معرفی بازی های مستقلی که تبدیل به آثار موفق شدند

مدت زمان زیادی است که بازی های مستقل تبدیل به یکی از چرخ‌دنده‌های این صنعت شده‌اند و حکم بازیکنان خلاق را در این زمین بازی دارند. در میان انبوهی از این آثار، تنها تعداد کمی هستند که با انتظارات پایین منتشر شده و توانستند تبدیل به موفقیتی بزرگ شوند. اگر می‌خواهید با این بازی‌ها آشنا شوید، با تیلنو همراه باشید.

شاید بتوان گفت که بازی‌های مستقل، در چند سال اخیر به اوج شکوفایی رسیدند و بازیکنان را با دنیا‌ها و بُعد‌های بسیار شگفت‌انگیزی از ویدیوگیم آشنا کردند. در این سال‌ها ما شاهد آثاری همانند Minecraft بوده‌ایم که با وجود یک تیم توسعه‌ی یک نفره! توانست به یکی از پرمخاطب‌ترین و مهم‌ترین بازی‌های تاریخ صنعت گیم تبدیل شود. و در طرف دیگر شاهد یک بازی مانند Journey بوده‌ایم که با استایل گرافیکی خاص و موسیقی دل‌نشین خود توانست با احساسات مخاطب بازی کند و روی هنری ویدیو گیم را نیز به بازیکنان نشان دهد. دنیای آثار ایندی (Indie) بسیار متفاوت، رنگارنگ و خلاق‌تر از دنیای بازی‌های AAA است. پس اگر می‌خواهید با بازی‌های مستقلی که تبدیل به موفقیت‌های هنری و تجاری شده‌اند آشنا شوید، ادامه‌ی این مطلب را به هیچ‌وجه از دست ندهید.

Cave Story

شروع این لیست به عهده‌ی یک بازی اکشن پلتفرمر بسیار خوش‌ساخت قرار دارد که می‌توان آن را پدر بازی‌های ادونچر و پلتفرمر ایندی دانست. بازی Cave Story به قدری باارزش است که با توجه به سال عرضه‌اش (در سال ۲۰۰۴) تا امروز مشمول زمان نشده و انتشار پورت نسخه‌ی نینتندو سوییچ این اثر نیز مهر تاییدی بر این مورد است. داستان این بازی در مورد یک ربات به نام Quote است که دچار فراموشی شده و خود را در یک غار تاریک پیدا می‌کند. در طول بازی شما باید با Quote همراه شوید و با پیش‌روی در غار به داستان بازی پی‌ببرید و در کنار آن نیز به کشتن هیولا‌های بازی بپردازید. طراحی مراحل بازی به شکل فوق‌العاده‌ای انجام شده و همانطور که گفته شد شما با تجربه‌ی این اثر به هیچ‌وجه متوجه سال ساخت آن و یا قدیمی بودنش نمی‌شوید. اگر به تجربه‌ی یک بازی پلتفرمر دو بعدی علاقه‌دارید و می‌خواهید با یکی از بزرگ‌ترین و قدیمی‌ترین بازی‌های این سبک نیز آشنا شوید، بازی Cave Story بهترین گزینه برای تجربه است که مطمئنا پشیمانتان نمی‌کند.

Five Night At Freddy’s

اگر در هر زمان و مکانی، صحبت از بازی‌های ترسناک مستقل شود، بدون شک پرتکرار‌ترین اسم Five Night At Freddy’s خواهد بود. اثری که نسخه‌ی اول آن در سال ۲۰۱۴ و تنها توسط یک نفر ساخته شد، پس از انتشار به چنان محبوبیتی دست یافت که شش دنباله، یک سری کتاب و حتی یک فیلم با الهام از آن ساخته شده است. گیم‌پلی بازی شما را در نقش یک شخصیت ناشناس قرار می‌دهد که باید با روشن نگه داشتن و مدیریت نیروی برق، چراغ‌ها را روشن نگه دارید و با این کار از ورود چهار عروسک اسباب بازی ترسناک به درون خانه جلوگیری کنید. کل مکانیک‌های بازی در همین مورد خلاصه می‌شود اما چیزی که به محبوبیت بسیار بالای این بازی کمک شایانی کرد، جامپ اسکر‌های (Jump Scare) فوق العاده ترسناک آن و اتمسفر خفقان آور این بازی بودند که به معنای واقعی ترس را در دل مخاطبان می‌اندازند. در کنار این موارد، اتفاقات و دنیای این بازی با توجه به نامشخص بودن پیشینه و ریشه‌ی آن‌ها، تبدیل به یکی از محبوب‌ترین جهان‌ها برای تئوری نویسان شده است. این موضوع باعث شده تا بازی Five Night At Freddy’s یک کامیونیتی فوق‌العاده بزرگ و فعال داشته باشد که گشتن در آن و بازدید از ایده‌هاو داستان‌های مختلف مردم، همانند تجربه‌ی خود بازی بسیار لذت بخش و ترسناک است.

Cuphead

همه‌ی ما با کارتون‌های دهه‌ی ۳۰ میلادی خاطره داریم و حتی با وجود کیفیت پایین آن‌ها از لحاظ بصری، از دیدنشان لذت بسیاری می‌بریم. حال فرض کنید که چنین طراحی با یک مکانیزم پلتفرمر-شوتر چالش برانگیز و لذت‌بخش ترکیب شود، این دقیقا چیزی است که خالقان بازی Cuphead به آن فکر کردند و با اجرای آن به بهترین شکل ممکن، کاپ‌هد را تبدیل به یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین بازی‌های مستقل دهه‌ی اخیر کردند. داستان اصلی بازی بسیار ساده و سرراست شروع می‌شود. کاپ‌هد و ماگ‌من دو برادر هستند که برای تفریح پا به یک کازینو می‌گذارند و شروع به شرط‌بندی و بازی با افراد مختلف می‌کنند. آن‌ها موفق می‌شوند تا همه‌ی حریفان را شکست بدهند اما در نهایت در یک مسابقه به شیطان می‌بازند و باید برای زنده ماندن، درخواست‌های او را انجام داده و یک لیست از باس‌فایت‌های بازی را نابود کنند. گیم‌پلی و مراحل بازی به دو دسته‌ی پلتفرمر و باس‌فایت تقسیم می‌شود که تجربه‌ی هردوی آن‌ها شدیدا لذت‌بخش و چالش برانگیز است. اگر تا به حال وارد دنیای کاپ‌هد نشده‌اید، وقت را تلف نکنید و سریعا به کمک این دو برادر بروید و باس‌های بازی را یکی پس از دیگری شکست دهید. اما یادتان باشد که هیچ‌وقت “با شیطان معامله نکنید!”

Shovel Knight

بازی Shovel Knight که در سال ۲۰۱۴ و توسط یک تیم کوچک ساخته شد، مثال بارز برتری خلاقیت بر بودجه و جلوه‌های بصری است. این بازی قبل از انتشارش توانست بودجه‌ی خود را توسط یک کمپین کیک استارتر جمع‌آوری کند. البته بودجه و مبالغی که هواداران برای این اثر و ساخت آن خرج کردند در نهایت ارزشش را داشت و Shovel Knight به نوعی پایه‌گذار و الهام بخش بسیاری از بازی‌ها در سبک پلتفرمر با طراحی پیکسل آرتی شد. شما در بازی با یک شوالیه همراه می‌شوید و تنها اسلحه‌ای که در دست دارید، یک بیل است! اما همین بیل در دست شما تبدیل به یکی از بهترین مکانیک‌های بازی تبدیل می‌شود و بهترین انتخاب سلاح توسط طراحان بازی است. در کنار این مورد، طراحی مراحل فوق‌العاده و موسیقی‌های هشت بیتی که با فضای بازی همخوانی کاملی دارند، باعث شدند که بازی Shovel Knight در بین دوست‌داران آثار مستقل و حتی افرادی که در این زمینه فعالیت دارند، از احترام بسیار بالایی برخوردار باشد و همانطور که گفتیم، الهام بخش بسیاری از آثار بعد از خودش شود.

Stardew Valley

آرامش، این بزرگ‌ترین چیزی است که بازی Stardew Valley به شما هدیه می‌دهد. در ابتدای بازی مدیریت یک مزرعه به شما سپرده می‌شود و پس از آن بازی هیچ‌گونه دخالتی در چگونه تجربه‌کردن شما نمی‌کند و آزادی کامل را به بازیکنان می‌سپرد. محیط بازی، حال و هوای آن، گیم‌پلی و موسیقی Stardew Valley در ترکیب با هم روز بد و تلخ یک گیمر را، شیرین و لذت‌بخش می‌کنند. کارگردان بازی یعنی اریک بارون (Eric Barone) بازی را طوری طراحی کرده‌است که هرگیمر تجربه‌ی منحصر به فردی را داشته باشد و از نحوه‌ی چینش مزرعه بگیرید تا روابطی که با همسایه‌ها برقرار می‌کنند، کاملا با یک شخص و بازیکن دیگر متفاوت است. بازی Stardew Valley به تمامی افرادی که از تجربه‌ی شوتر‌های پر سر‌و‌صدا خسته شده‌اند و یا نیاز به آرامش دارند، پیشنهاد می‌شود. البته این بازی اثری است که حداقل یک بار ورود به دنیایش برای همه‌ی گیمر‌ها واجب است و فروش بیش از ۱۰ میلیون نسخه نیز این حرف را تایید می‌کند.

Celeste

شاید اگر از دور به بازی Celeste نگاه کنیم، از آن به عنوان یک اثر پلتفرمر سرگرم‌کننده و چالش برانگیز یاد می‌کنیم. اما اثری که مدی تورسون (Maddy Thorson) و تیم کوچکش خلق کرده‌اند، دارای عمق فوق‌العاده‌ای چه از لحاظ گیم‌پلی و چه از لحاظ داستانی است. بازی Celeste از لحظه‌ی شروعش، از مکانیزم پلتفرمرش که چاشنی آزمون و خطا نیز دارد در کنار یک داستان تاثیر‌گذار و موسیقی بی نقصش استفاده می‌کند تا به بازیکنان انگیزه‌ی ادامه‌ی بازی و بالا رفتن از کوه را بدهد. محبوبیت این بازی در سال انتشاری به قدری بالارفت که توانست نامزد بهترین بازی سال شود و جایزه‌ی بهترین بازی مستقل را نیز از آن خود کند و در کمتر از یک سال، بیش از یک میلیون نسخه فروش داشته باشد که برای یک بازی مستقل، آماری فوق العاده است. آماری که تنها نشان دهنده خلاقیت تیم سازنده‌ی این بازی در ساخت دنیا، گیم‌پلی و موسیقی است که هارمونی کاملی را نسبت به یکدیگر دارند و به زیبایی بازیکنان را درگیر خودشان می‌کنند.

Minecraft

شاید بتوان گفت، نقطه‌ی پرش و سکوی پرتاب بازی‌های مستقل، بازی Minecraft بود. مارکوس پرسن (Markus Perrson) به تنهایی توانست چیزی را خلق کند که از زمان انتشارش تا امروز، تبدیل به یکی از چرخ‌دنده‌های این صنعت شده و حتی افراد بسیار زیادی را نیز به سمت این سرگرمی کشانده است. در ماین‌کرفت، شما هیچ محدودیتی در بروز خلاقیتتان ندارید و می‌توانید دنیای خود را هر طور که دوست دارید بسازید. این مورد تنها یک شعار نیست و شما می‌توانید از عجایب هفت‌گانه، تا یک شهر مدرن و امروزی و هرچیزی را که در ذهنتان دارید را خلق کنید! محبوبیت ماین‌کرفت پس از چند سال به حدی رسید که مایکروسافت مجبور به خرید استودیو Mojang با مبلغ بسیار هنگفت ۲.۵ میلیارد دلار شد و پس از آن نیز آثار مختلفی با الهام از این دنیا ساخته شدند که بارز‌ترین آن‌ها، بازی Minecraft Story Mode ساخته‌ی استودیو تل تیل (TellTale) است. بازی ماین‌کرفت تا به امروز بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه فروش داشته و پرفروش‌ترین بازی تاریخ است. این آمار نشان می‌دهد که ساخته‌ی مارکوس پرسن به خودی خود می‌تواند یکی از بزرگ‌‌ترین دلایل رشد صنعت ویدیو گیم در چند سال اخیر باشد.

به نظر شما جای کدام بازی در این لیست خالی است؟ شما کدام بازی مستقل را بیشتر از باقی این آثار دوست داشتید؟ دیدگاهتان را با تیلنو به اشتراک بگذارید. برای خرید بازی PS4 از فروشگاه تیلنو به لینک داده شده مراجعه کنید.

منبع: وبسایت Gamerant