در این مطلب به مناسبت رونمایی از بازی Assassin’s Creed: Vallhala سری زدیم به سری اساسینز کرید و 12 نسخهی اصلی آن و رتبه بندیای که سایت Dualshockeres انجام داده است. با ما همراه باشید.
حال با اساسینز کرید: والهالا ( Assassin’s creed: Vallhala ) که قرار است در اواخر امسال، هم برای پلتفرمهای این نسل و هم نسل بعد منتشر شود، قرار است به دوران وایکینگها سفر کند. حال زمان مناسبی برای نمایش رتبه بندی عناوین این سری است تا ببینیم کدام نسخه تا به حال از بقیه بهتر عمل کرده. توجه کنید که این رتبه بندی توسط سایت Dualshockers انجام شده است.
12. Assassin’s Creed: Unity
اساسینز کرید:یونیتی (Assassin’s Creed: Unity) سالها به سری اساسینز کرید آسیب رساند. عنوانی با باگهای بسیار زیاد که باعث شد خیلیها این بازی را جدی نگیرند. یونیتی نشان داد که انتشار سالانهی یک نسخه از این سری یوبی سافت را متصرر میکند و در نهایت همین انتشار سالانه، این شرکت را در وضعیت وخیمی قرار داد که نیاز به استراحت داشت. در حالی که همه از خود بازی نا امید شده بودند؛ اما ضرری که یونیتی به سری اساسینز کرید زده بود چند سال ادامه داشت و حتی نمایش ضعیف این بازی باعث شد که اساسینز کرید: سیندیکیت ( Assassin’s Creed: Syndicate ) در سال انتشارش فروش کمتری داشته باشد.
جدای از باگها و مشکلات، یونیتی در حال تقلا کردن برای حضور در سری بزرگی مثل اساسینز کرید است. بدون داشتن شخصیت پردازی خوب، داستانی پرمعنا و لحظات گیمپلی به یاد ماندنی. در کل، بازی اساسینز کرید یونیتی بدون شک در رتبهی آخر این لیست قرار میگیرد.
11. Assassin’s Creed 3: Liberation
اگر دلیل این که چرا بازی اساسینز کرید: لیبریشین ( Assassin’s Creed: Liberation ) در رتبهی پایینی قرار گرفته است را نمیدانید؛ رتبهی پایین این بازی به این دلیل است که افراد خیلی زیادی این بازی را تجربه نکردهاند. این بازی در ابتدا بر روی پلی استیشن ویتا منتشر شد و به همین دلیل است که بسیاری حتی این بازی را نمیشناسند. اما با این حال باز هم از این نسخه به عنوان یکی از نسخههای اصلی این مجموعه یاد میشود.
بنابراین چرا این بازی پایینتر از اساسینز کرید 3 قرار دارد؟ درست است که این بازی جزو خط داستانی اصلی حساب میشود اما به هر حال لیبریشن هرچه که باشد افزونهای برای اساسینز کرید 3 بوده است. این بازی به این دلیل در رتبهی بالاتری نسبت به یونیتی قرار دارد که همانطور که گفتیم ماجراجویی آرنو (Arno) لکهی ننگ بزرگی برای سری اساسینز کرید بوده و این بازی به قدری بد ظاهر شده که ما آن را در پایینترین رتبهی جدول قرار دهیم.
10. Assassin’s Creed 3
نمیتوان باور کرد که بازی اساسینز کرید 3 ( Assassin’s Creed III ) در هنگام انتشارش چه میزان سرپایی بود. پس از سالها ساخت داستان با دزموند ( Desmond ) در طول سهگانهی اتزیو ( Ezio ) که می توان از آن به عنوان پایه و اصالت این سری نام برد، سرانجام به پایانی پر پیچ و خم ختم شد. ته تنها پایان داستان دزموند یک آشنفگی پیچیده بود؛ بلکه این بازی هرآنچه در قبل پیش آمده بود را از بین برد.
حتی وقتی صحبت از بازی جدید سری اساسینز کرید، انقلاب صنعتی آمریکا و شخصیت جدید کانر کنوی ( Connor Kenway ) میشود در مقایسه با نسخههای قبلی خیلی نا امید میشویم. بعد از اتزیوی کاریزماتیک، کانر، بهترین شخصیت در طول این سری است. گیمپلی بازی در مقابل چیزی که در اساسینز کرید 2 دیدیم و در ساخت فضای صنعتی آمریکا ضعیف عمل کرده است و هیجان کمتری نسبت به چیزی که انتظار داشتیم به ما داد. در کل اساسینز کرید 3 باید خیلی بهتر از چیزی که الان هست میبود.
9. Assassin’s Creed
اولین نسخه از سری اساسینز کرید که گیمپلی و داستانی داشت که دلیلی برای ساخت بسیاری از عناوین یوبی سافت بود در سال 2007 منتشر شد. این بازی همچنین سند محکمی بر مفهوم کلی این سری است که بعدها در اساسینز کرید 2 به تکامل و حد کمال خود رسید. پس چرا این بازی در پایین لیست ما قرار دارد؟ خب این بازی حتی با استانداردهای آن زمان خسته کننده است. روایت ضعیف داستان دزموند مایلز ( Desmod Miles ) ، معرفی پیمان برادری اساسینها و شیاطین و دشمنان ما در این بازی یعنی تمپلارها ( Templars ). گیمپلی بازی بسیار نامطلوب است و جای خالی یک شخصیت پردازی خوب حس میشود حتی با وجود اساسینی به نام الطایر ( Altair ). شاید این بازی برای یک شروع خوب به نظر برسد؛ اما حال با گذشت زمان دیگر قدیمی شده، مخصوصا با وجود نسخههای جدید تواید شده که بسیاری از نقصهای اولین نسخه را برطرف کردهاند.
8. Assassin’s Creed: Revelation
در یازی اساسینز کرید: رِوِلِیشن ( Assassin’s Creed: Revelation ) ما شاهد پایان داستان اتزیو هستیم. نسخهی پخته تر از قهرمان کاریزماتیک ما که این بار به سوی قسطنطنیه راهی میشود تا اطلاعاتی در مورد پیمان برادری ( Brotherhood ) در زمان الطایر در قرن دوازدهم به دست بیاورد. بازگرداندن الطایر در این نسخه بسیار قابل توجه بود و روایت اولین قسمت این سری را بسیار مهمتر جلوه داد. آشنایی بیشتر با گذشتهی دزموند قبل از ابسترگو ( Abstergo ) و پیمان برادری مدرن، خیره کننده بود و به شحصیت اصلی توجه بیشتری داشت. در کل رولیشن تجربهای فراموش نشدنی است.
7. Assassin’s Creed: Syndicate
اساسینز کرید: سیندیکیت بازی خوبی است که در زمان بدی منتشر شد. منتشر شدن این بازی فقط بعد از یک سال از شکست بزرگ اساسینز کرید یونیتی باعث شد تا سازندگان ایدههای خوبی را بر روی این اثر پیاده کنند. جیکوب ( Jacob ) و ایوی فرای ( Evie Frye ) هر دو شخصیتهای مهمی برای این مجموعه بودند خصوصا بعد از بازی کردن با جیکوب. قطارها و زیپلاین نیز امکانات جدیدی بودند که به تازگی در این نسخه به سری اضافه شدند. به هر حال با وجود تلاشهای فراوان، سیندیکیت هرگز به عنوان یک پرچمدار و یک نسخهی برجسته برای این سری باقی نماند. مخصوصا بعد از یونیتی باید پیشرفت بسیار چشمگیری صورت میگرفت تا این اثر برجسته و بسیار مهم میشد. با این حال که این عنوان بسیار بهتر از نسخهی قبلی خود عمل کرد اما باز هم کافی نبود.
6. Assassin’s Creed: Rogue
اساسینز کرید: روگ ( Assassin’s Creed: Rogue ) اسب سیاه سری اساسینز کرید است. اولین بار در اواخر نسل هفتم منتشر شد و به همین خاطر بسیاری از این بازی عبور کردند و آن را تجربه نکردند. اما درواقع این بازی یکی از بهترین سری اساسینز کرید است. روگ یک پیشدرآمد برای اساسینز کرید ۳، اما با تمام خوبیهای گیمپلی و المانهای اساسینز کرید بلک فلگ است. بازی کزدن به عنوان یک اساسینی که خیانت کرده و حالا تمپلار است تجربهای جذاب و روایتی قابل قبول است؛ زیرا این اولین بار بود که اساسینها و پیمان برادری در فضایی جدید و به عنوان یک دشمن به نمایش درآمده بودند. تنها جرمی که روگ مرتکب شده تمام شدن با یک پایان نفسگیر است که تا الان حل نشده و احتمالا هیچ وقت هم حل نمیشود.
5. Assassin’s Creed: Odyssey
جدیدترین نسخهی منتشر شده و اولین بازی تاریخ شناسانهی این سری یعنی اساسینز کزید: اودیسی ( Assassin’s Creed: Odyssey )، بیشتر از اینکه شبیه یک بازی اساسینز کرید باشد، یک اکشن آرپیجی ( Action RPG ) تمام عیار بود. این عمل هم خوب است و هم بد زیرا چیزی که ما در این نسخه میبینیم بسیار سرگرم کننده است حتی با وجود اینکه مخفی کاری در این بازی اهمیت بسیار کمتری نسبت به عناوین گذشته دارد.
علاوه بر المانهای تازهای مانند حرکات رزمی جدید، دیالوگهای انتخابی و بازگشت دوبارهی نبردهای دریایی، این بازی دارای مراحل فرعی بسیار زیادی است که حتی پس از پایان بازی شما را وادار میکند که دوباره و دوباره به بازی سر بزنید. این عنوان داستان جالبی داشت که این سری را بزرگتر و با شکوهتر میکرد؛ اما اودیسی بیشتر المانها و عناصری که در اوریجینز وجود داشت را یا تکرار کرده بود و یا بهبود بخشیده بود و ما درواقع میتوانستیم نسخهی کاملتری از اوریجینز را در این بازی مشاهده کنیم.
4. Assassin’s Creed II
اساسینز کرید 2 ( Assassin’s Creed 2 ) عنوانی است که این سری را بر روی نقشه قرار داد و کاری کرد که یوبی سافت در آینده، سالانه یک نسخه از این سری را منتشر کند. این بازی چیزهایی که اساسینز کرید ۱ معرفی کرد را بهبود بخشید و همینطور بسیاری المان جدید نیز در این بازی معرفی شد مانند دو هیدن بلید ( Hidden Blade ) که در دستان چپ و راست اتزیو قرار داشت. گشت و گذار در فضاهای مختلف در دورهی رنسانس ایتالیا، همکاری و ملاقات با لئوناردو داوینچی ( Leonardo da Vinci ) و سرنگون کردن تمپلارها، همگی تجربهای فوقالعاده از این بازی ساختند. اتزیو در طی این داستان از یک جوان خوشگذران و بی دغدغه تبدیل به اساسینی شد که به فکر انتقام از آنهایی بود که خانوادهاش را کشتند. این داستان، یک ماجراجویی فراموش نشدنی بود که تا امروز هم ادامه دارد.
3. Assassin’s Creed IV: Black Flag
ممکن است اساسینز کرید: بلک فلگ ( Assassin’s Creed: Black Flag ) لذت بخشترین نسخهی این سری نباشد. اما این بازی با توجهی که به پیمان برادری داشت و با صحنههایی که در فضای ابسترگوی مدرن دیدیم ریشههای این مجموعه را تغییر داد. با این وجود اما این بازی یکی از بهترین بازیها به سبک دزدان دریایی در جهان است.
چرخهی این بازی که شامل گشت و گذار با کشتی در دریاها، آپگرید کردن کشتی و نبرد با سایر ملوانان است، همیشه لذتبخش و سرگرم کننده بوده. با موانع دریایی، شکار کوسهها، جست و جو در زیر آب و پیدا کردن مکانهای مخفی آنجا و بسیاری موارد دیگر که در دنیای بلک فلگ وجود دارد؛ این بازی مدت بسیار زیادی شما را سرگرم به خود میکند و به شما اجازه میدهد تا رویای دریایی خود را دنبال کنید.
2. Assassin’s Creed: Brotherhood
اساسینز کرید: برادرهود ( Assassin’s Creed: Brotherhood ) به معنای واقعی کلمه نقطهی اوج سری اساسینز کرید است. پس از از دست دادن خانه و خانوادهاش، اتزیو این بار راهی رم میشود تا زندگی جدیدی را آغاز کند که این زندگی جدید شامل نوسازی دوبارهی شهر و ساختن پیمان برادری درستی از اساسینها است. اتزیو قبول میکند که رهبری این فرقه را بر عهده بگیرد. تماس و همکاری با برادران برای سرنگونی تمپلارها، قابلیتی است که تنها میتوانیم در برادرهود مشاهده کنیم و این کار واقعا حس رهبر فرقه بودن را به شما القا میکند. برادرهود و اساسینز کرید ۲ بسار شبیه به یکدیگر هستند اما گیمپلی بهبود یافته و روایت داستانی قویتری که این نسخه دارد باعث میشود تا رتبهاش کمی بهتر از نسخهی قبلی خود شود.
1. Assassin’s Creed: Origins
پس از لکهی ننگ بزرگی که یونیتی به جای گذاشت، بسیاری از طرفداران تصور میکردند که سری اساسینز کرید به آخر خط رسیده و یوبی سافت دیگر نمیتواند نسخهی خوبی از این سری بسازد. اما نسخهی بعدی اسن سری یعنی اساسینز کرید: سیندیکیت بدون شک عنوانی خوب از همهی جهات بود ولی بخاطر بازتاب بدی که یونیتی بر مردم گذاشته بود، از این نسخه از سری اساسینز کرید استقبال کمی شد. پس حالا دیگر وقت یک تغییر اساسی بود.
یوبی سافت حرکتی بیسابقه برای این سری انجام داد و در کمال ناباوری یک سال مرخصی گرفت و عنوانی از این مجموعه را منتشر نکرد. در سال ۲۰۱۷ دورهی جدیدی از اساسینز کرید با انتشار اساسینز کرید: اوریجینز ( Assassin’s Creed: Origins ) آغاز شد. بر خلاف نسخههای قبلی این بازی مکانیزمهای RPG و حالتهای مبارزهی جدیدی در دنیای جهان باز خود که حال هوای سنتی بیشتری داشت، قرار داده بود. این دقیقا همان هوای تازهای بود که سری اساسینز کرید به آن نیاز داشت و الگویی بود برای ادامهی این روند در مجموعهی اساسینز کرید.
در کنار گیمپلی، داستان، شخصیت و فضای بازی، همه و همه در کنار هم کار میکنند تا بازیکن را درگیر خود کنند. بایک ( Bayek ) اساسینی که در این نسخه با او همراه میشویم بعد از ادزیو به جرات میتوان گفت که بهترین شخصیت اصلی در طول این سری است. او متقاعد کننده و چند وجهی است که از چیزی که میتوانیم در مورد کانر، ادوارد ( Edward )، آرنو و هر اساسین قبل او بگوییم بهتر است. داستان انتقام او داستانی است که میتواند ساعتها بازیکن را میخکوب کند و پای بازی نگه دارد. مصر باستان نیز این بازی را کامل میکند. با فصاهای چشم نوازی برای گشت و گذار و نقاطی دیدنیای که برای بازدید دارد.
در کل اوریجینز از نسخههای قبلی این سری بسیار جامع تر است. این سری باید وارد مسیر جدیدی میشد که هم تازه واردان و هم طرفداران قدیمی این مجموعه را راضی کند و این دقیقا بهترین روش ممکن بود. این بازی همچنین تاثیر بسیار زیادی بر روی آیندهی این سری گذاشت و تا این لحظه حدس میزنیم که اساسینز کرید: والهالا نیز همین شیوه را پیشخواهد گرفت. به دلیل همین شیوهی خاص و ریسک بالای این نسخه، رتبهی اول را برای Assassin’s Creed: Origins در نظر گرفتیم.
نظر شما در مورد این لیست چیست؟ بنظرتان اساسینز کرید: والهالا با انتشارش درچه رتبهای جای خواهد گرفت؟ نظرات خود را با تیلنو درمیان بگذارید.