پیش از پا گذاشتن به شهر نایت سیتی و دنیای آینده نگرانهی آن، دانستن برخی از نکات میتواند به درک نهایی از تجربهی بازیکن اثر مثبت بگذارد. در ادامه، به بازگو کردن نکاتی میپردازیم که باید آنها را پیش از تجربهی بازی Cyberpunk 2077 بدانید.
اگر بخواهیم از هر دیدی به بازی Cyberpunk 2077 نگاه کنیم، با یک بازی جاه طلب و نوآورانه روبرو هستیم. استودیو CD Projekt Red، سازندهی سایبرپانک، از زمان معرفی بازی مانور زیادی بر روی ویژگیهای انقلابی آن داده است و با استفاده از این روش هیجان زیادی را حول این اثر به وجود آورده است. پس از مدتها صبر و انتظار، میتوانیم در تاریخ ۲۹ آبان (۱۰ نوامر) پای خود را به شهر نایت سیتی بگذاریم و ماجراجویی جذابی را آغاز کنیم. اما اگر بازی Cyberpunk 2077 بخواهد به یک اثر موفق تبدیل شود، باید درسهای زیادی را از بازی Witcher 3 بگیرد و از اشتباهات ساختهی قبلی استودیو CD Projekt دوری کند.
همان طور که پیش از این در سایت تیلنو اشاره کردیم، از آن جایی که بازی Cyberpunk 2077 خیلی شبیه اسکایریم است نیاز دارد تا مدت زمان مورد نیاز برای اتمام بازی را به صورت متعادلی نگه دارد تا پتانسیلهای نایت ستی به شکل بهتری جلوه گر شوند. به طور کلی، این دسته از صحبتها همیشه در مورد بازیهای مختلف شکل میگیرد و مردم هم معتقد هستند توسعه دهندگان باید برای احترام به مخاطب خود، از یک سری از محدودیتها عبور نکنند. اما سوالی که در این میان پیش میآید این است که ما به عنوان یک مخاطب نیاز به دانستن چه مواردی داریم تا به توسعه دهنده احترام گذاشته باشیم؟
داستان
داستان و هدف اصلی بازی Cyberpunk 2077 در مورد پیدا کردن یک قطعه به نام Chip of Immortality است. با توجه به اطلاعات V، شخصیت اصلی بازی، به همراه دوست خود یعنی جکی ولس (Jackie Welles)، از ابتدای داستان قصد دارند این قطعه را از دست شرکت آراساکا (Arasaka Corporation) بدزدند. اما همان طور که میتوان حدس زد، شرایط به خوبی پیش نمیرود و V مورد خیانت قرار میگیرد. پس از حادثههایی که در این میان اتفاق افتاد، همه فکر میکنند که V جان خود را از دست داده است.
در همین میان، سر و کلهی شخصیت جانی سیلورهند، شخصیتی که کیانو ریوز آن را اجرا میکند، پیدا میشود. به خاطر یک سری از دلایل نامشخص، V در حالی بیدار میشود که Chip of Immortality را در اختیار دارد و در واقع به خاطر همین قطعه، از مرگ حتمی فرار کرده است. در این میان، سوالات بسیاری به وجود میآید. چرا Chip of Immortality به دست V میافتد؟ چرا جانی سلیورهند قصد دارد نایت سیتی را به آتش بکشد؟ این سوالات تا این لحظه بیپاسخ ماندهاند و کسی از جواب آنها خبری ندارد. بنابراین، باید تا روز عرضه و تجربهی خود بازی، صبر پیشه کنیم.
مسیرهای زندگی یا Lifepaths
بازیکنان هنگام شروع سایبرپانک، باید پیش زمینهی دلخواه خود از V را انتخاب کنند. استودیو CD Projekt سه مسیر زندگی متفاوت را جلوی روی بازیکنان میگذارد و آنها باید از میان این سه، یکی را انتخاب کنند. انتخاب کردن مسیر زندگی از اهمیت بالایی برخوردار است، چرا که میتواند روند بازی را به کلی تغییر دهد. سه Lifepath بازی Cyberpunk 2077 با نامهای Nomad، Street Kid و Corpo شناخته میشوند. انتخاب هر یک از این گزینه، راهها، تصمیمات، دیالوگها و مراحل متفاوتی را به وجود میآورد.
