یادداشت, بازی, داستان

تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت سوم)

تاریخچه مجموعه بازی Halo

ما در قسمت سوم تاریخچه مجموعه بازی Halo قرار است به سراغ سایر ماجراجویی‌ها مستر چیف برویم و این دفعه شما را در جریان داستان دو بازی Halo 3: ODST و بازی Halo 3 قرار دهیم. در پایان این مقاله پرونده داستان سه‌گانه ابتدایی که توسط استودیو Bungie ساخته شده است را خواهیم بست.

حدود ۲۰ سال از عرضه اولین نسخه مجموعه بازی Halo می‌گذرد و سری مذکور در طی این سال مخاطبان بی‌شماری را به خود جذب کرده است. حالا که جدیدترین شماره مجموعه با نام بازی Halo Infinite در دسترس قرار گرفته، فرصتی به وجود آمده تا بازیکنان بیشتری وارد دنیای هیلو شوند. اما اگر بخواهید به تجربه هیلو اینفینیت بپردازید و به درک درستی از داستان و وقایع آن برسید، باید تا حدودی از رویدادهای نسخه‌های گذشته مطلع باشید. البته این بدان معنی نیست که اگر شماره‌های قدیمی را بازی نکرده‌اید، به درک درستی از بازی جدید نمی‌رسید؛ بلکه اگر در جریان وقایع آن قرار بگیرید تسلط بیشتری روی روایت خواهید داشت. هر چه که باشد هیلو دنیا داستان غنی و پیچیده‌ای دارد که افراد زیادی در طی این سال‌ها در فضای آن زندگی کرده‌اند.

ما در دو مقاله تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت اول) و تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت دوم) به داستان بازی‌های Halo Wars، Halo: Reach، Halo: Combat Evolved و Halo 2 پرداختیم. لازم به ذکر است که اگر دوست دارید درک بهتری از محتویات این مقاله داشته باشید، باید به مطالعه دو قسمت قبلی بپردازید. در قسمت سوم تاریخچه هیلو، به سراغ گروه ODST می‌رویم و سپس با تعریف داستان نسخه سوم پروند سه‌گانه اولیه استودیو Bungie را خواهیم بست. بازی Halo 3 از نظر بسیای از طرفداران به عنوان بهترین شماره مجموعه شناخته می‌شود و به همین دلیل، پیشنهاد می‌کنیم که به هیچ وجه آن را از دست ندهید.

توجه: طبیعی است که ادامه این مقاله و قسمت‌های بعدی تاریخچه هیلو، اتفاقات داستانی نسخه‌های قدیمی را برای شما لو می‌دهد. البته نیازی به نگرانی در مورد داستان بازی Halo Infinite نیست؛ چرا که به هیچ وجه به رویدادهای داستانی آن اشاره نخواهیم کرد.

تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت سوم)

بازی Halo 3: ODST

تاریخچه مجموعه بازی Halo

اول از همه باید بدانید که بازی Halo 3: ODST یک نسخه فرعی است و به همین دلیل سعی می‌کنیم در کوتاه‌ترین زمان ممکن داستان آن را برای شما تعریف کنیم. علاوه بر این، این بازی نکات داستانی مهمی ندارد و حتی اگر از روی آن بگذرید مشکل خاصی به وجود نخواهد آمد. خب در این نقطه باید اشاره کنیم که منظور از ODST، گروهی از سربازهای خاص است که از نیروهای معمولی UNSC قدرتمندتر هستند. این گروه که با نام کامل Orbital Drop Shock Troopers شناخته می‌شوند، هنگام ماموریت‌ها با استفاده از یک سری اتاقک‌های مخصوص به سطح زمین پرتاب می‌شوند و با دشمنان مبارزه می‌کنند. همچنین ODSTها زره و لباسی شبیه اسپارتان‌ها دارند؛ اما به هیچ وجه در حد آن‌ها قدرتمند نیستند.

 

داستان بازی Halo 3: ODST در شهر نیو مومباسا (New Mombasa) جریان داشته و در قسمتی از وقایع بازی Halo 2 جای می‌گیرد. اگر به مطالعه قسمت دوم تاریخچه مجموعه بازی Halo پرداخته باشید، احتمالا بخشی که Regret (نام یکی از سه رهبر کاوننت‌ها) در شهر نیو مومباسا وارد Slipspace (سفر با سرعت نور) شد را به یاد می‌آورید. ورود به Slipspace، باعث آسیب بزرگی به سطح نیو مومباسا شد و داستان بازی Halo 3: ODST هم همین برهه را در بر می‌گیرد. شما در این بازی کنترل یک شخصیت صامت به نام Rookie را به دست می‌گیرد که عضو گروه ODST است. این گروه توسط شخصیتی به نام Buck رهبری می‌شود که از اهمیت بالایی برخوردار است؛ پس آن را در ذهن خود نگه دارید. شما درست در زمان شروع Slipspace و هنگام رخ دادن انفجار بزرگ شهر نیو مومباسا، وارد داستان می‌شوید.

شما در بازی Halo 3: ODST در سطح شهر می‌گردید، با دشمنان مبارزه می‌کنید و در قالب یک سری فلش‌بک، کنترل اعضای مختلف گروه ODST را به دست می‌گیرید. اما باور کنید که در این برهه اتفاق خاصی رخ نمی‌دهد و تنها با یک سری صحنه اکشن جذاب روبرو می‌شوید. اما پایان‌بندی این نسخه حاوی نکات مهمی است که باید به آن‌ها توجه کنید. شما در لحظات پایانی داستان با یک نژاد جدید از جامعه Covenantها آشنا می‌شوید که Engineer نام دارند. Engineerها موجودات به شدت هوشمند و پیشرفته‌ای هستند، اما در بین کاوننت‌ها بیشتر حکم برده را دارند و به همین دلیل، اصلا از زندگی میان آن‌ها راضی نیستند. به هر حال، شما یکی از این Engineerها را پیدا کرده و از طریق او، به تمامی نقشه‌های کاوننت‌ها برای ادامه جنگ پی می‌برید. با توجه به همین اطلاعات، متوجه می‌شویم که Forerunnerها یک پایگاه بزرگ را در زیر شهر نیو موباسا درست کرده‌اند و کاوننت‌ها هم به همین دلیل با تمام قدرت به سمت این شهر هجوم آورنده‌اند. اما این پایگاه چیست و دقیقا به چه دردی می‌خورد؟ این موضوعی است که در ادامه و در قالب داستان بازی Halo 3 به آن خواهیم پرداخت. تنها باید بدانید با وجود اینکه بازی Halo 3: ODST پس از بازی Halo 3 عرضه شده است، اما به روایت وقایعی می‌پردازد که پیش از خط زمانی نسخه سوم قرار می‌گیرند.

بازی Halo 3

تاریخچه مجموعه بازی Halo

یک بار دیگر به ماجراجویی حماسی مستر چیف و خط اصلی اصلی داستان مجموعه بازی Halo باز می‌گردیم. اگر درست به یاد داشته باشید، مستر چیف در پایان قسمت دوم سری سوار سفینه Truth شده بود و به سمت زمین می‌آمد. داستان این بازی درست چندین دقیقه (یا شاید ثانیه) بعد از پایان بازی Halo 2 شروع می‌شود و مستر چیف را در حالی نشان می‌دهد که در محدوده قاره آفریقا سقوط کرده و بی‌هوش شده است. البته او پیش از سقوط از سفینه شخصیت Truth خارج شده و به همین دلیل به تنهایی روی زمین افتاده است. شاید با خود بپرسید که در این میان چه اتفاقی رخ داده و چرا مستر چیف به این شکل از سفینه خارج شده؟ در این نقطه باید اشاره کنیم که یک کمیک بوک کامل به این برهه زمانی اختصاص داده شده تا طرفداران جدی‌تر هیلو را راضی کند. اما باور کنید که نیازی به مراجعه به این کمیک بوک نبوده و قرار نیست اطلاعات حیاتی و به شدت مهمی را در آن مشاهده کنید.

به هر حال، دو شخصیت گروهبان جانسون و آربیتر که پس از همکاری روی Delta Halo با یکدیگر دوست شده‌اند، در کره زمین به سراغ مستر چیف رفته و او را نجات می‌دهند. هنگامی که مستر چیف در ابتدا به هوش آمد، به محض دیدن آربیتر به او حمله کرد و قصد داشت او را بکشد. اما گروهبان جانسون که احترام زیادی نزد چیف دارد، به او می‌گوید که آربیتر و Eliteها حالا سمت انسان‌ها هستند و می‌خواهند جلوی Truth و کارهای احمقانه او را بگیرند. البته باید به مستر چیف در این باره حق داد؛ چرا که همه Eliteها در طول دو نسخه قبلی سعی داشتند با هر روشی که شده کار مستر چیف را تمام کنند. در ادامه چیف و آربیتر نزد میراندا کیز می‌روند تا یک گروه قدرتمند و جذاب را تشکیل داده باشند. سپس به همراه یکدیگر وارد بحث می‌شوند که چگونه باید جلوی Truth و فعال کردن همه هیلوها (و در نتیجه نابودی تمام کهکشان) را بگیرند. در همین هنگام، نیروهای Covenant هم مشغول کندن یک حفره بزرگ در شهر نیو مومباسا هستند تا به سازه Forerunnerها برسند. Truth تصور می‌کند که پیدا کردن این سازه، کلید دسترسی به Ark (محلی که می‌توان از آنجا همه هیلوها را فعال کرد) است و باید هر طور که شده به آن دسترسی پیدا کند. پس از کمی صحبت با یکدیگر، میراندا کیز و مستر چیف به این نتیجه می‌رسند که باید با تمام توان خود به سفینه‌های کاوننت در نیو مومباسا حمله‌ور شوند تا شاید بتوانند جلوی آن‌ها را بگیرند.

اما متاسفانه نقشه کاپیتان کیز و مستر چیف به نتیجه نمی‌رسد و Truth موفق می‌شود سازه Forerunnerها را از زیر خاک‌های شهر مومباسا بیرون بکشد. سپس با استفاده از سازه‌ پیدا شده در شهر، یک پورتال درست می‌کند که مسیر مستقیمی به سمت Ark است. در میان همه این شلوغی‌ها، ناگهان یکی از سفینه‌های کاوننت که پر از Flood است وارد جو شده و به سطح زمین برخورد می‌کند. مستر چیف هم که متوجه خطر تکثیر و پخش بالای Floodها در سطح زمین می‌شود، تصمیم می‌گیرد ابتدا Floodها را نابود کند و سپس به دنبال Truth و دروازه باز شده به سمت Ark برود. علاوه بر این‌ها، به نظر می‌رسد که کورتانا به همراه Floodها به زمین آمده و مستر چیف هم در موقعیت حساس کنونی، به کمک این هوش مصنوعی نیاز دارد. در ادامه مستر چیف به کمک Eliteها به دل سفینه مذکور می‌زند تا به پیامی که توسط کورتانا ارسال شده می‌رسد. به عبارتی دیگر، خبری از خود کورتانا در این سفینه نیست و تنها یک پیام از سمت او برای چیف ارسال شده است. پس از پیدا کردن پیام مذکور، مستر چیف کار دیگری ندارد و باید با تمام سرعت از پورتال عبور کرده و به Truth برسد.

انسان‌ها و Eliteها هم که رابطه شدت خوبی با هم پیدا کرده‌اند وارد پورتال می‌شوند و 343 Guilty Spark هم به صورت غیرمنتظره‌ای ظاهر می‌شود. اما Ark جای به شدت عجیبی است و حتی برای طرفداران مجموعه بازی Halo هم غیرطبیعی به نظر می‌رسد. این مکان از کره زمین به شدت دور بوده و تقریبا چندین کهکشان با سیاره ما فاصله دارد؛ اما پورتال به وجود آمده کاری می‌کند که این فاصله طولانی خیلی ناچیز به نظر برسد. در همین حال که نیروهای هوایی دو طرف مشغول مبارزه با یکدیگر هستند و Truth هم به دنبال فعال کردن همه هیلو از طریقArk است، ناگهان سفینه High Charity که حالا پر از Flood شده از راه می‌رسد و به Ark برخورد می‌کند. اگر خوب به یاد داشته باشید Floodها پیش از این به High Charity نفوذ کرده بودند و پس از مدتی، کنترل کامل آن را به دست گرفتند. در این میان، مستر چیف، آربیتر و گروهبان جانسون به مرکز Ark می‌روند تا بتوانند Truth را متوقف کنند. اما پس از یک سری درگیری متوجه می‌شویم که نقشه متوقف کردن Truth به هیچ وجه خوب نیست و کاش هرگز به واقعیت نمی‌پیوست. در واقع Truth که خود قابلیت فعال کردن Ark را ندارد، گروهبان جانسون را گروگان می‌گیرد و او را مجبور به انجام این کار می‌کند. میراندا کیز هم که تلاش می‌کند جانسون را در طی یک حرکت قهرمانانه نجات دهد، شکست می‌خود و خود را به کشتن می‌دهد. این قسمت یکی از احساسی‌ترین صحنه‌های مجموعه بازی Halo است و ما میراندا کیز را در حالتی مشاهده می‌کنید که به شکل دراماتیکی جان خود را از دست می‌دهد.

تاریخچه مجموعه بازی Halo

به هر روشی که شده، Truth گروهبان جانسون را مجبور به فعال کردن هیلو کرده و در این کار موفق می‌شود. اما Gravemind که دیگر از کارهای Truth به ستوه آمد، به آربیتر و مستر چیف پیشنهاد همکاری می‌دهد. این دو هم از آنجایی که دیگر چاره‌ای ندارند، پیشنهاد Gravemind را قبول می‌کنند تا بتوانند جلوی نابودی کل دنیا را بگیرند. خوشبختانه همکاری مستر چیف، آربیتر و Flood به نتیجه می‌رسد و آربیتر در نهایت Truth را با دستان خود می‌کشد. اما جشن پیروزی زیاد طول نمی‌کشد و Gravemind بلافاصله پس از مرگ Truth، به چیف و آربیتر حمله می‌کند. این دو از تله Gravemind فرار می‌کنند و موفق می‌شوند کورتانا را هم در میانه راه نجات دهند؛ اما در این میان به یک حقیقت فوق‌العاده مهم دست پیدا می‌کنند. اگر قسمت دوم تاریخچه مجموعه بازی Halo را خوانده باشید، هیلویی که مستر چیف و کورتانا در بازی Halo: Combat Evolve نابود کردند را به یاد خواهید داشت. این هیلو در حال حاضر به Ark منتقل شده و تحت تعمیر توسط نیروهای این مکان است. Guilty Spark هم که هدفی به غیر از محافطت از هیلوها ندارد، از این خبر به شدت خوشحال می‌شود؛ اما خوشحالی او زیاد ادامه پیدا نمی‌کند. مستر چیف پس از همه این رویدادها، تصمیم می‌گیرد که هیلو در حال تعمیر را نابود کند تا علاوه بر از کار انداختن Ark برای همیشه، نسل Floodها را هم به پایان برساند. البته نیازی نیست که نگران خسارت‌های احتمالی انفجار این هیلو باشید؛ چرا که اگر پورتال بسته شود دیگر هیچ آسیبی به انسان‌ها نخواهد رسید. 343 Guilty Spark هم که در آنجا حضور دارد و از نقشه چیف اطلاع پیدا می‌کند، قصد دارد با تمام توان جلوی آن‌ها و نابودی Ark را بگیرد.

در ادامه و هنگامی که آربیتر، مستر چیف و گروهبان جانسون در حال عملی کردن نقشه خود هستند، Guilty Spark در حرکتی خصمانه گروهبان جانسون را می‌کشد. مستر چیف هم که دیگر از دست این ربات خسته شده، او را می‌کشد و پس از خداحافظی همیشگی با کاپیتان جانسون، محل را ترک می‌کند. مستر چیف و آربیر که جان خود را در خطر می‌بینند، به سفینه موجود در Ark می‌روند و با استفاده از آن فرار می‌کنند. اما جریان به این سادگی‌ها نیست و باید متوجه یک نکته بشوید. آربیتر پس از سوار شدن به سمت جلویی سفینه می‌رود و این در حالی است که کورتانا و مستر چیف، در قسمت عقبی این سفینه می‌‌مانند. هنگامی که سفینه در حال عبور از پورتال و بازگشت به زمین است، تنها نیمه جلویی آن از پورتال عبور می‌کند و نیمه عقبی آن که چیف و کورتانا در آن حضور دارند، موفق به عبور نمی‌شود و در Ark گیر می‌افتند. توجه داشته باشید که این اتفاق تلخ به خاطر بسته شدن پورتال در زمانی کوتاه رخ می‌دهد و دلیل دیگری (مانند دسیسه یک شخصیت دیگر) پشت آن نیست.

تاریخچه مجموعه بازی Halo

در ادامه دوربین بازی Halo 3 آربیتر و سران بلند مرتبه UNSC را در حالتی نشان می‌دهد که برای کشته شدگان این جنگ از جمله مستر چیف، سوگواری می‌کنند. اما نکته هیجان انگیز این است که مستر چیف و کورتانا هنوز زنده هستند و تنها در فضای بی‌کران باقی مانده‌اند و راه فراری ندارند. از آنجایی که ماموریت نجات احتمالی هم ممکن است مدت زمان زیادی طول بکشد (اگر هرگز رخ دهد)، چیف تصمیم می‌گیرد به خواب یخی (Cryosleep) برود تا گذر زمان را حس نکند. در صورتی که این سوال برای شما پیش آمده، باید بدانید که دستگاه‌های Cryosleep در نیمه عقبی سفینه مذکور موجود بودند و چیف هم از آن‌ها برای خواب یخی خود بهره می‌برد. اما اسپارتان ۱۱۷ ترک عادت نمی‌کند و دیالوگ حماسی پایانی خود را باز هم به زبان می‌آورد. چیف هنگامی که می‌خواست وارد Cryosleep شود خطاب به کورتانا گفت: «هر موقع من را نیاز داشتی، بیدارم کن».

در این نقطه به پایان قسمت سوم تاریخچه مجموعه بازی Halo می‌رسیم. نظر شما در این باره چیست؟ آیا از داستان این سری لذت می‌برید. نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.

اینستاگرام تیلنو
author-avatar

درباره ارحام ادبخواه

سلام، من ارحام هستم. زندگی من با سه کلمه گره خورده، ویدئو گیم، فوتبال و سینما. زندگی من بدون این سه تا بی معنی میشه و هویت خودشو از دست میده.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *