آن طور که به نظر میرسد استودیوی جهانی مارول (Marvel) برنامههایی زیادی برای توسعهی داستانهای خود در صنعت بازیهای ویدیویی دارد و میخواهد که آثار زیادی را با محوریت ابر قهرمانان خود بسازد. اما چرا وظیفهی ساخت بزرگترین بازی دنیای مارول، یعنی بازی Marvel’s Avengers، به استودیوی Crystal Dynamics، سازندهی مجموعه بازیهای Tomb Raider، سپرده شده است؟ برای متوجه شدن پاسخ این سوال با تیلنو همراه شوید.
بخش بازیهای ویدیویی مارول، سالها پیش تاسیس شد و کارکنان این استودیو، نهایت سعی خود را به کار گرفتند تا بتوانند بازیهای قابل احترامی را برای همهی پلتفرمها عرضه کنند. این روند با یک برنامه ریزی نه چندان با صلابت شروع شد و در ادامه، به یک برنامهی پرقدرت و منسجم تبدیل شد. درست است که در اوایل دههی پیش شاهد بازیهای بزرگ و AAA با محوریت ابرقهرمانان مارول نبودیم، اما اواخر همین دهه به یکی از بزنگاههای دنیاهای ابرقهرمانی تبدیل شد. از معرفی و انتشار بازی Marvel’s Spider-Man استودیوی Insominiac گرفته تا درست کردن هیجان حول معرفی بازی Marvel’s Avengers. بازی Spider-Man از هر نگاهی به یک بازی موفق و تحسین شده تبدیل شد و توانست که فروش فوق العادهای را در بازارهای جهانی تجربه کند. این بازی، حتی در سال شلوغی مانند ۲۰۱۸ جزء نامزدههای بهترین بازی سال شد و هر چند که موفق به کسب این جایزه نشد، اما شایستگی خود را به دنیای بازیهای ویدیویی نشان داد.
جالب است بدانید که بازی Marvel’s Avengers و اسپایدرمن تنها پروژهی مارول در چند سال اخیر نبودهاند و شاهد بازیهایی مانند Marvel Ultimate Alliance و Iron Man VR بودیم که هر کدام در نوع خود، به آثار باکیفیتی تبدیل شدند. بنابراین، بخش بازیهای ویدیویی مارول هم مانند دنیای سینمایی آن، به موفقیتهای چشم گیری پیدا کرده است و میخواهد با انتشار بازی Marvel’s Avengers، روند این موفقیتها را ادامه دهد و دوباره نام مارول را در دنیای بازیهای ویدیویی بر سر زبانها بیندازد.
اما سوالی که ممکن است در این میان برای عدهای از طرفدارن پیش بیاید، این است که با وجود این همه استودیوی باتجربه و بزرگ چرا وظیفهی ساخت بازی Marvel’s Avengers به استودیو Crystal Dynamics سپرده شد؟ درست است که این شرکت سالها بازیهای باکیفتی از مجموعهی Tomb Raider را منتشر کرده و همواره در ساخت بازیهای گران قیمت سوم شخص موفق بوده، اما میتوانیم با اطمینان بگوییم که بهترین گزینهی ممکن هم برای این کار نبوده است. این استودیو سالها است که در حال ساخت بازی های مختلف Tomb Raider بوده و در همین مدت اخیر هم به سراغ بازی دیگری نرفته است. هم چنین، بازیهای Tomb Raider همواره به روایت داستانهای جدی و نیمه واقع گرایانه معروف بوده و این استودیو گیم پلی بازیهای خود را با تمرکز بر روی مکانیکهای مخفی کاری توسعه داده است. بنابراین، آنها از پیش با ساخت یک بازی AAA ابرقهرمانی آن چنان آشنا نبودهاند و به احتمال زیاد برای ساخت بازی Marvel’s Avengers نیاز به یادگیری اطلاعات جدیدی دارند که پیش از این سر و کاری با آنها نداشتهاند. حال اگر شما هم این سوال را در ذهن دارید و میخواهید که جواب این سوال را متوجه شوید، به هیچ وجه ادامهی این مقاله را از دست ندهید.
چرا وظیفهی ساخت بازی Marvel’s Avengers به استودیو Crystal Dynamics سپرده شده است؟
بازی Marvel’s Avengers پروژهی به شدت جاه طلبانه و بزرگی است و قصد دارد که چند وقتی هم که شده، بازار را به قبضهی خود درآورد و آن را تصاحب کند. این بازی، به نوعی حکم یک پل بین نسلی را دارد و قرار است که هم بر روی کنسولهای نسل نهم و هم بر روی کنسولهای نسل هشتم منتشر شود. سازندگان در استودیو کریستال داینامیکز باید اثر خود را به گونهای بهینه سازی کنند که بتواند بر روی همهی پبلتفرمها بسیار روان اجرا شود.
حال با توجه به مصاحبهای که وبسایت IGN با شان اسکیگ (Shaun Scayg) از اعضای کریستال داینامیکز و بیل روزمن (Bill Rosemann) از اعضای مارول ترتیب داده است، میتوانیم جواب سوالهای خود را تا حدودی پیدا کنیم. با توجه به گفتهی هر دو، بازی Marvel’s Avenegrs میخواهد چه از نگاه یک بازی ویدیویی و چه از نگاه یک تریبون برای روایت داستان، موفق عمل کند و به عنوان یک اثر تاثیر گذار شناخته شود. آنها میخواهند با یک روایت بدیع و داستانی تازه، خون جدیدی به دنیای ابرقهرمانی بازیهای ویدیویی تزریق کنند که بتواند تا سالها در ذهن بازیکنان باقی بماند.
روزمن، یکی از اعضای مارول، دربارهی دلیل پیوستن این دو تیم به هم توضیح داد:
ما میخواستیم با استودیویی که بیشترین آشنایی و ارتباط را با شخصیتهای ما دارند، کار کنیم. ما میخواستیم آنها صدای خاص خود را به یک بازی از دنیای مارول بیاورند. هم چنین، بازیهایی که کریستال داینامیکز ساخته است، توجه ما را به شدت جلب کرد.
یکی از مهمترین و شاید مهمترین اهداف شرکت مارول، این است که بتواند شخصیتهای جدیدی که در جایی دیده نشدهاند را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشد. هم چنین، آنها دوست دارند شخصیتهای معروفتر و آنهایی که در مدیومهای دیگر ظاهر شدهاند را به گونهای پردازش کنند، که یک مورد خاص و جدید به نظر برسد. به عبارتی دیگر، هر چند که اکثر شخصت های دنیای مارول، یک پیش زمینهی داستانی مفصل و کامل دارند، ولی هنگامی که میخواهند در یک بازی یا فیلم جدید ظاهر شوند، نیاز به یک شخصیت پردازی دوباره دارند. نویسندگان و اعضای اتاق فکر مارول، سعی میکنند که شخصیتهای معروف خود را به تکرار نیندازند و آنها را همواره محبوب نگه دارند. البته که آنها تا حدودی هم در این کار موفق بودهاند. کافی است به ابرقهرمانانی مانند اسپایدر من نگاه کنید تا متوجه این روند طولانی و باصلابت شوید. با این که از شخصیت اسپایدر من فیلمها، انیمیشنها و بازیهای متعددی درست شده است، اما این شخصیت همواره محبوبیت و جذابیت خود را حفظ کرده است. این موضوع را میتوان با نگاه کردن به پلتفرمهای مختلف در فضای مجازی متوجه شد. برای مثال، با این که در چند سال اخیر شاهد فیلمهای متعددی از شخصیت مرد عنکبوتی بودهایم، اما هنگامی که تریلر یک نسخهی جدید از این شخصیت منتشر میشود، عدهی زیادی از طرفدارن برای آن فیلم هیجان زده میشوند و دوست دارند که به محض اکران شدن آن فیلم، به تماشایش بپردازند.
هم چنین، روزمن اظهار کرد که این اتفاق، در بازی Marvel’s Avengers هم تکرار شده و اعضای کریستال داینامیکز ابرقهرمانان دنیای مارول را به سبک خاص خود شخصیت پردازی کردند. در واقع، سازندگان سعی کردند که اعضای انتقام جویان در بازی Marvel’s Avengers یک کپی ساده از دنیای سینمایی مارول نباشد و هر شخصیتی، کاریزمای خاص خود را دریافت کند. یکی از دلایل انتخاب کریستال داینامیکز به عنوان سازندهی Marvel’s Avengers هم همین موضع شخصیت پردازی مناسب شخصیتها است. به عبارتی دیگر سران مارول با تجربهی نسخههای مختلف بازی Tomb Raider، متوجه شدند که اعضای این استودیو شایستگی دریافت وظیفهی شخصیت پردازی کاراکترهای معروف مارول را دارند. به گفتهی روزمن، تیم Crystal Dynamic آن جادوی خاص در داستان سرایی را دارد و تواسته به خوبی از پروژهی بازی Marvel’s Avnegers برآید.
شان اسکیگ که یکی از اعضای کریستال داینامیکز است دربارهی این موضوع گفت؛
به دست آوردن شانس بازآفرینی شخصیتهایی که خود هم یکی از طرفدارن آن هستید، بسیار جالب است. ساخت یک بازی برای طرفدارن، که بتوانند از تجربهی آن لذت ببرند و به عنوان ابرقهرمانان زندگی کنند و تجربهی زندگی آنها را به دست بیاورند، به شدت برای ما با ارزش است.
انتخاب ابرقهرمانان بازی Marvel’s Avengers
در ادامهی مصاحبهی بین خبرنگار وبسایت IGN و اعضای تیم سازنده، صحبتهایی در مورد این که سازندگان و عوامل این باز چه قدر عاشق آن هستند به میان آمد. در واقع، بازی Marvel’s Avengrs پروژهی به شدت گرانی است که برای توسعه به یک تیم با تجربه و با استعداد نیاز داشت و اگر غیر از این بود، بازی Marvel’s Avengers پتانسیل تبدیل شدن به یک شکست کامل را داشت.
جدا از این مسائل، اگر دنیای کمیک بوکهای مارول را دنبال کردهاید، به احتمال بسیار متوجه تعداد زیاد ابرقهرمانها و افراد شرور آن شدهاید. در دنیای مارول، شخصیتهای بسیاری وجود دارند که هر کدام میتوانند به عنوان نقش اول یک بازی یا یک فیلم، بدرخشند. پس با وجود این حجم از شخصیتهای ریز و درشت، تیم کریستال داینامیکز چگونه به این ترکیب از قهرمانان در بازی Marvel’s Avengers رسیده است؟
روزمن دربارهی تقش بسیار مهم شروع داستان گویی توضیح داد:
در حال حاضر، مردم داستان جمع شدن اعضای انتقام جویان را میدانند (با توجه به دنیای سینمایی). اما هنگامی که سالها پیش ما در مورد شکل گیری این گروه صحبت میکردیم، مردم عادی از نحوهی جمع شدن اعصای مختلف این گروه خبر نداشتند. این موضوع، توجه ما را جلب کرد. بنابراین، ما شروع به فکر کردن دربارهی تمامی راههای موجود کردیم و متصور شدیم که داستان میتواند چگونه پیش برود.
شاون اسکیگ ادامه داد:
تمامی ایدهی داستان بازی، در مورد بازشکل گیری اعضای مختلف بازی Marvel’s Avengers است.
اسکیگ در ادامه اشاره کرد که ایدهی بازی Marvel’s Avengers ترکیبی از بخش تک نفره، چند نفره و بخش داستانی است که با یک مرز ظریف و کلی، از هم جدا شدهاند و هر کدام مسیر خاص خود را در پیش گرفتهاند. به عبارتی دیگر، بخشهای مختلف بازی Marvel’s Avengers با این که تفاوتهای بسیاری با هم دارند و تجربهی بخش آنلاین آن با بخش داستانی متفاوت است، اما ایدهی کلی این بازی یکسان است و شما باید یک هدف را در پیش بگیرید.
روزمن دربارهی رهبر و هسته ی گروه انتقام جویان در بازی Marvel’s Avengers توضیح داد:
این جا همیشه چیزی وجود دارد که ما به آن هسته، مثلث یا اتحاد سه گانه میگوییم. همان طور که حدس میزنید، اعضای این هسته شامل کاپیتان آمریکا، ثور و آیرون من میشود.
منظور روزمن از این عبارت، این است که شخصیتهای اصلی داستان بازی Marvel’s Avengers همین سه شخصیت هستند. در واقع کاپیتان، آیرون من وثور به گونهای رهبران گروه انتقام جویان هستند و تصمیمات اصلی میان این سه گرفته میشود. این گروه است که دربارهی آینده گروه و نقشههای آن تصمیم میگیرد. هم چنین، خیال مارول از طرف قوس شخصیت پردازی شخصیت Black Widow راحت است، چرا که اعضای کریستال داینامیکز در طول سالیان متمادی توانستهاند که شخصیت لارا کرافت را به خوبی توسعه دهند و از آن جایی هم که بلک ویدو یک شصخیت مونث است، اعضای این تیم به خوبی از عهدهی آن برخواهند آمد. هم چنین، هالک (Hulk)، یا همان هیولای سبز معروف دنیای مارول، شحصیت محبوب شان اسکیگ در تیم است. به گفتهی او، هالک میتواند علاوه بر همراهی کردن تیم انتقام جویان موقعیتهای داستانی و حساسی را به وجود بیاورد که بدون او ممکن نبود.
اما آن شخصیت کلیدی که توانسته روح جدیدی را به رگهای بازی Marvel’s Avengers تزریق کند، شخصیت کامالا خان یا همان Ms. Marvel است. در دنیای سرگرمیهای مدرن، یعنی سینما و بازیهای ویدیویی، کمتر اشارهای به شخصیت Ms.Marvel شده و این ابرقهرمان، برای اکثر طرفداران نه چندان حرفهای کتابهای میک بوکی، ناشناخته است و مردم هیچگونه ایدهای ندارند که کامالا خان قادر به انجام چه کارهای فوق العاده و فراطبیعی است.
روزمن اشاره کرد که نقش Ms.Marvel در داستان، مانند نقش خود بازیکن در دنیای بازی Marvel’s Avengers است. به عبارتی دیگر، این اثر بازیکن را در نقش کامالاخان قرار میدهد و داستان را از دید او برای مخاطب روایت میکند و کاری میکند که احساسات شما، با این شخصیت یکی و هماهنگ شود. در واقع، بازی Marvel’s Avengers قصد دارد احساسی را به بازیکن دهد که فکر کند به طور واقعی یکی از اعضای انتقام جویان است و این خود او است که باید دنیا را از دست اختلافات و هرج و مرجها نجات دهد.
داستان بازی Marvel’s Avengers به گونهای پیش میرود که اعضای مختلف انتقام جویان با هم به اختلاف میخورند و از هم جدا میشوند. در میان این اختلافات، زمین با یکی از بزرگترین تهدیدهای تاریخ روبرو میشود و اعضای انتقام جویان باید به عنوان قدرتمندترین قهرمانان دنیا، بشریت را از دست افراد شرور نجات دهند. اما این مهم به خاطر اختلافات و دورافتادگیهای اعضای گروه انتقام جویان شدنی نیست. این نقطه، جایی است که نقش مهم شخصیت Ms.Marvel بیش از پیش جلوه گر میشود. او پلی است که باید انتقام جویان را دوباره به یکدیگر متصل کند و به نوعی به الههی نجات دنیا تبدیل شود.
در واقع، شما میتوانید در قالب شخصیت Ms.Marvel به جست و جو در دنیای پرجزئیات بازی Marvel’s Avengers بپردازید و در همین حین، به اطلاعات مهمی دست پیدا کنید که در طول خط اصلی داستان به شما گفته میشود. بازیکن میتواند در کالبد کامالا خان، به بررسی اتفاقات و جریاناتی که در حال رخ دادن است یا در گذشته رخ داده، بپردازد. این که بعد از جدایی چه بلایی سر انتقام جویان آمده؟ این که چه اتفاقی برای برج تونی استارک چه اتفاقی افتاده است و … علامت سوالهایی است که Ms.Marvel میتواند با گشتن در محیط بازی Marvel’s Avengers به آن دست پیدا کند.
اما موضوعی که میتواند در این میان برای شما جالب واقع شود، این است که گویندهی صدای مرموز تریلر سال ۲۰۱۷ بازی Marvel’s Avengers مشخص شد. در آن زمانی، اطلاعات جامعی از بازی در دسترس نبود و ما نمیدانستیم که قرار است تعداد اعضای این بازی از آن چه که هست، بیشتر شود. در تریلر سال ۲۰۱۷ صدای مرموزی در مورد مسئلهی بازشکل گیری انتقام جویان و متحد شدن دوبارهی آنها صحبت میکرد. حالا و پس از گذشت سه سال، متوجه شدیم که این صدا مربوط به شخصیت Ms.Marvel است و او است که با صدایی مرموز این جملات را بیان میکند.
روایت یک داستان قابل باور در بازی Marevl’s Avengers
استودیو Crystal Dynamics کار سختی در در ابداع و روایت داستان بازی Marvel’s Avengers دارد. این تیم نه تنها باید داستانی را روایت کند که به عنوان یک کپی از دنیای سینمایی مارول شناخته نشود، بلکه باید در عین حال داستانی را روایت کند که جدید و جذاب واقع شود. تازه همهی این موارد باید به گونهای در کنار هم قرار گیرد که بتواند یک محیط و داستان قابل باورد را تداعی کند، در این صورت مخاطب میتواند بیشتر از هر موقعی با داستان بازی Marvel’s Avengers ارتباط برقرار کند و خود را جای شخصیتهای بازی قرار دهد.
در ادامهی مصاحبهی بین IGN و اعضای مارول و کریستال داینامیکز، سازندگان از عناصری که باعث میشود یک داستانی مارولی جذاب به وجودذ آید صحبت کردند. روزمن در ابن باره گفت:
داستانهای جذاب مارول در پیش زمینه جریان دارد. این همان چیزی است که استودیو Crystal Dynamic به خوبی انجام میدهد. به عبارتی دیگر، این مورد، همان انتظاری است که طرفدارن از یک تجربهی مارولی دارند. درست است در این بازی اکشن و قدرتهای خیلی جذابی وجود دارد ولی آن چه که طرفدارن میخواهند، یک داستان است که حاوی انسانیت، ارتباط، اتفاقات قابل باور و قابل تعمیم باشد. این موارد، به خاطر این است که طرفداران ما باهوش هستند، پس داستان باید منطقی واقع شود و با عقل جور درآید.
اسکیگ ادامه داد:
اگر من فردا پیش بیل (روزمن) بروم و بگویم: مرد، من یک داستان دارم که وقایعش این گونه پیش میرود. تا زمانی که داستان من اتفاقات را جذاب روایت کند و منسجم واقع شود، ما آماده و آزاد هستیم که آن را عملی کنیم.
البته میتوان حدس زد که مارول به هیچ وجه چنین آزادی عملی را به هیچ کدام از استودیوهای زیر دستش نمیدهد و همواره در پروژههای مختلف تا میزان زیادی دخالت میکند. البته این مورد تنها در خصوص مارول نیست و اکثر شرکتهای بزرگ که در زمینهی سرگرمی فعالیت میکنند، چنین رویهای را در پیش میگیرند. به عبارتی دیگر، هیچ داستان یا روایتی بدون هماهنگی و مشارکت کامل آنها، منتشر نمیشود و در آخر این شرکتهای بزرگ هستند که جهتهای روایت یک داستان را مشخص میکنند.
روزمن در ادامه توضیح داد که چگونه یک داستان علمی تخیلی که به هیچ وجه امکان اتفاق افتادن آن در واقعیت وجود ندارد، برای مردم قابل باور میشود. او اشاره کرد که اگر داستان بتواند احساسات انسان را برانگیزد و بتواند که مخاطب را با خود همراه کند، میتواند هر گونه که خواست داستان خود را پیش ببرد. اگر شرایط این گونه پیش برود، هنگامی که مخاطب میبیند یک جت میتواند هم پرواز کند و هم داخل آب برود، با خود میگوید که اوکی، در این جهان قابل باور هر اتفاقی ممکن است و داخل آب رفتن این جت در چنین دنیایی، به هیچ وجه محال نیست.
یا در مثای دیگر، داستان به نشان دادن یک خدا میپردازد. همه میدانند که خدایی به نام Thor واقعیت خارجی ندارد و هیچ کس نمیتواند با قدرتهای او بر روی زمین پیدا شود. اما اگر عناصر داستان و شخصیت پردازی کاراکترها به نوع قابل باوری پیش رود و تکامل یابد، آن موقع است که مخاطب میتواند ثور را در داستان قبول کند. اگر همهی اتفاقات به خوبی پیش رود، مخاطب نه تنها حضور ثور را در این دنیا باور میکند، بلکه به او یک احساس ترحم پیدا میکند و هموراه نگران است که نکند او در کارهای خود شکست بخورد.
این همان کاری است که استودیو Crystal Dynamic در آن تبحر دارد. اگر با داستان مجموعه بازیهای Tomb Raider آشنایی دارید، به احتمال خیلی زیاد با داستان نیمه تخیلی آن برخورد داشتهاید. در واقع، داستان همهی بازیهای Tomb Raider تا اواخر بازی به طوری طبیعی ادامه پیدا میکنند، اما هنگامی که به پایان بازی نزدیک میشوید، به داستانهای تخیلی و افسانهی میرسید. اما روایت بازیهای Tomb Raider به قدری واقع گرایانه و جذاب پیش میرفت که شما میتوانستید آن عناصر تخیلی را هم جزئی از روایت زیبای داستان بدانید. این مهارت در داستان سرایی، همان موردی است که مارول در پرخرجترین بازی خود نیاز داشت. آنها سرمایهی بسیاری را روی این بازی گذاشته بودند و از سازنده انتظار داشتند که بتواند یک داستان تخیلی قابل باورد را به تصویر بکشد. البته داستانهای انتقام جویان مانند هر داستانی علمی تخیلی سادهای نیست. مردم زیادی با شخصیتهای این دنیا خاطرههای زیادی دارند و برخی از آنها با این ابرقهرمانان بزرگ شدهاند. بنابراین، داستان نه تنها باید جذاب و قابل باور میبود، بلکه باید خاطرات مردم را به طور زیبایی حفظ میکرد. البته این مورد که داستان قابل باور است یا خیر، هنوز مشخص نشده و تا به حال شاهد نمرههای رسمی این بازی نبودهایم. تنها چارهی ما در حال حاضر این است که منتظر بمانیم تا واکنش مردم و منتقدان را نسبت به این بازی متوجه شویم. اما با توجه به واکنش اعضای تیم مارول که از داستان راضی بودند، میتوانیم انتظار یک داستان جذاب را بکشیم.
حرفها در مورد قابل باور بودن داستان تا این نقطه به پایان نرسید و روزمن به داستانهای کتابهای کیمیک بوکی دههی ۹۰ اشاره کرد. این سری کیمک بوکها، تکهای از دنیای مارول است که از نگاه یک انسان تعریف میشود. تعادل میان انسانیت و ابرقهرمان بودن در داستان این کتابها، همان دستاوردی است که مارول و کریستال داینامیکز امیدوارند در بازی Marvel’s Avengers به آن برسند. بنابراین، با وجود این همه بودجههای سنگین، تلاشهای چند سالهی بیوقفه و زحمتهای شبانه روزی، آن چه که میتواند بازی Marvel’s Avengers را به یک اثر موفق و قابل احترام تبدیل کند، اسکلت داستان و پیش زمینهی اتفاقات قابل باور این بازی است. این هماند موردی است که میتواند پلی را میان طرفدارن مارول و بازی Marvel’ Avengers درست کند و یک تعامل چشم گیر را تشکیل دهد.
روزمن برای پیش زمینه و اسکلت قابل باور داستان مثال زیبایی زد که به شرح زیر است:
ما در این باره صحبت کردیم. ما در حال درست کردن یک اژدها هستیم، درست است؟ اگر شما میخواهید یک اژدها بسازید که بال و شاخ و همهی موارد دیگر را شامل شود، اگر یک ستون فقرات فولادین را به خود نبیند، نابود میشود. این ستون فقرات، همان پیش زمینهی داستانی است. این همان کاری است که کریستال داینامیکز به خوبی انجام میدهد و طرفدارن از ما یک تجربهی مارولی میخواهند.
مخاطبان بازی Marvel’s Avengers را تنها گیمرها تشکیل نمیدهند
درست است که بازی Marvel’s Avengers را به عنوان یک بازی ویدیویی میشناسیم و آن را با معیارهای ویدئو گیمی خواهیم سنجید، اما توجه کنید که جمع مخاطبان این بازی را تنها گیمرها و بازیکنانی که روزانه چند ساعت را به بازی کردن اختصاص میدهند نیستند. همان طور که میدانید، فیلم Avengers: Endgame پرفروشترین فیلم تاریخ سینما است و تنها رقیب نزدیک به او فیلم Avatar، اثری از جیمز کامرون، است. پس، از آن جایی که دنیای مارول در سینما هم طرفداران بسیاری دارد که عاشقانه این دنیا را دنبال میکنند، ممکن است به سراغ بازی Marvel’s Avengers هم بیایند تا آن را تجربه کنند و بار دیگر با شخصیتهای موردعلاقهی خود دیداری تازه کنند. این دسته از مخاطبها، بیشتر دنبال داستان و جلوههای سینمایی بازی Marvel’s Avengers هستند و آن چنان به گیم پلی و روند خود بازی اهمیت نمیدهند. پس، تیم کریستال داینامیکز باید اثری را خلق کند که قدرت بسیاری در زمینهی روایت داستان و انتقال مفاهبم را به خود ببیند، اگر آنها موفق به چنین کاری نشوند، به احتمال زیاد این دسته از خریداران خود را از دست میدهند.
حتی اگر بخواهیم از مخاطبان سینمایی هم بگذریم، به عاشقان کتابهای کیمک بوکی میرسیم که تعصب بسیاری روی شخصیتهای محبوب خود دارند. کریستال داینامیکز باید ابرقهرمانان محبوب خود را به گونهای خلق کند که به ریشههای خود پایبند بمانند. در واقع، اگر چنین اتفاقی نیفتد و شخصیت پردازی آنها از سنتهای کمیک بوکی دوری کند، نیتواند این دسته از مخاطبین را راضی کند. بنابراین، میتوان گفت که بازی Marvel’s Avengers یکی از سختترین بازیهای چند وقت اخیر از لحاظ سازندگان است و آنها کار سختی را در جهت راضی کردن طرفداران مختلف دارند. از طرف دیگر با توجه به گزارشات منتشر شده، مارول بودجه و هزینهی زیادی را به بازی Marvel’s Avengers اختصاص داده است و شکست احتمالی کریستال داینامیکز در زمینهی بازارهای جهانی میتواند شکست سختی برای آنها تلقی شود. هر چند این اتفاق بعید است و به احتمال زیاد هر اتفاقی هم که برای بازی Marvel’s Avengers بیفتد، فروش خوبی را تجربه میکند؛ ولی موضوعی که حائز اهمیته، این است که هیچ وقت نباید احتمالات را نادیده گرفت.
در پایان، اگر قصد دارید پیش از انتشار بازی Marvel’s Avengers کمی بیشتر با محیط دنیای مارول آشنا شوید، میتوانید به صفحهی خرید بازی Marvel’s Spider-Man مراچعه کنید.
با توجه به نمرات نسبتا بالایی که این بازی تا به امروز گرفته است، میتوانید برای خرید بازی Marvel’s Avengers از تیلنو اقدام کنید.
نظر شما کاربران تیلنو در این باره چیست؟ آیا بازی Marvel’s Avengers موفق میشود که انتظارات طرفداران را برآورده کند؟ آیا این بازی میتواند داستانی به جذابی دنیای سینمایی مارول روایت کند نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.
منبع: IGN