یادداشت, بازی, داستان

ناگفته‌های داستانی مجموعه بازی Halo

مجموعه بازی Halo

از داستان خلق شدن انسان‌ها و Forerunnerها گرفته تا فلسفه وجود هیلوها؛ مجموعه بازی Halo یک سری نکات مخفیانه دارد که به طور مستقیم بازیکن را در جریان آن‌ها قرار نمی‌دهد. دنیای هیلو تنها به داستان‌های مستر چیف محدود نمی‌شود و میلیون‌ها سال تاریخ را در تک‌تک اجزای خود حفظ می‌کند.

اگر تنها بخواهید داستان‌های مستر چیف و کورتانا را دنبال کنید، مجموعه بازی Halo روایت مستقیم و ساده‌ای را روبروی شما قرار می‌دهد؛ به گونه‌ای که اگر تسلط نسبتا کاملی روی زبان انگلیسی داشته باشید به راحتی متوجه داستان و اتفاقات در حال جریان خواهید شد. اما درست مانند هر دنیای فانتزی دیگری، هیلو هم افسانه‌ها و تاریخ خود را دارد. فرض کنید که دنیای فانتزی ارباب حلقه‌های تنها به شخصیت‌هایی مانند گندالف و فرودو بگینز محدود می‌شود. در این حالت مشخصا نمی‌توانست تاثیری که از آن به سراغ داریم را روی دنیای سرگرمی بگذارد. دنیای Halo هم همین گونه است و با اینکه در بازی‌های این سری بیشتر شاهد وقایع سال ۲۵۵۰ به بعد بودیم، اما نمی‌توان از تاریخ بلند بالا و صد البته جذاب آن گذشت.

حالا ممکن است از خود سوال کنید که این رویدادهای تاریخی از کجا می‌آیند و اصلا چرا باید در جریان آن‌ها باشیم؟ در جواب سوال اول باید بدانید که نام تجاری Halo تنها مختص بازی‌های ویدیویی نیست. رمان‌ها و کتاب‌های مصور متعددی در طی این سال‌ها منتشر شده‌اند تا بتوانند قسمت‌هایی که در بازی‌های به آن‌ها اشاره نشده است را تکمیل کنند. پاسخ به سوال دوم هم کاملا به علایق و سلیقه شما بستگی دارد؛ اما چه کسی از بیشتر دانستن در مورد مجموعه مورد علاقه خود بدش می‌آید؟ ما اینجا هستیم تا در طی یک مقاله پاسخ دو سوال ذکر شده را با کمال حوصله و جزئیات به شما بدهیم. دانستن مواردی مانند چیستی Mantle of Responsibility، هویت Forerunnerها و جنگ باستانی میان نژادهای مختلف می‌تواند شما را بیشتر در جریان وقایع قرار بگذارد. اینگونه هنگامی که در حال تجربه نسخه‌های مختلف هستید، دیگر از کنار اسم‌ها و اصطلاحات مختلف به راحتی نمی‌گذرید و با نهایت وجود خود آن‌ها را درک می‌کنید. البته که پرداختن به تمامی نکات داستانی تاریخ دنیای هیلو در یک مقاله کوتاه کاری غیرممکن است، اما سعی می‌کنیم شما در جریان مهم‌ترین آن‌ها قرار دهیم. پس بیایید از اول اول شروع کنیم.

پیش از پرداختن به هر موضوعی، باید بدانید که ما پیش از این در طی مقالات تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت اول)، تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت دوم)، تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت سوم)، تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت چهارم) و تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت پنجم) داستان بازی‌های هیلو را پوشش داده‌ایم. اگر می‌خواهید به طور کامل در جریان ماجراجویی‌های مستر چیف قرار بگیرید و سپس به استقبال بازی Halo Infinite بروید، مقالات ذکر شده را از دست ندهید.

مجموعه بازی Halo

ناگفته‌های داستانی مجموعه بازی Halo

Precursorها

مجموعه بازی Halo

اول از همه بیایید لغت Precursor شروع کنیم. اولین، منادی، پیشین و باستانی بهترین معادل‌هایی است که می‌توانیم برای این کلمه پیدا کنیم. Forerunnerها در مجموعه بازی Halo معمولا به عنوان باستانی‌ترین و قدیمی‌ترین نژاد تاریخ به حساب می‌روند؛ اما واقعیت این است که Precursorها قبل از Forerunnerها قرار می‌گیرند. در واقع این Precursorها بودند که باعث شکل گرفتن و به وجود آمدن Forerunnerها، انسان‌ها و بسیاری از نژادهای دیگر شدند. آن‌ها این کار را با استفاده از فلسفه Mantle of Responsibility انجام دادند. تعریف این اصطلاح به خودی خود یک مطلب جدا را می‌طلبد، اما در همین حد بدانید نژادی که Mantle of Responsibility را در اختیار داشته باشد، اشرف همه مخلوقات به حساب می‌آید و باید سایر موجودات زنده را به آینده رهبری کند.

همان طور که به احتمال زیاد می‌دانید، Forerunnerها از ابتدا بزرگ‌ترین دشمن بشریت بوده‌اند و در سه‌گانه استودیو 343 Industries هم نقش آنتاگونیست اصلی و تهدید اصلی بشریت را بازی می‌کنند. Forerunnerها از اول به عنوان جانشین اصلی Precursorها تعیین شده بودند و برای یک مدت زمان بسیار طولانی قدرتمندترین نژاد تمام کهکشان به شمار می‌رفتند. Forerunnerها برخلاف آنچه که در مجموعه بازی Halo نشان داده شده‌اند، هویتی شیطانی و کاملا خبیث ندارند و شاید بیشتر طول حیات خود را برای رسیدن به روشنایی محض صرف کردند. اما با این وجود، Forerunnerها را می‌توانیم مصوب و مقصر اصلی هر بدبختی و مشکلی که در کهکشان وجود دارد معرفی کنیم. از Flood گرفته تا حلقه‌های هیلو و نژاد Covenant؛ Forerunnerها در طول حیات خود مرتکب اشتباهات زیادی شده‌اند.

حالا در میان داستان خلقت نژادهای مختلف یک اتفاق جالب و غیرمنتظره رخ می‌دهد. Forerunnerها در طی اتفاقی عجیب نسبت به خالقان خود قیام می‌کنند و با آن‌ها وارد جنگ می‌شوند. اما علت خشم Forerunnerها برای دست زدن به چنین تصمیمی چیست؟ آن‌ها همیشه خود را نژاد برتر کهکشان پنداشته‌اند و تصور می‌کردند که پس از Precursorها باید Mantle of Responsibility را به دست بگیرند. اما Precursorها در طی تصمیم عجیب Mantle of Responsibility را به دست انسان‌ها سپردند تا نژاد بشر جریان زندگی در کهکشان را مدیریت کند. همین کار خشم Forerunnerها را برانگیخت تا آن‌ها در طی یک جنگ عظیم با خالقان خود، Precursorها را نابود کنند. البته در این میان یک سری بحث‌ها در مورد این وجود دارد که آیا Precursorها واقعا می‌خواستند Forerunnerها را نابود کنند یا Forerunnerها بدون دلیل خاصی و صرفا بر اساس غرور به پیشینان خود حمله کردند.

اما این جنگ تاثیرات غیرمنتظره و غیرقابل جبرانی بر جا گذاشت. Precursorها در طی جنگ به خاکستری از شکوه عظیم سابق خود تبدیل شده و در نهایت هم به Floodها تغییر شکل دادند و به آن‌ها تبدیل شدند. به عبارتی دیگر، نژاد Flood که از آن به عنوان یک گروه پست و انگل یاد می‌شود، از Precursorها یا باعث و بانی حیات در کهکشان ریشه می‌گیرد. اگر دوست دارید با Flood بیشتر آشنا شوید باید بدانید که آن‌ها یک نژاد زامبی مانند هستند که به صورت انگل روی بدن سایر موجودات زنده رشد می‌کنند و کنترل آن‌ها را به دست می‌گیرند.

در این میان باید اشاره کنیم که اگر می‌خواهید سری هیلو و نسخه جدید را با بهترین کیفیت ممکن تجربه کنید، می‌توانید به صفحه خرید ایکس باکس سری ایکس و خرید ایکس باکس سری اس سر بزنید.

جنگ میان Forerunnerها، انسان‌ها و Flood

مجموعه بازی Halo

پس از نابودی Prcursorها و تبدیل شدن آن‌ها به یک نژاد پست به نام Flood، فور رانرها برای میلیون‌ها سال به کهکشان حکمرانی کرده و پیشرفت زیادی کردند. انسان‌ها هم که در این میان به زندگی خود ادامه داده بودند، پس از مدتی به دلیل کنجکاوی و کاوشگری در سطح کهکشان، Floodها را پیدا کردند و این موضوع باعث شروع یک جنگ شد. از آن طرف هم Forerunnerها که حس می‌کردند انسان‌ها در حال پیشرفت و تبدیل شدن به یک خطر احتمالی برای خودشان هستند، تصمیم گرفتند روند پیشرفت نسل بشر را برای همیشه قطع کنند. انسان‌ها در مبارزه با Flood پیروز شدند اما به سپاه Forerunnerها که توسط شخصی به نام Didact رهبری می‌شد باختند. Didact که بزرگ‌ترین رهبر و فرمانده نظامی تاریخ فور رانرها است، در طی این جنگ از سربازهایی با نام Promethean استفاده کرد؛ سربازهایی که نسبت به شیوع Flood مقاوم بودند و هیچ‌گاه به یکی از آن‌ها تبدیل نمی‌شدند. اگر دوست دارید با داستان Prometheanها و Didact بیشتر آشنا شوید، به قسمت چهارم تاریخچه مجموعه بازی Halo که پیش از این لینک آن را برای شما قرار دادیم، مراجعه کنید.

به هر حال Forerunnerها که خود را در خطر می‌دیدند، فناوری انسان‌ها را گرفتند و آن‌ها را به دوران سنگی و اولیه بازگرداندند. مشخصا گرفتن تکنولوژی از انسان‌ها قابلیت سفر در سطح کهکشان را هم از آن‌ها گرفت تا دیگر تهدیدی به نام بشریت باقی نماند. اما آنچه که Forerunnerها به آن توجه نکردند، این بود که انسان‌ها هیچ وقت در پی برانداختن و نابودی Forerunnerها نبودند، آن‌ها فقط می‌خواستند برای حفظ زندگی خود از دست Flood فرار کنند. پس از بازگشتن بشریت به دوران پارینه سنگی، Librarian که همسر Didact به شمار می‌رود، انسان‌ها را تحت حمایت و پشتیبانی خود قرار داد. Librarian فرد به شدت پاک و درست‌کاری است که در طی بازی Halo 4 هم کمک بزرگی به مستر چیف کرد.

حالا که دیگر خبری از انسان‌ها نبود، Floodها برگشتند و با Forerunnerها وارد یک جنگ عظیم شدند. اما Forerunnerها که پیش از این جنگی بزرگ با انسان‌ها داشتند، نیمی از قوای خود را از دست داده بودند و قاعدتا نمی‌توانستند با تمام توان جلوی انگل‌ها ایستادگی کنند. همین دلیل باعث شد که Forerunnerها جنگ را واگذار کنند و دست به ساخت حلقه‌های هیلو بزنند. وظیفه اصلی این هیلوها که نام مجموعه هم از آن گرفته شده، نابود کردن کهکشان و در نتیجه موجودات زنده‌ای است که می‌توانند میزبان Flood‌ شوند. در واقع اگر میزبان زنده‌ای وجود نداشته باشد که Floodها از آن تغذیه کنند، در نهایت از گرسنگی خواهند مرد. اما مشکل اینجا است هنگامی که تمامی هیلوها فعال شوند، حیات هم روی کهکشان از بین خواهد رفت و به همین خاطر، انسان‌ها همواره از فعال شدن هیلوها جلوگیری می‌کنند. اما نکته‌ای که در این میان از چشم بسیاری از افراد مخفی باقی مانده بود این است که Forerunnerها چرا باید برای جلوگیری از Flood کل موجودات زنده را نابود کنند. خب کهکشان بدون انگل‌ها چه سودی دارد وقتی که هیچ موجود زنده‌ای در آن زندگی نکند؟ باید بدانید که فور رانرها فکر این قسمت را هم کرده بودند.

Forerunnerها چندین نژاد مختلف را Re-Seeded کردند تا پس از انفجار هیلوها حیات در کهکشان ادامه پیدا کند؛ اما این به چه معناست؟ Forerunnerها قابلیت این را داشتند که DNA موجودات زنده را به صورت دیجیتالی ذخیره کنند تا بتوانند بعدا آن‌ها را به زندگی بازگردانند. پس با اتکا به همین روش DNA موجودات مختلفی را ذخیره کردند، چندین نفر از اعضای جامعه Forerunner را بیرون کردند و Mantle of Responsibility را به انسان‌ها دادند.

Covenantها

Covenantها پیش از ورود Forerunnerها به داستان در بازی Halo 4، همواره حکم آنتاگونیست اصلی مجموعه بازی Halo را داشته‌اند. Covenantها مذهبی به شدت افراطی و تعصبی دارند که سال‌ها پیش از درگیری آن‌ها با انسان‌ها به وجود آمده بود. کاوننت‌ها بیشتر شبیه بیگانه‌هایی هستند که توسط دو گروه رهبری می‌شوند؛ Prophetها و Eliteها. Prophetها بیشتر حکم رهبر جامعه آن‌ها را دارند و Eliteها هم که از لحاظ نظامی قدرتمند هستند، بعد از Prophetها قرار می‌گیرند. کاوننت‌ها Forerunnerها را به عنوان موجوداتی مقدس می‌شناسند و در نتیجه، آن‌ها و ساخته‌هایشان (از جمله هیلوها) را می‌پرستند. اما این نژاد از بزرگ‌ترین هدف تاریخ خود با نام «سفر بزرگ» یا «Great Journey» یاد می‌کند. آن‌ها معتقد هستند که می‌توانند با ورود به سفر بزرگ رستگار شوند و به مکانی با تعاریف بهشت برسند. از نظر افراد بالا رتبه کاوننت تنها راه رسیدن به سفر بزرگ فعال کردن همه هیلوها است؛ اما آن‌ها از هویت و عملکرد اصلی هیلوها خبر ندارند و به صورت ناآگانه‌ای به سمت آن می‌روند. اعضای جامعه کاوننت اعتقاد دارند که اگر بتواند حتی یکی از هیلوها را فعال کنند، به معتقدین حقیقی خدایان تبدیل می‌شوند.

مجموعه بازی Halo

Insurrectionها و Spartanها

مجموعه بازی Halo

همان‌طور که پیش از این هم اشاره کردیم Forerunnerها پس از نگرانی بابت انسان‌ها، تکنولوژی‌های نسل بشر را گرفته و آن‌ها را به دوران پارینه سنگی و اولیه بازگرداند. اما پیشرفت و میل به آن در خون انسان بوده و هیچکس هم نمی‌تواند منکر این موضوع شود. با توجه به همین رفتار، انسان‌ها پس از نسل‌های متوالی دوباره به فناوری‌های پیشرفته رسیدند تا بتوانند در سطح کهکشان جا به جا شوند. یکی از ثمره‌های این پیشرفت مجدد، به وجود آمدن کلونی‌های انسانی در سیاره‌های دیگری به غیر از کره زمین بود. اما مدتی پس از به وجود آمدن این کلونی‌ها در سیاره‌های دیگر، برخی از اعضای آن‌ها نسبت به سیاست‌های کره زمین اعتراض کردند. این اعتراض‌ها پس از مدتی به صورت برنامه‌ریزی شده‌ای درآمد تا گروه‌های مقاومت Insurrection در سطح چندین سیاره به وجود بیایند. سازمان UNSC هم که در آن زمان مسئولیت کنترل انسان‌ها را برعهده داشت، تصمیم گرفت با استفاده از شیوه‌های مخصوص به خود این شورش‌های ریز و درشت را سرکوب کند.

به همین روال استارت پروژه اسپارتان‌ها زده شد. اسپارتان‌ها که یک سری ابرسرباز پیشرفته به حساب می‌آیند، به طور کلی برای مبارزه با نیروهای شورشی ساخته شده‌اند. بله درست متوجه شدید، هدف اصلی خلق اسپارتان‌هایی مانند مستر چیف کشتن نیروهای مقاومت و شورشی بود که بعدها در مبارزه بر علیه بیگانگان به کار گرفته شدند. اما پروژه Spartanها به هیچ وجه داستان خوب و تمیزی ندارد.

پروژه تولید نسل اول اسپارتان‌ها در سال ۲۴۹۱ با نام Spartan-I آغاز شد. سازمان UNSC برای نسل اول روش کاملا درستی در پیش گرفت و آزمایشات خود برای ارتقا قابلیت‌های نسل بشر را روی انسان‌های بالغ که خودشان داوطلب شده بودند، انجام داد. اما خروجی پروژه Spartan-I زیاد چشم‌گیر نبود و در پایان آن به ابرسربازهایی که بتوانند گره از کار دولت باز کنند، منجر نشد. بنابراین افراد حاضر در این پروژه در قسمت‌های دیگر به کار گرفته شدند تا همه این بند و بساط بیهوده نباشد. از جمله معروف‌ترین انسان‌هایی که در این پروژه نسل اول اسپارتان‌ها حضور داشتند، می‌توانیم به گروهبان ایوری جانسون (Avery Johnson) اشاره کنیم که یکی از شخصیت‌های اصلی سه‌گانه اول مجموعه بازی Halo بود. در صورتی که فراموش کردید، این شخصیت در پایان شماره سوم و در راه بشریت توسط 343 Guilty Spark کشته شد.

اما UNSC از این کار دست نکشید و می‌دانست که به نتیجه رسیدن اسپارتان‌ها می‌تواند دست بالا در مبارزه علیه شورشی‌ها را به آن‌ها بدهد. به همین دلیل، روند تولید نسل دوم اسپارتان‌ها (Spartan-II) در سال ۲۵۱۷ توسط دکتر کترین هالزی (Dr. Catherine Halsey) مجددا آغاز شد. دکتر هالزی یکی از شخصیت‌های اصلی بازی Halo: Reach بود که خالق کورتانا هم شناخته می‌شود. به هر حال، کترین هالسی (که یکی از اعضای ONI یا سرویس اطلاعات نیروی دریایی به شمار می‌رود) به کمک نیروهای سازمان ONI، یک سری کودک ۶ ساله با استعداد را به خاطر نسل دوم اسپارتان‌ها از خانواده آن‌ها دزدید. البته برای جلوگیری از دردسرهای بیشتر، دکتر هالسی جای این کودکان را با کلون‌هایی مشابه و جایگزین پر کرد که بعد از یک ماه به صورت خودکار می‌مردند؛ درست مانند اینکه مریض شده باشند.

مجموعه بازی Halo

البته جدا شدن از خانواده، اولین مرحله سختی‌های این کودک‌های ۶ ساله بخت برگشته بود. آن‌ها پس از ربوده شدن، بدون احساسات و عاطفه خاصی تحت تمرینات سخت قرار می‌گرفتند تا بتوانند در سخت‌ترین شرایط ممکن دوام بیاورند. البته این کارها بدون عواقب هم نبود و بعدها متوجه می‌شویم که شرایط سخت، باعث می‌شود هیچکدام از اسپارتان‌ها آدم‌های معمولی نشوند. این افراد اگر از تمرینات جان سالم به در می‌بردند، معمولا گوشه‌گیر و اجتماع گریز می‌شدند؛ موردی که در رفتارهای مستر چیف نیز کاملا قابل مشاهده است. به هر حال این کودکان پس از رسیدن به سن ۱۴ سالگی، یک سری سرم‌های خاص دریافت می‌کردند که باعث افزایش قدرت آن‌ها می‌شد. البته این سرم‌ها زیاد هم خوش یمن نبودند و نیمی از افراد هنگام دریافت آن‌ها جان خود را از دست می‌دادند. اما در نهایت پروژه نسل دوم اسپارتان‌ها به ثمر نشست و حدود ۳۰ نفر از آن‌ها که جان سالم از دست آزمایشات به در برده بودند، به ابرسربازهایی بدل شدند که نسل بشر تا آن روز مانندشان را ندیده بود.

نکته‌ای که باید به آن اشاره کنیم، این است که مستر چیف هم جزو نمونه‌های همین پروژه Spartan-II به شمار می‌رود. نام اصلی او جان (John) است و با لقب اسپارتان ۱۱۷ هم در میان اعضای سازمان UNSC شناخته می‌شود. مستر چیف برای اولین بار در وقایع بازی Halo: Combat Evolved به داستان مجموعه راه یافت و باقی ماجرا هم به جزئی از تاریخ تبدیل شد.

Spartanها و Covenantها

همان‌طور که به احتمال زیاد می‌دانید پرداختن به نیروهای شورشی هیچگاه در اولویت داستانی مجموعه بازی Halo قرار نداشته و هیچ وقت هم چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. اعضای کاوننت در کنار Forerunnerها دشمنان اصلی چیف در این سری به شمار می‌روند و هیلو آنقدر داستان مهم برای گفتن دارد که پرداختن به ماجراهای چندین دسته شورشی کوچک اهمیت ندارد.

به هر حال پس از درگیری با نیروهای Covenant، اسپارتان‌ها از نبرد با شورشی‌ها جدا شدند و به جبهه اصلی جنگ در روبرویی با نیروهای بیگانه پیوستند. اسپارتان‌های نسل دوم از قدرت بالایی برخوردارند و به نوعی همیشه باعث ترس نیروهای کاوننت می‌شوند. اگر هنگام تجربه بازی‌ها به رفتارهای دشمنان (به خصوص Gruntها) توجه کنید، متوجه این موضوع خواهید شد. این ترس آنقدری بزرگ و پررنگ است که کاوننت‌ها از اسپارتان‌ها با نام شیاطین (Demon) یاد می‌کنند. البته این جلال و شکوه اسپارتان‌ها فقط میان نیروهای دشمن طنین‌انداز نیست و خود انسان‌ها هم اسپارتان‌ها را به عنوان افسانه‌های واقعی می‌شناسند. این ابرسربازها (به خصوص خود چیف) از احترام بالایی نزد بشریت برخوردارند و همیشه نقش قهرمان‌های جامعه را بازی می‌کنند. سازمان UNSC هم که از این موضوع با خبر است، یک سری بزرگ‌نمایی‌های خود را هم به داستان اضافه کرده و به اصطلاحی پیاز داغ ماجرا را افزایش می‌دهد. با توجه به اطلاعات سازمان اسپارتان‌ها نمی‌میرند و اگر چنین اتفاقی رخ دهد، وضعیت آن‌ها Missing in Action اعلام می‌شود. به عبارتی دیگر، برای ضربه نزدن به باور مردم اگر یک اسپارتان بمیرد، دولت از گم شدن آن‌ها خبر می‌دهد و هیچگاه مرگ رسمی او را در اذعان عمومی اعلام نمی‌کند.

اما خب اسپارتان‌ها هم یک سری انسان معمولی بودند که در نهایت می‌مردند و با توجه به اوضاع جنگ، این نرخ درصد بالاتری هم داشت. همین موضوع باعث شد که ONI به فکر نسل جدیدی از اسپارتان‌ها بیفتد. اینگونه نسل جدید Spartanها آغاز شد. البته این دفعه خبری از شناسایی افراد با استعداد نبود و سازمان تنها از کودکانی استفاده می‌کرد که در طی جنگ خانواده خود را از دست داده بودند و سرپرست خاصی نداشتند. علاوه بر این، ONI روند تولید اسپارتان‌های نسل سه را به گونه‌ای طراحی کرده بود که ارزان‌تر و سریع‌تر نسبت به دفعات قبل باشد. به هر حال این دفعه تعداد بیشتری از اسپارتان‌ها نسبت به گذشته تولید شدند که از قضا، قدرت کم‌تری نسبت به نیروهای نسل دوم داشتند. از جمله معروف‌ترین Spartan-IIها می‌توانیم به اعضای Noble Team اشاره کنیم که در جریان خارج کردن کورتانا از سیاره Reach و موفقیت بشریت در جنگ علیه کاوننت تاثیر زیادی گذاشتند.

مجموعه بازی Halo

بعد از اینکه جنگ به پایان رسید و درگیری‌ها بالاخره به تاریخ پیوست، سازمان UNSC به این نتیجه رسید که باید بازهم برای رویارویی با تهدیدهای آینده و احتمالی آماده باشد. به همین ترتیب، سفارش تولید نسل چهارم اسپارتان‌ها با نام Spartan-IIII داده شد. البته دیگر این سری خبری از کودکان نبود و نمونه‌های آزمایشی افراد بالغ و عاقلی بودند که به صورت داوطلبانه به پروژه نسل چهارم اسپارتان‌ها می‌پیوستند. خوشبختانه این سری درصد موفقیت نمونه‌های آزمایشی بیشتر بود ولی بازهم بخشی از آن‌ها جان خود را از دست دادند؛ اما حتی خروجی‌های نهایی نسل چهارم هم نتوانستند اندازه Spartan-IIها قدرتمند ظاهر شوند.

پروژه اسپارتان‌ها به شدت غیراخلاقی و به دور از احساسات و عواطف انسانی بود. سازمان UNSC برای به نتیجه رساندن این برنامه از روی خط قرمزهای متعددی رد شد و جان تعداد بسیاری از افراد بی‌گناه را به تاریخ پیوند زد؛ آن هم بدون اینکه از این کارها راضی باشند. هیچ یک از اسپارتان‌ها (به خصوص نسل دوم و سوم که کودکان نمونه آزمایشی بودند) در نهایت نتوانستند به حقوق انسانی و سطحی خود برسند و یک زندگی عادی را تشیکل بدهند. اما به قول معروف برای به دست آوردن پیروزی‌های بزرگ باید هزینه‌های عظیمی هم پرداخت کرد. قربانی کردن انسان‌های ‌بی‌گناهی که شمار آن‌ها هم از دست در رفته، باعث پیروزی بشر بر علیه بیگانگان شد. اسپارتان‌ها شاید به عنوان یک سری انسان بی‌چاره و بدون آگاهی از لذت‌های زندگی عمر خود را پشت جبهه‌های جنگ صرف کرده باشند؛ اما در پایان به عنوان افسانه‌هایی جان خود را از دست دادند که تا نسل‌های متعددی از نام آن‌ها با نهایت احترام و غرور یاد کردند.

سیاره Harvest، سقوط Reach و شروع داستان مجموعه بازی Halo

نکاتی که تا این نقطه از مقاله ناگفته‌های داستانی مجموعه بازی Halo به آن‌ها پرداختیم، یک سری اطلاعات تاریخی بودند که باید برای درک کامل داستان مجموعه آن‌ها را می‌دانستید. از این نقطه به بعد، داستان نسخه اول بازی Halo Wars آغاز می‌شود تا به طور رسمی نیروهای بیگانه کاوننت را وارد داستان کند. ما پیش از این در مجموعه مقالات تاریخچه مجموعه بازی Halo به این داستان‌ها پرداخته‌ایم و اگر دوست دارید بیش از این در جریان ماجرا قرار بگیرید، به اوایل این مقاله مراجعه کرده و به مطالب ذکر شده سر بزنید. هنگامی که همه آن‌ها را با دقت مطالعه کردید، برای تجربه بازی Halo Infinite آماده خواهید شد. هرچند در آینده داستان بازی Halo Infinite را هم به طور کامل برای شما شرح خواهیم داد.

مجموعه بازی Halo

در این نقطه به پایان مقاله ناگفته‌های داستانی مجموعه بازی Halo می‌رسیم. نظر شما در این باره چیست؟ آیا از نکاتی که به آن‌ها اشاره کردیم خبر داشتید؟ اگر موضوع دیگری را مد نظر دارید آن را در قسمت نظرات با تیم تیلنو در میان بگذارید.

اینستاگرام تیلنو
author-avatar

درباره ارحام ادبخواه

سلام، من ارحام هستم. زندگی من با سه کلمه گره خورده، ویدئو گیم، فوتبال و سینما. زندگی من بدون این سه تا بی معنی میشه و هویت خودشو از دست میده.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *