با وجود اینکه باس فایتها به طور معمول محل تلاقی دو اتفاق مهم در بازیهای ویدیویی میشوند و تنش را در اوج نگه میدارند، آثار فوقالعادهای هم هستند که با با وجود عدم استفاده از باس فایتها ریتم خود را با سرعت و انسجام قابل توجهی ادامه میدهند. در این مقاله به ۱۰ بازی ویدیویی فوقالعاده میپردازیم که هیچ وقت از باس فایتهای بهره نبردند.
باس فایتهای در تاریخ ویدیو گیم از عقبه طولانی و ارزشمندی برخوردار هستند و همزمان با کیفیت خود بازیها، روند تکامل خاص خود را حفظ کردهاند. باس فایتها در بسیاری از بازیها (به خصوص آثاری که از قوانین دنیای واقعی پیروی نمیکنند) محل تلاقی دو اتفاق مهم داستانی را دارند؛ به گونهای که از یک محیط خارج شده و به سمت ماجراهای جدید قدم میگذارید. طراحی مناسب Boss Fightها میتواند سلسله مراتب یک مرحله یا داستانی معمولی را به عرش برساند و در سمتی دیگر، یک باس فایت ضعیف میتواند هیجان جمع شده در طول یک مرحله فوقالعاده را ناامیدی از سازندگان و بازی تبدیل کند.
اما با وجود اهمیت بالای باس فایتها، اگر سازندگان بتوانند با نبوغ خود سایر ایدههای خود را به خوبی پیاده کنند، غیبت آنها ضربه بزرگی به محصول نهایی نخواهد زد. اگر ریتم و روند مبارزات و داستان بتواند به نحو احسن ادامه پیدا کند، عدم وجود باس فایتهای جذاب میتواند به دست فراموشی سپرده شود. هنر کارگردان و نویسندگان در بازیهای بدون Boss Fight میتواند تنش بین دو صحنه را در اوج نگه دارد و در همین حال، داستان را به طور مناسبی بسط دهد. در این مقاله ما به ۱۰ بازی ویدیویی فوقالعاده میپردازیم که با وجود عدم استفاده از باس فایتها، توانستهاند کار خود را به خوبی انجام دهند.
۱۰ بازی ویدیویی فوقالعاده که باس فایت ندارند
بازی Uncharted: The Lost Legacy
در سالهای ابتدایی حیات مجموعه Uncharted، استودیو Naught Dog سعی کرد با هر روشی که شده باس فایتها را به نسخههای این سری اضافه کند. اما نتیجه این باس فایتها آنقدری خوب نبود که از آن انتظار داشتیم. تجربه جنگ با دشمنان قدرتمندتر در شرایطی تعریف شده در نسخههای مختلف آنچارتد، در بهترین حالت معمولی و در بدترین حالت غیرضروری بود؛ یعنی اگر وجود نداشتند کسی شکایتی نمیکرد. خوشبختانه سازندگان مجموعه در استودیو Naughty Dog هم متوجه این موضوع شدند و تصمیم گرفتند بالاخره در بازی Uncharted: The Lost Legacy باس فایتها را کنار بگذارند. بازی Uncharted: The Lost Legacy به جای استفاده از باس فایت در صحنههای نهایی، شامل صحنههای QTE یا به تعریفی آسانتر میانپردههای قابل تعامل میشد. اما میدانید نتیجه این تصمیم به کجا ختم شد؟ به بهترین روش قابل اتخاذ. استفاده نکردن از باس فایتها و جایگزینی آن با صحنههای QTE باعث شد که فرمول آنچارتد به کمنقصترین حالت خود برسد. مجموعه آنچارتد همیشه به خاطر داستان، جلوههای سینمایی و اکشنهای جنونآمیز خود معروف بوده و غیبت یک باس فایت نهایی در آخرین شماره عرضه شده در مجموعه، به کسی صدمهای وارد نکرد.
بازی Red Dead Redemption 2
بازیهای شرکت Rockstar هیچوقت خود را مشغول بهرهگیری از باس فایتها نکردهاند؛ به خصوص در مواقعی که بحث به سمت بازیهای جهانباز و بزرگ این شرکت میرسد. بازی Red Dead Redemption 2 هم به عنوان بزرگترین و پرجزئیاتترین ساخته Open-World راکاستار، از این قاعده مستثنا نیست. رد دد ردمپشن 2 دید مخصوص به خود را نسبت به یک بازی ویدیویی دارد و در صدر لیست این دید و منظر، ما واقعگرایی را مشاهده میکنیم. همانطور هم که مشخص است، هنگامی که یک بازی تا این حد از قوانین واقعگرایانه استفاده میکند، فرصت و قابلیت زیادی برای اعمال باس فایتها آن هم به طور سنتی و شناخته شده ندارد. بازی Red Dead Redemption 2 بزرگ است، جهان بزرگی دارد و شخصیتها و داستان فوقالعاده آن به حدی قدرتمند هستند که بتوانند بازیکن را بدون استفاده از باس فایتها تا پایان درگیر خود کنند. البته این را هم در نظر داشته باشید که این بازی در برخی نقاط خود شامل صحنههای غیرمنتظرهای میشود که شما را درست مانند یک Boss Fight، مقابل دشمنی خاص و متمایز میگذارد.
بازی Grand Theft Auto V
اگر ما در چنین لیستی نام بازی Red Dead Redemption 2 را بیاوریم، بدون شک باید یادی از بازی Grand Theft Auto 5 هم بکنیم؛ چرا که این بازی حداقل از جنبه فروش و محبوبیت در بین آثار برتر تاریخ قرار میگیرد. مجموعه GTA هیچ گاه بازیکنان را مقابل دشمنان بزرگ و سخت قرار نمیدهد و در نتیجه باس فایتها هم در این میان نقشی نخواهند داشت. بازی GTA V هم به عنوان بخشی از این مجموعه بزرگ کار مشابهی را انجام میدهد و باس فایت خاصی را در مقابل شخصیتهای قابل کنترل قرار نمیدهد. در واقع، هنگامی که شما در دنیای جی تی ای وی در حال هرج و مرج و منفجر کردن ماشینها هستید، مبارزه با یک دشمن قدرتمند آخرین چیزی است که به آن نیاز دارید.
بازی Halo: Reach
برخلاف سایر مجموعهها و بازیهای موجود در این لیست، سری Halo همیشه تلاش خود را برای اضافه کردن باس فایتهای جذاب به روند بازی به کار گرفته است. این تلاش در اکثر مواقع نتیجه مثبتی هم داشته و در برخی مواقع بهترین لحظات مجموعه را با واقعیت پیوند زده است. تلاش مستمر به کار گیری باس فایتها در بازی Halo Infinite به اوج خود رسیده و در طول آن میتوانید با دشمنان متمایز و قدرتمند مختلفی وارد نبرد شوید. اما در میان نسخههای متعدد این مجوعه، بازی Halo: Reach به عنوان آخرین هیلو استودیو Bungie، نقشه متفاوتی را در پیش گرفت و از استفاده هر نوع باس فایتی خودداری کرد. داستان گروه Noble Team و تلاشهای ناامیدانه اعضای آن برای حفاظت از مهمترین خانه نسل بشر، آنقدر دراماتیک و احساسی بود که بتوان حتی بدون استفاده از هر گونه باس فایتی افکار گیمر را به بازی بگیرد. اما با وجود غیبت Boss Fightها، کمپین داستانی بازی Halo: Reach حتی پس از گذشت این همه سال هنوز هم یکی از درخشندهترین الماسهای سری هیلو است. روایت داستان بازی آنقدری استادانه پیگیری میشود که میتواند احساسات شما را حتی نسبت به شخصیتهایی که چهره آنها را هم نمیبینید، برانگیزد.
بازی Outer Wilds
اگر رسانههای داخلی و خارجی را به صورت مرتب دنبال کرده باشید، به احتمال زیاد با تحسینهایی که در مورد بازی Outer Wilds نوشته میشود برخورد کردهاید. بازی Outer Wilds در زمانی عرضه شد (سال ۲۰۱۹) که داستان حلقههای زمانی، زیاد در دنیای بازیهای ویدیویی همهگیر نبود. اما با این وجود، بازی مذکور توانست داستان جذاب و میخکوب کننده خود را با روشی تحسین برانگیز به عرصه روایت برساند. بازی Outer Wilds با اینکه حکم یکی از فراموش نشدنیترین بازیهای چند سال اخیر را دارد، هیچ گاه برای ایجاد تنش بیشتر از باس فایتها بهره نبرد و کارش را با روش خاص خود به سمت جلو سوق داد.
بازی Disco Elysium
Disco Elysium یک بازی نقشآفرینی غیرمعمول و خاص به شمار میرود. این بازی نه تنها باس فایت ندارد، بلکه در طول آن هیچ مبارزه و درگیری خاصی هم پیدا نمیشود. بازی Disco Elysium به جای پرت کردن حواس خود به جزئیات غیرضروری، تمرکز خود را روی عمیق کردن مکانیکهای نقشآفرینی میگذارد، برای هر تصمیمی چندین پیامد مختلف در نظر میگیرد و به بهترین شکل ممکن به شخصیتها و داستانهای خود میپردازد. اثر مذکور آنقدر روی جزئیات داستانی وقت میگذارد که اگر حتی ساعتهای متوالی به مطالعه متنهای بلند بالا آن بپردازید، باز هم به نکات و ریزهکاریهای جدید پی میبرید. Disco Elysium به عنوان یک بازی ویدیویی آنقدری خوب داستان تعریف میکند که حتی پس از گذشت ۲۰ الی ۳۰ ساعت باز هم جای خالی مبارزات را حس نکنید. همین استدلال، میتواند به تنهایی نقش دلیل اصلی شما برای تجربه یک بازی فوقالعاده را ایفا کند. بازی Disco Elysium علاوه بر یک بازی ویدیویی، حکم یک رمان بصری را هم دارد که میتوانید خود را ساعتها میان واژههای آن غرق کنید.
بازی Inside
در دنیای امروزی برخی بازیها وجود دارند که به خاطر ساختار خطی و کوتاه بودن مورد انتقاد قرار میگیرند و کلی واکنش منفی دریافت میکنند. با این وجود، در حالی که بازی Inside استودیو Playdead به شدت کوتاه و خطی است، یکی از بهترین بازیهایی خواهد بود که قادر به تجربه آن هستید. این بازی صحنههای غیرمنتظره و ترسناکی را در مقابل مخاطب خود میگذارد و روند داستان را به گونهای به پایان میرساند که تا مدتها به آن فکر خواهید کرد. Inside شامل مبارزات و باس فایتها به تعریف سنتی بازیهای ویدیویی نمیشود، اما آنقدری در صحنههای مختلف تنش ایجاد میکند که انگار در حال تجربه یک اکشن تمام عیار مانند Doom هستید.
بازی Celeste
بازیهای پلتفرمر با اینکه در برخی شرایط مجموعهای از خاطرهانگیزترین باس فایتهای تمام دوران را به وجود آوردهاند، اما زیاد به این قبیل از مبارزات وابسته نیستند. استفاده از باس فایتها در پلتفرمرها هم محدودیت خاصی ندارد؛ اما سازندگان در بیشتر اوقات ترجیح میدهند تنش مورد نظر خود را در طراحی محیط و نحوه عبور از موانع تدارک ببیند. به هر حال، بازی Celeste به عنوان یکی از بهترین پلتفرمرهای تاریخ، هیچ استفادهای از باس فایتها نمیبرد و بازهم چند سر و گردن بالاتر از سایر آثار مشابه قرار میگیرد. طراحی هنری زیبا، محیطها و مراحل فکر شده، پیکسل آرتی چشمنواز و یک گیمپلی متعادل پر از چالشهای مختلف، بازی Celeste را به یک اثر فراموش نشدنی تبدیل میکنند. البته نباید داستان عمیق و عالی آن را هم از یاد برد.
بازی Wolfenstein 2: The New Colossus
به طور فنی، شما در صحنههای پایانی بازی Wolfenstein 2: The New Colossus با یک سری ابرسربازهای قدرتمند مواجه میشوید که ممکن است حس حضور در یک باس فایت را به شما منتقل کنند. اما خب اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، این بازی شامل باس فایتهای تعریف شده در بین میانپردهها به صورت مرسوم نمیشود. این در حالی است که نسخههای قبلی این مجموعه مانند Wolfenstein: The New Order شامل باس فایتهای به نسبت زیادی میشدند. اما با همه این مسائل، The New Colossus بازی به شدت خوبی است و یکی از بهترین شوترهای چند سال اخیر به شمار میرود. این بازی شامل داستانی عمیق و چند لایه میشود که شخصیتهای جذاب آن اتفاقات مختلف را به یکدیگر وصل میکنند تا در نهایت به یک نتیجهگیری منطقی برسیم. به طور کلی، مجموعه ولفنشتاین داستان خود را به گونهای تعریف میکند که آلمانیهای نازی در جنگ جهانی دوم متفقین را شکست دادهاند و در حال گسترش قدرت و مرزهای خود هستند. البته حتی اگر هیچ توجهی به داستان نکنید، سیستم گانپلی بازی Wolfenstein 2: The New Colossus آنقدری درگیر کننده است که بتواند شما را تا لحظههای پایانی داستان به روایت میخکوب کند.
بازی Desperados 3
درست مانند سایر آثار موجود در لیست ۱۰ بازی ویدیویی فوقالعاده بدون باس فایت، بازی Desperados 3 هم به جای اضافه کردن بیمورد باس فایتها به جریان گیمپلی، تمرکز خود را روی تقویت نقاط قوت خود میگذارد. از نقشههای استادانه طراحی شده و گیمپلی تاکتیکی آن گرفته تا شخصیتهایی با مهارتهای مختلف و رفتارهای مختص به خود؛ Desperados 3 دلایل زیادی برای لذت بردن از بازی به شما میدهد. در ضمن همان طور که میدانید همه این اتفاقات در حالی رخ میدهد که هیچ باس فایتی در دل گیمپلی بازی دیده نمیشود.
به پایان لیست ۱۰ بازی ویدیویی فوقالعاده که از باس فایت استفاده نمیکنند میرسیم. نظر شما در این باره چیست؟ آیا حضور دشمنان قدرتمندتر و Boss Fightهای مرسوم در این بازیها میتوانست به جذابیت نهایی آنها اضافه کند؟ نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.
منبع: GamingBolt
لینکهای کوتاه شده مطلب
https://bit.ly/3GyAZVW | https://yun.ir/sredu4 | https://zx1.ir/SgMMn |
https://b2n.ir/p65762 | https://is.gd/BEdlBL | https://tinyurl.com/yc5wtysu |