اول از همه بهتر است توضیح مختصری دربارهی این سری مقاله بدهیم. این مقاله قرار است شروعی بر یک سری نوشته حول سبک بازی های ویدیویی باشد. این مقالهها با این هدف نگاشته شدهاند که شما را در خرید بازی مناسب خودتان یاری کنند. اگر هم با سبک بازیها از قبل آشنایی دارید، سعی کردیم با معرفی زیرژانرها و اصطلاحات خاص برای افراد آشنای حوزه هم مطالب جالبی نگه داشته باشیم. قسمت اول این سری را به سبک نقش آفرینی اختصاص دادهایم. امیدواریم از این نوشته لذت ببرید و بتوانید از آن استفاده کنید.
نقش آفرینی یا RPG چیست؟
کلمهی RPG مخفف Roll-Playing Game است. به معنای بازی نقش آفرینی. بازی های نقش آفرینی همانطور که از نامشان پیداست، بیشتر به معنای زندگی در یک بازیست. زندگی در دنیایی خیالی. نقش آفرینی را میتوان اوج نزدیکی دنیای مجازی و واقعی دانست. هدف اولیه و نهایی بازیها؛ فرار از چنگال سختی های زندگی روزمره و وارد شدن به جهانی دیگر. RPG اما فقط یک سبک یا ژانر نیست و میتواند به عنوان زیرژانر به مکانیک های برخی بازی ها هم کمک کند. اینکه اصولا یک RPG را چطور میتوان شناخت در ادامه مطرح میشود.
ویژگی های داستانی
توضیح تفاوت داستان در بازی های نقش آفرینی کار راحتی نیست. یک بازی نقش آفرینی میتواند هم به شدت به داستان وابسته باشد، هم هیچ نیازی به یک داستان واحد نداشته باشد. قبل از پیشرفت سخت افزار کنسول ها و رایانه های شخصی، بازی های نقش آفرینی در داستان خلاصه میشدند.
بازیهایی که صرفا بر حسب متن ساخته شده بودند. مثل یک کتاب تعاملی که شما پایانش را انتخاب میکردید. بعدا گیم پلی آنها هم بر همین اساس ساخته شد. مبارزاتی انتخابی که نظیرش را در سبک استراتژیک دیدهایم. داستان یک بازی RPG معمولا اینطور بیان میشود؛ شما در جایگاه شخصیت که اکثرا قهرمان داستان است قرار میگیرید. یک هدف نهایی دارید و باگذراندن چالش های متفاوت تلاش میکنید به هدفتان برسید. برای همین است که داستان میتواند فقط به همین کانسپت کوچک محدود شود.
نقش آفرینی یعنی داستان رسیدن به یک هدف. یعنی آن مسیری که با سختی های فراوان برای مقصود طی میشود و در نهایت یعنی ماجراهایی که شما در این سفر درگیر آنها میشوید. این مسیر طولانی میتواند پر باشد از داستان های جورواجور. برای همین است اکثر بازی های ویدیویی در این سبک کوئست های فرعی و اصلی دارند. بعدا اشاره میکنیم که این داستان های فرعی در خیلی از موارد از داستان اصلی هم جلوتر میزنند و بهتر میشوند.
همانطور که گفتیم RPG یعنی مسیر طی شده برای یک هدف. راهی که اغلب کوتاه نیست. پس وقتی خواستید سراغ یک بازی نقش آفرینی بروید همیشه مدت زمان آن را چک کنید. چون اکثرا با ماجراجویی بزرگی سر و کار دارید. یکی از ویژگی های سبک نقش آفرینی انتخابهایی است که در طول بازی انجام میدهید. انتخاب هایی که اکثرا بر داستان بازی و شخصیتها تاثیر میگذارند. پس در یک RPG باید منتظر دیالوگهای طولانی و خواندن آنها هم باشید.
تاثیر انتخاب های شما در یک بازی RPG از بازیای به بازی دیگر میتواند تغییر کند که به زیرژانر آن هم مربوط میشود. پس این بخش را با یک سوال و جواب به پایان ببریم. از داستان یک بازی نقش آفرینی چه انتظاری داشته باشم؟ جواب؟ RPG اکثرا دربارهی یک داستان نیست. دربارهی ماجراهاییست که در طول یک داستان برای شما اتفاق میافتد.
یک بازی نقش آفرینی را برای تمام کردن آن نخرید و از مسیر طولانیای که طی میکنید لذت ببرید.
ویژگی های گیم پلی
اول بگوییم که این بخش قرار است طولانی باشد. دلیلش هم مشخص است.گیم پلی یک بازی نقش آفرینی اغلب مهم ترین عاملی است که شما را باید تا آخر همراه خود نگه دارد. این سبک بازی های ویدیویی از سخت ترینها برای بازیسازها هستند. چه عنوان های بزرگ سبک نقش آفرینی و چه مستقل. برای اینکه جسته گریخته به گیم پلی این بازیها نپردازیم، از اول یک نقش آفرینی آغاز میکنیم. اکثرا در شروع یک بازی RPG از شما در خواست میشود که شخصیت مورد نظرتان برای بازی را بسازید.
این موضوع علاوه بر ویژگی های ظاهری میتواند به انتخاب قدرت ها یا کلاس شخصیت هم مربوط شود. انتخاب هایی که شما انجام میدهید، در ادامهی بازی میتوانند به کمکتان بیایند؛ امکان هم دارد حسابی گلویتان را بچسبند. باید بدانیم گی مپلی یک بازی نقش آفرینی عالی با تک تک سلول های آن پیوند خورده. وقتی شخصیتتان را ساختید وارد جهانی بزرگ میشوید. همان جهانی که قبلا در مورد آن بحث کردیم.
گیم پلی در بطن همین جهان است که معنا میشود. اینجا بازیها به دو دسته تقسیم میشوند. گروهی شما را با تک تک مکانیک های بازی آشنا میکنند؛ پس در این صورت، خوب به راهنماییها توجه کنید. گروهی هم شما را در قلب تاریکی رها میکنند. پیدا کردن ساز و کار یک بازی نقش آفرینی جزء شیرینی های این ژانر است. آشنا شدن با هستهی گیم پلی یک بازی RPG میتواند ساعتها به طول بینجامد؛ مطمئن باشید که به طعم شیرین بعد از آن میارزد.
Craft کردن یا ساخت و ساز یکی دیگر از بخشهای گیم پلی را تشکیل میدهد. کِرَفت کردن میتواند شامل هر چیزی شود. از اسلحهی کاراکتر گرفته تا غذا و لباس و غیره. برای کرفت کردن و در کل برای لذت بردن از یک نقش آفرینی بهتر است هر چه زودتر خودتان را با رابط کاربری آن آشنا کنید. از نقشه گرفته تا انتخاب مرحلهی مورد نظرتان، خواندن کتاب ها و نوشتههایی که درون بازی ممکن است پیدا شود؛ همه نیاز به این دارد که شما با این رابط کاربری آشنا شوید. کرفت کردن، وابسته به دنیای بازی هم میشود.
برای اینکه چیزی بسازید، نیاز به مواد یا ابزاری دارید که باید در جهان بازی به دنبال آنها باشید. در طول یک بازی نقش آفرینی شما همچنین قادرید تغییراتی در شخصیتان ایجاد کنید و قابلیت های آن را بهبود ببخشید. اینکه چه قابلیتی را آپگرید میکنید فقط و فقط به شما و نحوهی بازی شما وابسته است. برای همین است که این سبک بازی های ویدیویی بیشتر برای گیم پلی خود تحسین میشود. دهها و صدها راه برای اتمام یک بازی RPG وجود دارد که ارزش تکرار بالای این آثار را نیز نشان میدهد. در ادامه میخواهیم نگاهی داشته باشیم به مهم ترین زیرژانرهای این بازیها و تفاوت آنها.
زیرژانرها
اکشن نقش آفرینی (Action-RPG)
این سبک بازی های ویدیویی همانطور که از نامش پیداست، بیشتر روی المان های اکشن یک بازی نقش آفرینی تاکید دارد. معنا و مفهوم این زیرژانر در گذر زمان دچار تغییراتی شد. در آغاز، بازی های این ژانر کمترین اهمیتی به داستان میدادند. درواقع میشد کل چرخهی آنها را در یک عبارت خلاصه کرد. پیشروی، کشتن دشمنان، پیشرفت شخصیت و سلاح ها با استفاده از لوت هایی که در طول مبارزه به دست آمده، پیشروی و کشتن دشمنان بزرگ تر. از مطرح ترین بازی های این سبک، سری Diablo است. افرادی بازی های سری Legend Of Zelda هم در این دسته قرار میدهند.
تغییر معنایی این سبک بازی های ویدیویی بیشتر در همین چندساله اتفاق افتاد؛ با انتشار بازی هایی که هنوز هم نمیدانیم زیرژانر سبک اکشن ماجراجویی هستند یا سبک نقش آفرینی. بازی Horizon Zero Dawn را میتوان یک از اولین بازی های مطرح شده در این ژانر دانست. کلیشهزدایی خیلی اوقات به بازی های ویدیویی کمک نمیکند.
گاهی کلیشه ها در بهترین وضعیتشان قرار دارند. جادوی Horizon Zero Dawn تلفیق مکانیک های آشنای سبک اکشن ماجراجویی و نقش آفرینی به بهترین شکل بود. بازی God Of War و Assassin’s Creed Odyssey نیز در این ژانر قرار میگیرند؛ بعدا به طور مفصل در توضیح سبک اکشن ماجراجویی به آنها میپردازیم.
MMORPG
لفظ MMO مخفف Massively multiplayer online است. به هر بازی که صرفا دارای بخش مولتی پلیر یا چند نفره باشد و امکان بازی با تعداد زیادی گیمر را در اختیار بگذارد MMO گفته میشود. بازی های MMORPG شباهت بسیار زیادی به بازی های سبک استراتژیک دارند. بسیاری از این بازیها در زیرژانر بعدی هم جای میگیرند. این آثار اکثرا از دوربین ایزومتریک یا بالای سر بهره میبرند و در کل از نظر بصری مورد توجه نیستند. انتظار گیمر از این ژانر، یک دنیای بزرگ، شخصیتهای متفاوت و هزاران راه برای پیشروی در بازی است. مهم ترین بازی این سبک از نظر بسیاری، بازی World Of Warcraft است. از نسل جدید MMORPG ها نیز میتوان به The Elder Scrolls Online اشاره کرد.
Tactical RPG
این زیرژانر سبک نقش آفرینی هم طرفدارهای خاص خودش را دارد. مبارزهها در یک بازی نقش آفرینی تاکتیکی، نه به صورت ریل تایم بلکه به صورت انتخابی انجام میشوند؛ درست مثل یک بازی شطرنج. همانطور که قبلا گفتیم مبارزات در اولین بازی های نقش آفرینی هم به همین شکل بودند. ژاپن به عنوان زادگاه این ژانر و سری فاینال فانتزی خانهی این سبکاند. برخی از بازی های RPG میتوانند هم مکانیکهای مبارزات انتخابی را در خودشان داشته باشند، هم ریل تایم؛ برخی آنها را Hybrid RPG مینامند. بازیهای سری Dragon Age در همین ژانر ساخته شدهاند. باید گفت سبک Tactical RPG به سمت انقراض پیش میرود. حتی بازی های جدید سری فاینال فانتزی هم از فرمت قدیمی خود خارج شدهاند و سایهای از این ژانر را در خود میبینند.
غیر از زیرژانر های بیان شده، یک بازی RPG صرف هم میشود به سه دسته تقسیم کرد:
Story-Driven RPG
یک بازی نقش آفرینی با تمرکز بیشتر روی داستان. این سبک نقش آفرینی بیشتر در همین دو نسل اخیر بازی های ویدیویی گل کرد و به تکامل رسید. نمونهی بی نقص آن را میتوان در بازی The Witcher 3 تجربه کرد. هر داستان فرعی یا اصلی ویچر آنقدر کار شده است که گویا محتوای چندین بازی در یکی جمع شده است.
Sandbox RPG
یک بازی RPG با تمرکز بیشتر روی دنیا. اینها اکثرا همان بازی هاییاند که داستان اصلی را بهانهای برای گشت و گذار قرار میدهند. گشت و گذار در دنیا و آشنا شدن با شخصیتها، شهرها و داستان های مختلف. Elder Scrolls فرنچایزی است که این سبک نقش آفرینی را تعریف میکند. اسکایریم، نسخهی پنجم این سری، یکی از پرطرفدارترین نقش آفرینی های کل دوران است. سری معروف Dark Souls هم بیشتر در همین ژانر خلاصه میشود.
Classic RPG
یک بازی نقش آفرینی با تمرکز بیشتر روی المان های تعریف کنندهی همین ژانر. یعنی هزاران راه برای پایان یک بازی، تغییر و آپگرید شخصیتها، ساخت و ساز یک دنیای بزرگ و در یک کلام، آزادی عمل. انتظار اکشن نفسگیر از این سبک نقش آفرینی نمیرود و هدف این دسته از بازیها هم این نیست. سری Fallout میتواند تعریف کاملی از این سبک بازی های ویدیویی ارائه کند.
زیرژانر های منقرض شده
بسیاری از سبک ها در دنیای بازی های ویدیویی در طول زمان به دلایل مختلف منقرض میشوند. در این جا دو تا از آنها را معرفی میکنیم. بازی های سبک Dungeon Crawler و Roguelike. زیرژانر اول یا به اصطلاح، خزندهی سیاهچاله، نوعی بازی اول شخص بودند. داستان از این قرار بود که بازی شما را در یک سیاه چالهی هزارتومانند، رها میکرد و شما باید آنقدر در آن میگشتید و فرو میرفتید که راه خروج را پیدا کنید. مکانیک های این سبک نقش آفرینی بعدا در ساخت شوتر هایی مانند سری Borderlands هم به کار گرفته شد. بازی های Roguelike هم تقریبا منطق یکسانی داشتند اما اول شخص نبودند. این بازیها آزادی عمل شگفت انگیزی در اختیار گیمر میگذاشتند؛ به طوریکه هر جسم در این بازیها فیزیک و کارکرد خاص خود را داشت.
تفاوت RPG و JRPG
حرف J در JRPG به کشور ژاپن اشاره دارد. قبلا شرح دادیم ژاپنیها چه حقی بر گردن سبک نقش آفرینی دارند. وقتی غربیها تصمیم گرفتند تغییراتی در سبک نقش آفرینی بدهند، شرقیها از تغییر سرباز زدند. این تغییرات شامل مواردی مثل خطی یا غیر خطی بودن داستان و تغییرات گیم پلی بود. شکاف ایجاد شده، نقش آفرینی ها را در غرب و شرق از هم جدا کرد که باعث ساخت کلمهی JRPG شد. بحثهای فرهنگی در این باره زیاد است و در این مقاله نمیگنجد؛ اما جدایی سبک ها این روزها دارد پایان خودش را میبیند و کمتر و کمتر به چشم میآید.
ویژگی های بصری و گرافیکی
گرافیک، اصولا به عنوان یک بخش مهم از بازی نقش آفرینی شمرده نمیشود. با این حال اندکی به آن میپردازیم. گرافیک فنی در یک بازی RPG هیچوقت نمیتواند برای مثال با یک بازی اکشن ماجراجویی مقایسه شود؛ گرافیک هنری آنها اما میتواند زبانزد خاص و عام شود. دنیاهای بزرگ فانتزی، علمی تخیلی یا واقعگرایانه؛ طراحی کم نقص شخصیتهای متفاوت و فضاسازیهای به یادماندنی. برای اینکه با این دنیاها آشنا شوید، میتوانید نگاهی به بازی های Bloodborne، Witcher یا Mass Effect بیندازید.
سبک نقش آفرینی برای چه افرادی مناسب است:
- افرادی که صبر و حوصلهی وقت گذاشتن برای یک بازی را دارند.
- عاشقان کتابهای فانتزی و علمی تخیلی
- دوستداران گشت و گذار، اکتشاف و ساخت و ساز
- طرفداران آزادی عمل و پیشروی یک بازی به شیوههای متفاوت
- کسانی که میخواهند زندگی در بازی های ویدیویی را تجربه کنند.
درجهی سختی
شاید از افرادی میشنویم که بازی های نقش آفرینی به شدت سختند. اینطور نیست. باید بگوییم این سبک بازی های ویدیویی نیاز به صبر و حوصله دارند. اکثر بازی های این سبک در اول ممکن است کمی سخت یا گیج کننده به نظر بیایند؛ اما بعد از آشنا شدن با مکانیکها، رابط کاربری، شیوهی مبارزات و پیشروی در آنها، به یکی از شیرین ترین تجربههای گیمینگ شما بدل میشوند. آشنایی با زبان خارجه هم به تجربهی شما کمک خواهد کرد. خیلی از بازی های نقش آفرینی چندین درجهی سختی دارند تا بهترین حالت را برای هر نفر در نظر داشته باشند. درجه ی سختی از بازی به بازی هم تغییر میکند؛ پس قبل از خرید بازی بهتر است به آن توجه کنید. در آخر باید بگوییم که حیف است اگر به خاطر اندکی چالش، خودتان را از تجربهی این سبک بازی های ویدیویی محروم کنید.
درجهی سنی
نمیتوان برای همهی بازی های نقش آفرینی درجهی سنی خاصی تعیین کرد. برای مثال سری زلدا جزو آثاری است که مناسب تمام گروههای سنی است در حالی که سریای مثل Dark Souls یا Fallout اینگونه نیست. پس لطفا قبل از خرید بازی به این نکته هم توجه کنید.
کلام آخر
یک بازی نقش آفرینی را مثل یک سفر بدانید. سعی نکنید که هر چه سریعتر به پایان خط برسید. بیشترین لذت را از تک تک لحظه های آن ببرید و خاطرهای خوش برای خودتان رقم بزنید. امیدواریم از این مقاله لذت برده باشید. با قسمتهای بعد برمیگردیم.
با این توضیحات مثلا بازی های far cry نوعی rpg هستن؟
خیر. بازی های فارکرای جزء ژانر شوتر اول شخص و اکشن ماجراجویی قرار میگیرن اما از مکانیک های ژانر rpg هم بهره میبرن. برای مثال امکان آپگرید اسلحه یا قابلیت ها رو بهمون میدن ولی این صرفا نمیتونه یک بازی رو در این دسته بندی قرار بده. دسته ای از ویژگی های تعیین کننده ای که نام بردیم وقتی کنار هم قرار بگیرن میتونن یک بازی rpg رو شکل بدن.
ممنون از دیدگاه شما