یادداشت, بازی, داستان

تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت دوم)

تاریخچه مجموعه بازی Halo

در دومین قسمت از تاریخچه مجموعه بازی Halo به سراغ داستان دو بازی Halo: Combat Evolved و Halo 2 می‌رویم تا با نحوه ورود مستر چیف به سری مذکور و نبردهای حماسی او بیشتر آشنا شوید.

مدت زمان زیادی از عرضه بازی Halo Infinite نمی‌گذرد و در حال حاضر گیمرهای زیادی در سراسر دنیا به تجربه آن مشغول هستند. اثری که به عنوان بزرگ‌ترین انحصاری کنسول‌های نسل نهمی مایکروسافت تا اینجای کار محسوب می‌شود و در همه زمینه‌ها هم عملکرد خوبی به جا گذاشته است. اما اگر شما هم می‌خواهید به تجربه این بازی بپردازید و به درک درستی از داستان و روایت آن برسید، باید در جریان یک سری اتفاقات، اسم‌ها و روایت‌ها باشید تا در هسته داستانی اصلی فوق‌العاده عظیم هیلو سردرگم نشوید.

ما در تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت اول) به داستان دو بازی Halo Wars و Halo: Reach پرداختیم که بیشتر حکم مقدمه داستانی مجموعه را دارند و اثری از مستر چیف هم درون آن‌ها پیدا نمی‌شود. در واقع مستر چیف برای اولین بار در بازی Halo: Combat Evolved راه خود را به داستان مجموعه پیدا می‌کند و در ادامه به نقش اول آن تبدیل می‌شود. البته با اینکه اثر مذکور اولین بازی منتشر شده سری به حساب می‌رود، از لحاظ داستانی بعد از دو بازی Halo: Reach و Halo War قرار می‌گیرد و به همین دلیل هم در قسمت دوم مقاله به داستان آن می‌پردازیم. پس حسابی حواس خود را جمع کنید تا وارد فاز داستان اصلی مجموعه شویم. اما باید اشاره کنیم که برای درک بهتر اسم‌ها، نژادها و اتفاقات اول از همه به مطالعه قسمت اول تاریخچه مجموعه بازی Halo بپردازید که لینک آن را بالاتر برای شما قرار دادیم.

توجه: طبیعی است که ادامه این مقاله و قسمت‌های بعدی تاریخچه هیلو، اتفاقات داستانی نسخه‌های قدیمی را برای شما لو می‌دهد. البته نیازی به نگرانی در مورد داستان بازی Halo Infinite نیست؛ چرا که به هیچ وجه به رویدادهای داستانی آن اشاره نخواهیم کرد.

تاریخچه مجموعه بازی Halo (قسمت دوم)

بازی Halo: Combat Evolved

تاریخچه مجموعه بازی Halo

وقایع بازی Halo: Combat Evolved درست پس از پایان داستان بازی Halo: Reach شروع می‌شود؛ جایی که کاپیتان کیز (Cap. Keyes) موفق می‌شود به کمک یک هوش مصنوعی به نام کورتانا (Cortana)، سفینه Pillar of Autumn را از سطح سیاره Reach بلند کند. پس از بلند شدن، این سفینه برای فرار کردن از دست نیروهای کاوننت (Covenant) وارد یک Slipcspace (سفر با سرعت نور) می‌شود و در نهایت در کنار یک سازه عظیم و عجیب مانند حلقه‌ای بزرگ می‌ایستد. نام این حلقه همان Halo بوده که نام بازی هم از آن الهام گرفته شده است. با وجود استفاده از Slipspace، کاوننت‌ها رد سفینه Pillar of Autumn را گم نکرده و پس از متوقف شدن سفینه در دل فضا، به سمت آن حمله می‌کنند. در این موقعیت انسان‌ها به ناچار و به فرمان کاپیتان کیز مستر چیف (Master Chief) را از خواب طولانی مدتش بیدار می‌کنند تا به نبرد با کاوننت‌ها بپردازد. با وجود سلاخی تعدادی از نیروهای دشمن توسط مستر چیف، چاره‌ای به جز ترک سفینه باقی نمی‌ماند. در این شرایط کاپیتان کیز به چیف دستور می‌دهد که کورتانا را بردارد و به سمت حلقه عجیب که به آن اشاره کردیم، برود. دلیل این کار، اهمیت به شدت بالای کورتانا است و به گفته خود کاپیتان کیز، کورتانا به هیچ وجه نباید به دست نیروهای دشمن بیفتد.

پس از یک فرود نه چندان خوب روی سطح حلقه، مستر چیف و کورتانا عملیاتی جدیدی را شروع کرده و تمامی انسان‌های روی این سازه را دور هم جمع می‌کنند. البته در این میان نبردهای متعددی میان چیف و دشمنان رخ می‌دهد که باید آن‌ها را پشت سر پشت سر بگذارید. در ادامه، مستر چیف و کورتانا متوجه می‌شوند که کاپیتان کیز توسط دشمنان گروگان گرفته شده و به همین دلیل باید در طی یک ماموریت حرفه‌ای فرمانده خود را از چنگ بیگانه‌ها خارج کنند. علاوه بر این، این دو یاد می‌گیرند که نام سازه‌ عظیمی که روی آن قرار دارند Halo است و کاوننت‌ها از آن با نام یک اسلحه قدرتمند یاد می‌کنند. نیروهای Covenant تصور می‌کنند که قادر هستند با استفاده از قدرت Halo، جنگ مقابل بشریت را به سود خود به پایان برسانند. در این نقطه کاپیتان کیز توسط دو قهرمان داستان بازی نجات داده می‌شود و می‌گوید که کاوننت‌ها نباید به هیچ وجه از نحوه استفاده از Halo مطلع شوند. در ادامه کاپیتان کیز از بقیه جدا شده و به دنبال اسلحه می‌رود و به چیف و کورتانا دستور می‌دهد که باید Control Room را پیدا کنند. پس از رسیدن به Control Room و دسترسی به کامپیوتر آن، کورتانا متوجه نکات عجیبی در مورد Halo می‌شود که اصلا خوب نیست. او به مستر چیف می‌گوید که بدون سوال اضافی به دنبال کاپیتان کیز برود و جلوی او را بگیرد؛ چرا که او نمی‌داند در حال انجام دادن چه کار خطرناکی است.

در این نقطه از داستان بازی Halo: Combat Evolved نژاد Flood باز هم پیدا می‌شود. Floodها انگل‌های خطرناکی هستند که اگر یک میزبان زنده پیدا کنند، به او وصل می‌شوند و تمام افکار و حرکات او را کنترل می‌کنند. Floodها می‌توانند در سریع‌تر زمان ممکن انسان‌ها یا کاوننت‌ها را به بخشی از کلونی خود اضافه کرده و از آن‌ها بهره ببرند. هنگامی که Floodها روی هیلو آزاد می‌شوند، یک شخصیت جدید به نام 343 Guilty Spark راه خود را به داستان پیدا می‌کند. این شخصیت، یک هوش منصوعی است که وظیفه مدیریت و محافظت از امور هیلو را برعهده دارد و در کار خود هم به شدت جدی است. این هوش مصنوعی به مستر چیف گوشزد می‌کند که Floodها تهدید بزرگی برای کهکشان هستند و باید هر چه زودتر جلوی آن‌ها را گرفت. 343 Guilty Spark می‌گوید که اگر سیستم دفاعی هیلو را فعال کنند قادر به کنترل جمعیت Flood و در نتیجه نابود کردن آن‌ها خواهند شد. این راه حل در ابتدا با عقل جور در می‌آید و مستر چیف هم برای فعال کردن سیستم دفاعی Halo، با Guilty Spark همکاری می‌کند. اما باید بدانید که موضوع پیچیده‌تر از این حرف‌ها است.

کورتانا هنگامی که در Control Room منتظر بازگشت مستر چیف بود، با دسترسی به منابع Halo به اطلاعات مهمی دست پیدا کرد. باید بدانید هنگامی که سیستم دفاعی Halo فعال شود، قرار نیست که Floodها به طور معجزه آسایی از سطح کهکشان محو شوند. در واقع وظیفه اصلی Halo نابود کردن کل موجودات زنده کهکشان است که می‌توانند به یک میزبان برای Flood‌ تبدیل شوند. به عبارتی دیگر، اگر خبری از یک میزبان زنده نباشد Flood هم قادر به گسترش و زندگی روی بدن موجودات دیگر نخواهد بود. طبیعی است که این کار به نابودی کهکشان و در نتیجه انسان‌ها می‌انجامد و کورتانا و مستر چیف باید هر طور که شده جلوی فعال شدن Halo را بگیرند.

تاریخچه مجموعه بازی Halo

پس از اینکه کورتانا شرایط را برای مستر چیف توضیح می‌دهد و چشم‌های او را نسبت به داستان باز می‌کند، این دو تصمیم می‌گیرند که هیلو را با دستان خود نابود کنند؛ آن هم بدون اینکه باعث فعال شدن اسلحه هیلو و در ادامه نابودی کهکشان شوند. یکی از راه‌حل‌هایی که در مورد این زمینه به ذهن کورتانا می‌رسد، فعال کردن رآکتورهای سفینه Pillar of Autumn است که می‌تواند باعث نابود شدن هیلو و رفع تهدید شود. اما مشکلی که در این میان وجود دارد این است که تنها کاپیتان کیز اجازه دسترسی به کدهای سفینه مذکور و فعال کردن رآکتورها را دارد. به همین خاطر کورتانا و مستر چیف باید کاپیتان کیز را پیدا کرده و کدهای دسترسی به سفینه را از او بگیرند. اما هنگامی که مستر چیف به کاپیتان کیز می‌رسد، با یک صحنه عجیب روبرو می‌شود؛ کاپیتان کیز توسط نیروهای Flood کشته شده و تنها یک جسد از او باقی مانده است. به هر حال پس از چندین لحظه دراماتیک، مستر چیف با خرد کردن سر جنازه کاپیتان کیز کدهای او را بر می‌دارد و به سمت فعال کردن رآکتورها می‌رود. پس از درگیری‌های فراوان با Floodها، مستر چیف بالاخره موفق به فعال کردن رآکتورها و نابود کردن Halo می‌شود اما درست پیش از شروع انفجار، به کمک یک سفینه کوچک از سطح Halo فرار کرده و به سمت فضا می‌رود. طبیعی است که با نابود شدن هیلو، Floodها و Covenantهای موجود روی سطح آن جان خود را از دست می‌دهند و در این لحظه به پایان نسخه اول مجموعه بازی Halo می‌رسیم. در صحنه پایانی این بازی، کورتانا خطاب به مستر چیف می‌گوید که این تازه شروع یک ماجرا بزرگ است و هنوز خطرات زیادی در حال تهدید حیات نسل بشر هستند.

بازی Halo 2

تاریخچه مجموعه بازی Halo

داستان بازی Halo 2 مقیاس بزرگ‌تر و مهم‌تری نسبت به Combat Evolved داشته و وقایع با اهمیت‌تری را به تصویر می‌کشد. اولین نکته‌ای که باید در مورد داستان نسخه دوم بدانید، در مورد یکی از نیروهای مهم Covenant به نام Thel ‘Vadam است. این شخصیت یکی از افراد نژاد Elite به شمار می‌رود که در نسخه اول، وظیفه رهبری نیروهای کاوننت و مقابله با مستر چیف را داشت. اما همان طور که می‌دانید نتوانست از نابودی هیلو توسط مستر چیف جلوگیری کند و وظیفه خود را به نحو احسن انجام دهد. رهبران خودخواه کاوننت‌ها هم که با لقب Hieracrhها شناخته می‌شوند، این شکست را از چشم Thel ‘Vadam می‌بینند و به همین دلیل او را تا سر حد مرگ شکنجه می‌کنند. اما چرا نابودی هیلو باید برای رهبران کاوننت‌ها آنقدر مهم باشد که سر آن یکی از بهترین افراد خود را شکنجه کنند؟ این سه Hieracrh که با نام‌های Truth (حقیقت)، Regret (پشیمانی) و Mercy (رحم) شناخته می‌شوند، یک سری افکار خرافی دارند. آن‌ها معتقدند که هیلوها کلید شروع سفر بزرگ (Great Journey) و رسیدن به رستگاری هستند. آن‌ها فکر می‌کنند که با شروع سفر بزرگ می‌توانند به یک مکان بهشت مانند رسیده و در آن به خوبی و خوشی زندگی کنند؛ اما از این موضوع آگاه نیستند که هیلوها توسط Forerunnerها درست شده‌اند و هیچ ربطی به سفر بزرگ و خرافاتی که برای خود درست کرده‌اند، ندارند. راستی اگر این نکته را نمی‌دانید، باید اشاره کنیم که Forerunnerها به ساخت یک هیلو واحد راضی نشده‌اند و چندین عدد از آن را در سراسر کهکشان پخش کرده‌اند. هدف آن‌ها از این کار، جلوگیری همه‌جانبه از گسترش Floodها با کشتن تمام موجودات زنده و میزبان‌های احتمالی است. از این موضوع که بگذریم، بازی Halo 2 یک میان‌پرده دیگر را به ما نشان می‌دهد که در طول آن مستر چیف به یکی از ایستگاه‌های فضایی کره زمین بازگشته است. شرکت UNSC هم در این میان پرده به خاطر تجلیل از نابودی هیلو توسط مستر چیف، یک مدال افتخار به او اهدا می‌کند. در همین حال ما دختر کاپیتان کیز با نام Miranda Keyes را مشاهده می‌کنیم که به کاپیتان جدید UNSC تبدیل شده و به خاطر پدر خود تحت تشویق و تقدیر قرار می‌گیرد.

 

علاوه بر سه رهبر مذکور، در این لحظه ما اطلاعات بیشتری از کاوننت‌ها به دست می‌آوریم. برای مثال ما با یکی از نژادهای موجود در جامعه آن‌ها آشنا می‌شویم که Brute نام دارند و به خاطر جثه بزرگ و صدای خشن خود قابل تشخیص هستند. به طور کلی، باید اینگونه در نظر بگیرید که کاوننت‌ها افراد به شدت خرافاتی هستند و هرآنچه که توسط Forerunnerها درست شده است را می‌پرستند. از جمله این موارد، هیلوهای پخش شده در سراسر جهان هستند که از نگاه کاوننت‌ها، کلید شروع «سفر بزرگ» و رسیدن به رستگاری هستند. اما همان طور که مشخص است، انسان‌ها تنها نژاد موجود هستند که می‌توانند با نابود کردن هیلوها کاوننت‌ها را از رسیدن به سفر بزرگ بازدارند. در واقع به همین دلیل است که Hierarchها قصد دارند یکبار و برای همیشه از دست نسل بشر راحت شوند. اما علاوه بر این، اقداماتی که انسان‌ها انجام می‌دهند به دور از خرافات Hieracrhها است و به همین دلیل این سه نفر، بشریت را ذاتی ناپاک و نامقدس می‌نامند. آن‌ها آنقدر در افکار دروغین خود فرو رفته‌اند که مستر چیف را با عنوان شیطانی می‌شناسند که با پا گذاشتن روی هیلو، باعث کثیف شدن سطح مقدس آن شده است.

در این هنگام باید یکبار دیگر به سراغ شخصیت Thel ‘Vadam برویم. بازی این Elite را در حالی نمایش می‌دهد که به خاطر مجازات سنگین به شدت ضعیف شده و توان سابق خود را ندارد. اما در همین حال رهبران کاوننت‌ها به این نتیجه می‌رسند که Thel ‘Vadam هنوز می‌تواند به کار آن‌ها بیاید. به همین دلیل به او لقب آربیتر (Arbiter) را می‌دهند تا کارهای بیشتری برای آن‌ها انجام دهد. همان طور که در قسمت اول تاریخچه مجموعه بازی Halo اشاره کردیم، Arbiter نام یکی از پست‌ها و القاب مهم کاوننت‌ها است که به عنوان یک فرمانده جنگی در ماموریت‌های خطرناک فعالیت می‌کند. Thel ‘Vadam هم در این میان استثنا نیست و تنها برای انجام دادن کارها و ماموریت‌های به شدت ریسکی به این مقام منتسب شده است.

پس از این اطلاعات، باید بدانید که داستان بازی Halo 2 به دو قسمت مختلف تقسیم می‌شود. قسمت اول مربوط به مبارزات و ماجراجویی‌های کورتانا و مستر چیف است و قسمت دوم داستان‌ها و ماجراهای آربیتر را به تصویر می‌کشد. به عبارتی دیگر بازیکن در بخش‌هایی از این اثر، علاوه بر مستر چیف کنترل شخصیت Thel ‘Vadam را نیز برعهده می‌گیرد.

تاریخچه مجموعه بازی Halo

اولین ماموریت Arbiter رفتن به سراغ یک گروه از کاوننت‌های سابق است که از مسیر Hierarchها دور شده و در High Charity (نام شهر بزرگ Covenantها) به عنوان کافر شناخته می‌شوند. اعضای این گروه اعتقادات و حرف‌های رهبران کاوننت یا Prophetها را زیر سوال برده و معتقد هستند که آن‌ها بیش از یک مشت دروغگو خرافاتی نیستند. البته با توجه به اتفاقاتی که در ادامه رخ می‌دهد، متوجه می‌شویم که حق با این گروه فراری است و Hierarchها واقعا از لیاقت و ذکاوت کافی برای اداره یک جامعه بزرگ برخوردار نیستند. البته Arbiter حتی پس از همه شکنجه‌ها، هنوز به حرف‌های Prophetها اعتقاد دارد و به صورت کور کورانه‌ای از آن‌ها پیروی می‌کند. اما در این میان باید اشاره کنیم که رهبر گروه کافرها به خاطر حرف‌های 343 Guilty Spark متوجه حقیقت داستان شده است. در واقع Guilty Spark از وقایع قسمت اول جان سالم به در برده و حالا در حال تشریح واقعیت هیلوها برای افراد Covenant است. اما در همین حال آربیتر رهبر کافرها را می‌کشد و 343 Guilty Spark نیز توسط کاپیتان Bruteها به گروگان گرفته می‌شود.

حالا به داستان مستر چیف و کورتانا بر می‌گردیم. جشن و مراسم قدردانی انسان‌ها که در یک ایستگاه فضایی نزدیک به زمین برگزار می‌شد، به خاطر حمله نیروهای کاوننت مختل شده و به هم می‌خورد. کاوننت‌ها پیش از این از موقعیت جغرافیایی کره زمین اطلاع نداشتند و با این حال نسل بشر را تا محدوده انقراض بردند؛ حال فرض کنید که خانه اصلی انسان‌ها را هم کشف کرده‌اند. به هر حال سربازهای UNSC با تمام توان با دشمنان خود می‌جنگند و مستر چیف هم در صحنه‌هایی حماسی سفینه بزرگ کاوننت‌ها را با یک موشک نابود می‌کند. پس از این، چیف به سمت یکی از سفینه‌های UNSC باز می‌گردد تا به سطح زمین برود و به مبارزه بپردازد. در میان این درگیری‌ها، یک سری صحنه‌های حماسی و جذاب از مستر چیف به نمایش در می‌آید که پس از مشاهده آن به قدرت بالای چیف ایمان می‌آورید.

در ادامه نیروهای کاوننت که به رهبری Regret (یکی از سه عضو Hierarchها) به سمت قاره آفریقا می‌روند و در یک کلان شهر متروکه به نام نیو مومباسا (New Mombasa) فرود می‌آیند. مستر چیف هم به نیروهای UNSC در این شهر اضافه شده و به نبرد با کاوننت‌ها می‌پردازد. این جنگ برای انسان‌ها به خوبی پیش می‌رود و برای اولین بار به نظر می‌رسد که آن‌ها قدرت شکست کاوننت را دارند. اما این شرایط به نسبت خوب هنگامی که Regret تصمیم به استفاده از Slipspace (سفر با سرعت نور) می‌گیرد، به طور کامل تغییر می‌کند. این کار او باعث وارد شدن آسیب بزرگی به سطح شهر و کشته شدن افراد زیادی از نیروی انسان‌ها می‌شود. مستر چیف هم برای اینکه Regret را از دست ندهد خیلی سریع سوار سفینه Amber Clad می‌شود که میراندا کیز، دختر کاپیتان کیز، وظیفه کنترل و رهبری آن را برعهده دارد. آن‌ها هم برای تعقیب Regret وارد Slipspace می‌شوند و پس از رسیدن به سرعت عادی یک مورد عجیب را مشاهده می‌کنند؛ یک هیلو دیگر. این هیلو که از آن با نام Delta Halo یا Installation 05 یاد می‌کنند، یکی از هفت هیلو موجود بوده که توسط Forerunnerها ساخته شده است. جالب است بدانید که کارایی همه هیلوها یکی است و همه آن‌ها در صورت فعال شدن، باعث یک انفجار بزرگ می‌شوند که دسته بزرگی از موجودات زنده را از بین می‌برد. بنابراین، مستر چیف باید نهایت تلاش خود را به کار بگیرد تا این هیلو به دست Regret و نیروهای کاوننت نیفتد.

Regret با استفاده از راه‌های ارتباطی مختلف سایر اعضای کاوننت را از وجود این هیلو آگاه می‌سازد که اصلا چیز خوبی نیست. به همین دلیل مستر چیف به دنبال Regret رفته و او را در یک آزمایشگاه زیرآبی پیدا می‌کند. سپس به سراغ این Prophet رفته و او را آنقدر می‌زند تا تعداد رهبران کاوننت‌ها به دو نفر نزول یابد. اما پیش از این اینکه چیف بتواند به خودش بیاید، نیروهای کمکی Covenant از راه می‌رسند و آزمایشگاه مذکور را بمباران می‌کنند. در همین موقعیت مستر چیف ضربه خورده، بی‌هوش می‌شود و به داخل آب‌های موجود در هیلو سقوط می‌کند. اما این پایان ماجرا نیست و یک موجود هشت پا مانند، بزرگ و به شدت عجیب چیف را از غرق شدن نجات داده و جان او را می‌خرد.

تاریخچه مجموعه بازی Halo

پس از مرگ Regret ضربه بزرگی به کنسول رهبری کاوننت‌ها وارد می‌شود و آن‌ها به این نتیجه می‌رسند که به جای Eliteها، Bruteها را به عنوان نگهبانان اصلی خود انتخاب کنند. Bruteها هم که همیشه در زیر سایه Eliteها بوده‌اند و دل خوشی از آن‌ها ندارند، پس از به دست گرفتن قدرت به سمت Eliteها رفته و آن‌ها را جلوی همه به تمسخر و تحقیر می‌کشند. اما در همین حال، Arbiter در حال تکمیل یک ماموریت دیگر بوده و اصلا از اوضاع جنگ داخلی میان دو نژاد مذکور خبر ندارد. وظیفه آربیتر در ماموریت جدید، پیدا کردن یک Index است که می‌توان از آن به عنوان کلید برای فعال کردن هیلو ۰۵ استفاده کرد. در همین حین، کاپیتان میراندار کیز و گروهبان جانوسن (Johnson) با تمام توان به دنبال Index می‌روند اما آربیتر در این راه جلوی آن‌ها قرار می‌گیرد. رئیس نژاد Bruteها هم در همین میان از راه می‌رسد و به آربیتر (که خودش هم یک Elite است) می‌گوید که الان Bruteها روی تخت قدرت قرار دارند و کار Eliteها از جمله خود او به آخر رسیده است. آربیتر به کاپیتان Bruteها گوشزد می‌کند که اگر Prophetها از این کارش بویی ببرند، او را مجازات خواهند کرد. اما Brute در جواب پاسخ می‌دهد که این دستور خود Prophetها بوده و این پایان خط است. کاپیتان Bruteها آربیتر را از لبه یک صخره به پایین پرتاب می‌کند و Thel ‘Vadam هم به سمت آب‌های هیلو می‌افتد.

 

اما در این میان یک اتفاق عجیب رخ می‌دهد. هم مستر چیف و هم آربیتر پس از سقوط در آب‌های هیلو به یک سرنوشت مشترک می‌رسند؛ گیر کردن در دستان یک موجود عجیب و غریب و بزرگ به نام گریومایند (Gravemind). اگر بخواهیم به طور ساده این شخصیت را به شمار معرفی کنیم، باید بدانید که Gravemind در واقع مغز متفکر Floodها و هسته مرکزی نژاد آن‌ها است؛ کسی که به Floodها هدف می‌دهد و آن‌ها را در یک روند واحد رهبری می‌کند. Gravemind خطاب به آربیتر طرز کار واقعی هیلو را تشریح کرده و به او می‌گوید که فعال شدن هیلو چگونه می‌تواند همه موجودات زنده را در یک ثانیه به ذرات معلق در هوا تبدیل کند. به همین خاطر تمام انسان‌ها، Floodها و Eliteها روی این موضوع اتفاق نظر دارند که فعال شدن هیلو به نفع هیچکس نیست. سپس Gravemind برای جلوگیری از Prophetها و نقشه‌های آن‌ها، از قدرت تله‌پورت کردن (Teleport) خود استفاده می‌کند. او آربیتر را برای جلوگیری از فعال شدن هیلو توسط Bruteها به Control Room تله پورت می‌کند و مستر چیف را هم به سفینه اصلی و بزرگ کاوننت یا همان High Charity می‌فرستد.

در این لحظه بازی Halo 2 بازیکن را به High Charity برده و کنترل مستر چیف را به او می‌دهد. اما با توجه به جنگ داخلی میان Bruteها و Eliteها اوضاع High Charity زیاد ایده‌آل نیست و در هرج و مرج بزرگی غرق شده است. اما این پایان خبرهای بد برای مستر چیف نیست و پس از چندین دقیقه، یک کشتی بزرگ حاوی Floodها به سطح High Charity می‌آید تا شرایط را از آن چه که است، بدتر کند. در این میان Mercy (نام یکی از دو رهبر باقی مانده کاوننت) توسط Floodها کشته شده تا Truth به تنها Prophet زنده نژاد Covenant تبدیل شود. Truth برای تکمیل اهداف خود و شروع سفر بزرگ، کاپیتان Bruteها را به همراه میراندا کیز و گروهبان جانسون به سمت Control Room می‌فرستد تا هیلو را فعال کنند. مستر چیف و کورتانا هم که در High Charity قرار دارند تصمیم می‌گیرند از یکدیگر جدا شوند تا در صورتی که هیلو فعال شد، کورتانا سفینه کاوننت‌ها را به هیلو بکوبد و آن را نابود کند. این گونه تنها هیلو نابود می‌شود و دیگر انفجار بزرگی که قادر به منقرض کردن تمامی نژادها باشد، رخ نخواهد داد. مستر چیف هم با هر زحمتی که شده به دنبال Truth رفته و سوار سفینه‌ای می‌شود که تنها رهبر کاوننت‌ها در حال فرار کردن با آن است.

 

حالا به سمت Delta Halo می‌رویم؛ جایی که آربیتر و گروهبان جانسون قصد دارند با کمک یکدیگر جلوی کاپیتان Bruteها را بگیرند. اما متاسفانه کاپیتان Bruteها میراندا کیز را به گروگان گرفته و می‌خواهد او را مجبور به فعال کردن هیلو با دستان خودش کند تا عذاب وجدان بیشتری بگیرد. در این میان به خاطر یک سری دلایل نامعلوم، آربیتر سعی می‌کند با کمک حرف زدن و منطق کاپیتان Bruteها را از فعال کردن هیلو پشیمان کند، اما همان طور که انتظار می‌رفت این مذاکره به جایی نمی‌رسد و کاپیتان Bruteها هیلو را فعال می‌کند. آربتیر و گروهبان جانسون هم ناچار به او حمله کرده و کاپیتان Bruteها را از پا در می‌آورند. ولی پس از این اتفاقات قابلیت غیرفعال کردن هیلو وجود ندارد و کاری از دست کسی ساخته نیست. اما جالب است بدانید که در این لحظه نه تنها Delta Halo، بلکه تمامی هیلوها در حالت آماده‌باش قرار می‌گیرند. 343 Guilty Spark که در Control Room قرار دارد، به جانسون و آربتیر گوشزد می‌کند که همه هیلوها در حالت آماده‌باش قرار داشته و قابلیت فعال کردن همه آن‌ها از مکانی تحت عنوان Ark وجود دارد. در واقع اگر دست کاوننت‌ها به این Ark برسد، می‌توانند خیلی راحت کهشکان را به طور کامل نابود کنند؛ آن هم به خاطر عقاید خرافی و شروع سفر بزرگ.

تاریخچه مجموعه بازی Halo

در این لحظه به مستر چیف که در سفینه Truth‌ قرار دارد باز می‌گردیم. مقصد اصلی این سفینه کره زمین است که اگر به یاد داشته باشید، کاوننت‌ها و انسان‌ها روی آن در حال مبارزه با یکدیگر هستند. مستر چیف با استفاده از ارتباط رادیویی خود به Admiral (یکی از رتبه‌های مهم UNSC) می‌گوید که سوار یک سفینه فضایی بوده و دارد به زمین باز می‌گردد. Admiral هم که از هیچ چیز خبر ندارد از چیف می‌پرسد که دقیقا روی سفینه دشمنان در حال انجام دادن چه کاری است؟ مستر چیف هم به عنوان آخرین جمله داستان بازی Halo 2 پاسخ می‌دهد: «در حال پایان دادن به این جنگ هستم». پس از تیتراژ پایانی، دوربین کورتانا را در حالی نشان می‌دهد که نزد Gravemind است و با او صحبت می‌کند. اگر به یاد داشته باشید کورتانا روی High Charity باقی ماند و حالا Gravemind هم در سفینه کاوننت‌ها به او ملحق شده است.

در این نقطه به پایان قسمت دوم تاریخچه مجموعه بازی Halo می‌رسیم. نظر شما در این باره چیست؟ آیا شما جزو طرفداران این سری هستید؟ نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.

اینستاگرام تیلنو
author-avatar

درباره ارحام ادبخواه

سلام، من ارحام هستم. زندگی من با سه کلمه گره خورده، ویدئو گیم، فوتبال و سینما. زندگی من بدون این سه تا بی معنی میشه و هویت خودشو از دست میده.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *