به بهانه انتشار Doom Eternal بد نیست نگاهی داشته باشیم به حقیت های سری که شاید نشنیده باشید، با ما در تیلنو همراه باشید.
سری Doom از زمان عرضش تا به الان تاثیرات بزرگی روی صنعت و دنیای بازی داشته است. این اثر به نوعی پدر معنوی آثار شوتر اول شخص محسوب میشود. اید سافتور با ساخت Doom علاوه بر اینکه هدیه بزرگی به گیمر ها اهدا کرد، دنیای بازی را برای همیشه تغییر داد. موفقیت این اثر و ایدسافتور به حدی بزرگ بود که تا مدت ها ژانر شوتر اول شخص اصطلاحا کلون های Doom نامیده میشد و همه به شکلی سعی داشتند تا شبیه این بازی باشند.
وقتی شما اثری به بزرگی Doom میسازید، طبیعتا حقیقت و قصه های زیادی در مسیر ساخت چنین عنوانی وجود دارد. بد نیست به بهانه عرضه Doom Eternal به 10 تا از حقیقت های پشت پرده این سری بزنیم.
10: Doom و فیلم Aliens جیمز کامرون
در ابتدای مراحل ساخت و تولید قرار نبود Doom به این شکلی که ما در حال حاضر میشناسیم باشد. در ابتدا سازندگان این اثر و استودیو ایدسافتور قصد داشتند تا یک عنوان شوتر اول شخص بر اساس فیلم علمی تخیلی Aliens جیمز کامرون بسازند. اید سافتور حتی با فاکس قرن بیستم وارد مذاکره شد تا حق ساخت این بازی را بدست بیاورد.
در ادامه ایدسافتور، دریافت که در صورت رفتن زیر بار چنین معاملهای، آزادی عمل و قدرت خلاقیت خودشان را از دست میدهند. به همین سبب ایدسافتور از مذاکرات کنار کشیدند و به دنبال تفکرات خودش رفت. این پیشنهاد جان کارمک، برنامه نویس اصلی بازی Doom تا آنها بیگانگان فیلم Aliens را با شیاطین جایگزین کنند. با جایگزینی شیاطین، Doom به این شکلی که ما میشناسیم شکل گرفت و ایدسافتور دنیای جهنمی خودش را ساخت.
9: سر قطع شده جان رومرو!
جان رومرو کسی بود که در کنار جان کارمک استودیو ایدسافتور را شکل دادند و Doom را خلق کردند. به جز توانایی بالای جان رومر در بحث بازیسازی و برنامه نویسی، یکی دیگر از خصوصیت های شناخته شده او، اخلاق کاریش است. شایع است که اخلاق رومر همیشه خوب و سرجایش نیست و بعضی مواقع برنامه نویسان ایدسافتور را با بد خلقی هایش آزار داده است. به همین سبب برنامه نویسان این اثر تصمیم گرفتند تا با یک شوخی درست درمان، حسابشان را با رومر صاف کنند. آن ها تصویری از سر بریده شده جان رومر را بر سر نیزه زدند و پشت غول آخر Doom 2 یعنی Icon of Sin بازگذاری کردند.
طولی نکشید که رومر به ماجرا پی برد و سعی کرد با شوخی طبعی خاص خودش پاسخ در خوری به این حرکت بدهد. او تصمیم گرفت صدایی از خودش را بر روی بازی باگذاری کند که هنگام ورود کاربر به پشت Icon of Sin پخش شود. رومرو با حالتی ترسناک و شیطانی زمزمه میکرد:” برای پیروزی در بازی باید مرا بکشید، جان رومر” . صدای شیطانی در کنار سر قطع شده رومرو به سختی از یادها پاک میشود و حتی ممکن است عامل کابوس بعضی از گیمر ها هم بوده باشد!
8: Doom از ویندوز 95 محبوب تر
محبوبیت Doom به خصوص در دهه 90 و زمان عرضش یک حقیقت غیر قابل انکار هست. این اثر با تغییر و تحولات بزرگی که در دنیا بازی و ژانر شوتر به وجود آورد، موفق شد مخاطبین زیادی را جذب خودش بکند. درآن زمان مدت زیادی از عرضه ویندوز 95 شرکت مایکروسافت نمیگذشت. این بازی موفق شده بود از ویندوز 95 پیشی بگیرد و بر روی رایانه های شخصی بیشتری نصب شود.
این مسئله توجه بیل گیتس را به خودش جلب کرد و باعث شد خرید استودیو ایدسافتور و Doom را برای تبلیغات ویندوز خودش در نظر بگیرد. در نهایت بیل گیتس از خرید ایدسافتور منصرف شد اما با عوامل این استودیو به توافق رسید تا پورتی از Doom برای ویندوز 95 منتشر شود. بیل گیتس قصد داشت بدین وسیله، ویندوز 95 را به عنوان یک پلتفر مناسب برای گیمینگ معرفی کند.
بیل گیتس حتی شخصا در یکی از ویدیو های تبلیغاتی بازی حضور پیدا کرد تا خبر عرضه Doom برای ویندوز 95 به گوش همه برسد.
7: Doom مسیر گیب نیوئل را تغییر داد
کاربران رایانه های شخصی به خوبی گیب نیوئل رو میشناسند. اگر یک بار کارتون به فروشگاه استیم افتاده، از پلتفرم استیم استفاده کردید تا بتونید آنلاین بازی کنید یا از کانتر استرایک لذت بردید، به خاطر همه این ها باید از گیب نیوئل و شاید Doom ممنون باشید. اثراتی که Doom به شکل مستقیم یا غیر مستقیم روی صنعت بازی گذاشت تمومی نداره. تقدیم گیب نیوئل به دنیای بازی قطعا جزء بهترین آثار Doom بوده است.
همونطور که گفتیم مایکروسافت و ایدسافتور به توافق رسیدن تا پورتی از Doom را برای ویندوز 95 منتشر کنند. سرپرست تیم مایکروسافت برای پورت Doom کسی نبود جز گیب نیوئل. تا پیش از کار کردن بر روی نسخه ویندوز 95 Doom گیب نیوئل هم مثب بقیه معتقد بود که ویندوز وسیله مناسبی برای بازی کردن نیست. اما بعد از دیدن موفقیت Doom، نیوئل با پتانسیل های نهفته در دنیای بازی آشنا شد و تصمیم گرفت از این پتانسیل ها بهره ببرد. او مایکروسافت را ترک کرد و به همراه مایک هرینگتون استودیو Valve را بنیان گذاشت.
بعد ها Valve یکی از بهترین آثار ژانر شوتر اول شخصی یعنی Half-Life را تقدیم دنیای بازی کرد. قطعا همه اینها بدون وجود Doom اتفاق نمیافتاد.
6: ممنوعیت Doom در آلمان
بحث آثار بازی های ویدویی خشن بر روی روان افراد از بحث هایی بود که در دهه 90 اوج گرفت. بدون شک Doom و اون خشونت های پولیش شدش نقش بزرگی تو این بحث داشتند و پای ثابت همیشگیش بودند. خشونت های بدون فیلتر و عریان بازی هایی مثل Doom و مورتال کامبت توجه خیلی ها از جمله سیاست مداران را به سمت بازی های ویدیوی جمع کرد. این جلب توجه در نهایت باعث شکل گیری رده بندی سنی یا ESRB در ایالات متحده شد.
اما بقیه کشور ها تو مسائل بازی های ویدیویی خشن مثل ایالات متحده به رده بندی سنی اکتفا نکردند و دست به سانسور و روش های دیگر زدند. به طور مثال فروش بازی Doom 2 در آلمان ممنوع شد. نه تنها فروش Doom 2 بلکه سری Doom تا سال 2011 درآلمان ممنوع بودند. در نهایت پس از اینکه بتسدا استودیو ایدسافتور را تحت مالکیت خودش در آورد توانست با لابی گر این ممنوعیت را بردارد.
Doom اولین عنوان استودیو ایدسافتور نبود که در آلمان مشکل داشت. قبل از Doom این ولفنشتاین بود که به خاطر پرداختنش به نازی ها باعث مشکل شده بود.
5: استفاده از Doom برای آموزش ارتش ایالات متحده
Doom اولین بازی بود که توسط ارتش ایالات متحده به عنوان یک برنامه آموزشی مورد استفاده قرار گرفت. یک ماد از این بازی با نام Marine Doom توسط نیرویی دریایی ایالات متحده برای تکمیل آموزش نیروهای زمینی مورد استفاده قرار گرفت.
در این حالت چهار بازیکن شامل رهبر، 2 تفنگدار و یک مسلسل چی باید یک مرحله مشخص را در زمان تعیین شده به اتمام میرساندند. این ماد طراحی شده بود تا به طور خاص مهارت های مشارکت، سرعت واکنش و قدرت تصمیم گیری لحظهای تحت فشار نیرو ها را تقویت کند. این بازی انقدر تکرار میشد تا این توانایی ها حالت غریزی پیدا کنند.
در نهایت Marine Doom با America’s Army که توسط ارتش ایالات متحده ساخته شده بود جایگزین شد و در اختیار عموم مردم قرار گرفت.
4: Doom کالاف دیوتی وار
تو سال 2016 بود که یک بار دیگر پای Doom به دنیای گیم باز شد و به همه يادآوری که بازی های شوتر چه شکلی هستند و هیجان یعنی چی. این بازی به ریشه های خودش برگشت و همان چیزی بود که هوادران منتظرش بودند. Doom 2016 پروسه ساخت طولانی و سختی داشت. پس از عرضه عنوان سوم سری Doom تو سال 2004، دوازده سال طول کشید تا گیمرها دوباره چشمشون به این بازی بیافتد.
طی مراحل توسعه طولانی Doom 2016 تغیرات زیادی شکل گرفت. در برحه ای از مراحل ساخت قرار بود این بازی یک بازگویی از عنوان Doom II: Hell on Earth باشد. بازیکن در این بازی کنترل یک سرباز را بر عهده داشت و باید در نبردی تمام عیار در مقابل هجوم شیاطین جهنم ایستادگی میکرد. درنهایت سران ایدسافتور و بتسدا به این نتیجه رسیدند که این بازی بیش از حد شبیه کالاف دیوتی شده و تصمیم گرفتند همه چیز را از نو بسازند. سازندگان تصمیم گرفتند به ریشه های این عنوان برگردند تا یکی از بهترین آثار شوتر ده سال اخیر را خلق کنند.
3: اسلحه های اسباب بازی
قطعا سری Doom مجموعهای آیکونیک و خاص از اسلحه های دنیای گیم را دارد. از شاتگان دولول و راکت لانچر گرفته تا اره معروف این سری، بهترین خاطرات طرفدران آثار شوتر را رقم زدند. اما پشت زرق و برق این اسلحه های مخوف چیزی چیز اسباب بازی نیست.
استودیو ایدسافتور زمانی که کارش روی این اثر را شروع کرد یک استودیو کوچک با بودجه ای محدود بود. به همین سبب برای مدل سازی اسلحه های درون بازی به جای استفاده از اسلحه های واقعی از اسباب بازی و نرف گان ها استفاده کردند. اسباب بازی ها مدل های اولیه اسلحه های این بازی بودند که بعد ها در طی مراحل ساخت ظاهر بهتری به خودشان گرفتند.
یه مقدار که فکرش را بکنیم، بیشتر از اینکه حال گیمر ها سر این موضوع گرفته بشود قیافه هیولا ها دیدن دارد که با این اسلحه ها تیکه پارشون میکردیم.
2: ویلیام بلازکویتسز و Doom Slayer
ارتباط دنیای ولفنشتاین و شخصیت اولش با Doom و شخصیت اصلیش از تئوری های معروف دنیای بازی هست که به طور ضمنی توسط سازندگان این عناوین تایید شده. تو بازی Wolfenstein RPG اثر سال 2008 بود که نازی ها به عنوان سلاحی نهایی شیطان معروف سری Doom یعنی هاربینجر را وارد دنیای ولفنشتاین کردند.
ویلیام بلازکویستز شخصیت اصلی سری ولفنشتاین به وسیله یک نیزه دست و پای هاربینجر را قطع میکند و او را به جهنم باز پس میفرستد. هاربینجر قسم میخورد که از ویلیام انتقام گرفته و زندگی نسل های بعد او را به جهنم تبدیل میکند. سوال اصلی این است که نسل های بعدی ویلیام چه کسانی بودند؟
طبق اطلاعاتی که از بازی Doom RPG در اختیار داریم میدانیم که Doom Marine شخصیت اصلی تمام عناوین سری بازی از نسل ویلیام بوده و بیلی بلازکویستز سوم است. به نظر میرسد هاربینجر واقعا به قول خود عمل کرد و زندگی نسل های بعد ویلیام را به جهنم تبدیل کرد. البته با توجه به بلاهایی که Doom Slayer سر شیاطین آورده است میتوان گفت که هاربینجر زندگی خودش را به جهنم تبدیل کرد.
1: هاربیجنر سایبری، CyberDeamon
در نسخه اصلی Doom یک شیطان سایبری جالب توجه وجود دارد. این شیطان یک هاربیجنر است که یک دست و یک پایش ماشینی شده است، برایتان آشنا نیست؟
این هاربینجر همان هاربینجری است که ویلیام بلازکویستز دست و پایش را قطع میکند و به جهنم بر ميگرداند. بنابراین تمام نسخه های Doom Slayer به نوعی یکی از بلازکویتسز ها بودند که هاربینجر قسم خورد زندگیشان را به جهنم تبدیل کند.