در مسیر زندگی Nomad، شخصیت V در مناطق حومه نشین شهر بزرگ شده است که از وضعیت رفاهی و فرهنگی مناسبی برخوردار نیست. پس از این که خانوادهی او جان خود را از دست میدهند، V تصمیم میگیرد که به نایت سیتی مهاجرت کند. در مسیر زندگی StreetKid، وی به عنوان یکی از شهروندان شهر Night City و میان خلافکاران مختلف بزرگ شده است. او پس از یک سرقت ناموفق، توسط پلیسها و افراد شرکت Arasaka تحت تعقیب است. در آخر هم به مسیر زندگی Corpo میرسیم. V در این Lifepath به خصوص، در رفاه مناسبی بزرگ شده است و در شرکت Arasaka به عنوان یک کارمند بالا رتبه، مشغول به کار است. اما همان طور که حدس میزنید اتفاقات به خوبی پیش نمیرود و V مجبور به ترک زندگی خوب خود میشود. هر سه مسیر زندگی، به مرحلهی ملاقات با جانی سیلورهند منتهی میشود؛ اما هر کدام از آنها میزبان اتفاقات و مراحل مختلفی نسبت به یکدیگر هستند.
ساخت شخصیت
علاوه بر امکان انتخاب Lifepath، بازی Cyberpunk 2077 یک سیستم شخصی سازی پرجزئیات را در پیش روی بازیکنان قرار میدهد تا هر کسی V مخصوص به خود را داشته باشد. قسمت ساخت شخصیت دارای بخشهای متفاوتی مانند مهارتها، تخصصها و… است که در ادامه به آنها میرسیم؛ اما در این میان برخی از قابلیتهای شخصی سازی ظاهری وجود دارد که باید به آن ها اشاره کنیم. شما میتوانید چهره، مدل مو، چشمها، بینی، فک، گوشها و دهان V را به حالت دلخواه خود درآورید. علاوه بر این موارد، امکان انتخاب آرایش، زخم، گوشواره و لباسهای مختلف هم وجود دارد.
شانس انتخاب انواع خالکوبی، رنگ پوست، رنگ چشم، صدا و حالت بدن هم به بازیکن داده میشود که دارای طیف عظیمی از گزینهها هستند. بازیکن میتواند شخصیت خود را به یک زردپوست شرقی با چشمهای بادامی تبدیل کند یا به یک سیاه پوست قوی هیکل؛ این انتخابها در دست بازیکن است و تصمیم گیندهی اول و آخر، خود او خواهد بود.
زاویهی دید اول شخص
شاید این نکته در نگاه اول هم برای شما عجیب باشد، چرا یک بازی اول شخص تا این حد به شخصی سازی ظاهری یک کاراکتر بها میدهد؟ آن هم در حالی که امکان دیدن ظاهر او به طور مدام وجود ندارد؟ با توجه به گفتهی توسعه دهندگان، اول شخص بودن بازی Cyberpunk 2077 به علت نوع طراحی محیط و گیم پلی است. آنها معتقد هستند که زاویهی دید اول شخص، می تواند بازیکن را بیشتر از هر موقعی در نایت سیتی و جزئیات فراوان آن غرق کند.
البته این مورد را در نظر داشته باشید که وقت گذاشتن برای شخصی سازی V، به هیچ وجه اتلاف وقت نیست. V در میان پردهها، هنگام رانندگی، در منو و آینهها معلوم است و بازیکن میتواند در این دسته از موقعیتها، چهرهی شخصیتی که ساخته است را ببیند.
شهر Night City
دنیای بازی Cyberpunk 2077 از عمق و جزئیات فراوانی برخوردار است. نایت سیتی نسبت به سایر کشور مستقل است و زیرسطلهی حکومت مرکزی نیست. این شهر، از شش منطقه به نامهای Heywood، Pacifica، Westbrook، City Center، Watson و Santa Domingo تشکیل شده است. اگر بخواهیم دقیقتر به این موضوع اشاره کنیم، نایت سیتی از ۱۶ منقطهی فرعی تشکیل شده است. هر منطقهای دارای گیم پلی، داستان، ظاهر و گنگی است که آن را کنترل میکند.
مرکز شهر یا City Center، یک منطقهی سرزنده و پویا است که اکثر شرکتهای بزرگ در محدودهی آن قرار گرفتند. هم چنین، Pacifica منقطهای است که در ابتدا با محوریت تبدیل شدن به یک تفریحگاه درست میشد. اما این پروژه به انتها نرسید و پس از آن که بودجهی مربوطه قطع شد، Pacifica به محلهای برای خلافکارها و زاغه نشینها تبدیل شد. علاوه بر این مناطق شش گانه، یک سرزمین دور اتفاده و فقیر دیگر وجود دارد که پیشتر به آن اشاره کردیم. Badlands خارج از شهر نایت سیتی وجود دارد و اگر بازیکن مسیر زندگی Nomad را انتخاب کند، به عنوان ساکن این محل شناخته خواهد شد. Badlands به عنوان محلهای دور افتاده شناخته میشود که فقر و بزهکاریهای اجتماعی به کرات در سطح آن دیده میشود.
شاردها (Shards)
اگر شما هم تشنهی اطلاعات بیشتری در مورد نایت سیتی و دنیای بازی Cyberpunk 2077 هستید، به هیچ وجه نباید Shardها را از دست بدهید. این قطعات، جزء آیتم های جمع کردنی محسوب میشوند و هر کدام اطلاعات جالب و متفاوتی را در خود جا دادهاند که در جای دیگری متوجه آنها نخواهید شد. شما میتوانید با پیدا کردن شاردها به اطلاعاتی مانند داستان گذشتهی جانی سیلورهند و تاریخ گنگها دست پیدا کنید. این اطلاعات به شدت گسترده هستند و یک بازیکن برای درک بهتر داستان و رویدادهای موجود در بازی، به پیدا کردن این قطعهها نیاز دارد. کسی چه میداند، شاید پیدا کردن همهی این قطعهها بتواند یک پایان بندی متفاوت را باز کند یا قدرت خاصی را به بازیکن دهد. به طور خلاصه و صریح، هموراه چشمهای خود را برای پیدا کردن شاردها تیز کنید و مطمئن باشید که پشیمان نخواهید شد.
شخصیتهای همراه
شخصیت جکی ولس (Jackie Welles) به عنوان شناخته شدهترین شخصیت همراه V شناخته شده است؛ فردی که در ماموریتهای مختلف بازیکن را همراهی کرده و در انجام کارهای مختلف به او کمک میرساند. موضوعی که باید به آن اشاره کرد، این است که جکی تنها شخصیت همراه بازی Cyberpunk 2077 نخواهد بود و افراد دیگری نیز وجود دارند که در شهر نایت سیتی به یاری شما خواهند آمد. اگر دوست دارید با این شخصیتهای همراه بیشتر آشنا شوید، به مقالهی پتانسیلهایی که شخصیتهای همراه برای بازی Cyberpunk 2077 درست میکنند، مراجعه کنید.
به گفتهی فیلیپ وبر (Philip Weber)، طراح ماموریتهای بازی، شخصیتهای همراه مختلفی در طی بازی با گیمر همراه میشوند و هر کدام نقشهای مهمی را در داستانهای اصلی و فرعی ایفا میکنند. با توجه به تصمیمهایی که در طول بازی اتخاذ میکنید، میتوانید شخصیتهای همراه بیشتری کسب کنید یا برای خود دشمنهای جدیدی بتراشید.
در پایان اگر قصد دارید پیش از عرضهی بازی Cyberpunk 2077 به تجربهی بازی پیشین استودیو CD Projekt بپردازید، میتوانید به صفحهی خرید بازی The Witcher3: Wild Hunt مراجعه کنید.
نظر شما در مورد مواردی ذکر شده چیست؟ کدام یک از این جزئیات میتواند برای بازیکنان جذابتر واقع شود؟ کدام یک میتواند به یک نقطهی ضعف تبدیل شود؟ نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.
منبع: Gaming Bolt
خدا از اونایی که گفتن از ویچر کمترش کنن نگذره😂😂
دقیقا، من هیچ کسی رو تو فضای مجازی ندیدم که از طولانی بودن ویچر گلایه کنن، کوتاهتر بودن سایبرپانک به این دلیل زیاد با عقل جورد در نمیاد. البته که خود سازندهها بهتر میدونن و صد در صد دلایل خودشونو دارند.
خیلی بهش امید دارم ایشالله بترکونه
همهی ما امید داریم؛ کم پیدا میشن کسایی که امید نداشته باشن:)