در قسمت دوم از مجموعه مقالات داستان بازی God of War 2018، به ادامه ماجراجوییهای کریتوس و آترئوس در سرزمین میدگارد و راه رسیدن به بلندترین نقطه ۹ دنیا خواهیم پرداخت. با تیلنو همراه باشید.
استودیو Santa Monica و شرکت Sony در سال ۲۰۱۸ و با عرضه بازی God of War موفق شدند یکی از بزرگترین مجموعههای دنیای بازیهای ویدیویی را به جریان اصلی صنعت باز گردانند. علاوه بر تغییرات مناسب و مسائل فنی فوقالعاده، این داستان گاد آف وار بود که باعث شد اثر مذکور به چنین موفقیتهای عظیمی دست پیدا کند. حالا و به بهانه نزدیک شدن به عرضه قسمت جدید مجموعه با نام بازی God of War Ragnarok، ما تصمیم گرفتیم داستان نسخه ۲۰۱۸ را به طور خلاصه برای شما بیان کنیم.
در پایان داستان بازی God of War (قسمت اول) به جایی رسیدیم که کریتوس و آترئوس در حال بالا رفتن از بزرگترین کوه سرزمین میدگارد، با یک سد به نام Black Breath روبرو شدند. فریا در این لحظه به کمک این دو آمده و به آنها میگوید تنها راه عبور از Black Breath، استفاده از آیتمی به نام Light of Alfheim است. با توجه به این موضوع، کریتوس و آترئوس باید به سمت سرزمین Alfheim که به عنوان خانه الفها شناخته میشود، بروند.
به هر زحمت و مشکلی که بود کریتوس، آترئوس و فریا وارد سرزمین الفها میشوند اما یک مسئلهای در این میان وجود دارد. فریا به گونهای طلسم شده و قدرت خروج از قلمرو میدگارد را ندارد. در همان قدمهای اولیه الفهایم، فریا به سمت بایفراست کشیده شده و کریتوس و آترئوس راه خود را به تنهایی ادامه میدهد. اما اوضاع سرزمین الفها هم زیاد خوب نیست و الفهای تاریکی (Dark Elves) و الفهای روشنایی (Light Elves) درگیر یک جنگ داخلی با یکدیگر هستند. اما از بین این دو گروه، الفهای تاریکی حسابی کریتوس را اذیت کرده و آتش خشم او را روشن میکنند. همانطور که میتوان حدس زد، کریتوس به حساب تکتک آنها رسیده و از خون هیچکدام نمیگذرد. اما در میان این نبردها یک نکته به خوبی مشخص میشود؛ این که آترئوس ارزش به شدت زیادی برای کریتوس دارد و او از هیچکاری برای نجات جان فرزندش دریغ نمیکند. کریتوس برخلاف پدر خود زئوس، سعی میکند که پدر و الگوی خوبی برای آترئوس باشد که میتوانیم آن را در طول داستان بازی God of War مشاهده کنیم.
در ادامه و زمانی که این دو به قلب سرزمین الفهایم نزدیک میشوند، الفهای روشنایی را آزاد میکنند تا به Light of the Alfhiem برسند. هنگامی که بالاخره این اتفاق رخ میدهد، کریتوس مجبور میشود برای به دست آوردن نور الفهایم، پا به یک نور عجیب و غریب بگذارد. کریتوس زمانی که وارد این نور میشود، لحظات تلخ زندگی خود را به طور مجدد تماشا کرده و حسابی غرق آنها میشود. هنگامی که کریتوس بالاخره پیش آترئوس باز میگردد متوجه غیبت طولانی مدت خود میشود. به گفته آترئوس او چنیدن ساعت درون نور مذکور باقی مانده و مجبور شده برای زنده ماندن، تعداد زیادی از الفهای تاریکی را به صورت تنهایی بکشد.
داناترین مرد دنیا و آذرخشزادهها
پس از به دست آوردن Light of the Alfheim، آترئوس و کریتوس به میدگارد باز میگردند تا ادامه مسیر خود به بلندترین نقطه جهان را ادامه دهند. اما در این راه همه چیز به خوبی پیش نرفته و آنها در میانه مسیر به یک اژدها عظیمالجثه بر میخورند. کریتوس به هر زحمتی که بود اژدها را میکشد و جان سیندری را هم که در همان اطراف بود، نجات میدهد. سیندری هم برای نشان دادن احساس قدردانی، یک سری تیر سبز رنگ را به آترئوس هدیه میدهد که از اهمیت به شدت بالایی برخوردار هستند. این تیرها از گیاهی به نام دارواش (Mistletoe) درست شدهاند که در ادامه به دلیل اهمیت به شدت بالای آن میپردازیم. اما در این نقطه باید بدانید که آترئوس و کریتوس هیچ ایدهای در مورد تیرهای سبز سرنگ سیندری نداشته و تفاوت آن با تیرهای معمولی را نمیدانند.
پس از کشتن اژدها و نجات جان سیندری، کریتوس و آترئوس به ادامه مسیر خود برای رسیدن به بلندترین نقطه ۹ دنیا ادامه میدهند. هنگامی به نزدیکی این نقطه میرسند، کریتوس صدای چندین نفر که در حال مکالمه با یکدیگر هستند را میشنود. با توجه به محتویات این مکالمه، سه نفر قصد دارند از میمر (Mimir)، داناترین مرد تمام عالم، جای کریتوس و آترئوس را بپرسند تا به دنبال آنها بروند. صدای یکی از این سه نفر به شدت به گوش کریتوس آشنا به نظر میرسد و او پس از مدتی متوجه میشود که این فرد بالدر است. بالدر در واقع همان غریبهای است که در ابتدای داستان بازی جلوی خانه کریتوس سبز شده و با او مبارزه میکند. با وجود این که کریتوس گردن بالدر را شکاند، او با کمال ناباوری زنده مانده و درست مانند روز اول سالم است. در این نقطه متوجه میشویم که بالدر رویین تن بوده و هیچ نقطه ضعفهای ندارد که بتوان با استفاده از آن، جان او را گرفت. حال سوالی که ممکن است برای بازیکنان پیش آید، این است که دو نفر دیگر چه کسانی هستند و چرا دنبال بالدر میروند؟ اگر به تیتر این قسمت توجه کرده باشید، با واژه «آذرخشزادهها» روبرو شدهاید. این دو نفر مگنی (Magni) و مودی (Modi) نام داشته و پسران ثور (Thor)، خدای آذرخش و فرزند اودین، به شمار میروند. بالدر هم در واقع حکم عموی این دو و بردار تنی ثور را دارد.
کریتوس در این نقطه تمام تلاش خود برای جلوگیری از درگیری بیمورد به کار میگیرد و پس از رفتن مگنی، مودی و بالدر خود را نشان میدهد. کریتوس در نهایت با میمیر ملاقات کرده و سر صحبت را با او باز میکند. میمیر بخت برگشته سالها است که توسط اودین به یک درخت وصل شده و درست مانند یک زندانی زندگی میکند. میمیر شخصیت به نسبت مثبت و مهربانی داشته و جای کریتوس و آترئوس را به بالدر و برادر زدههای او نمیدهد. پس از شکل گرفتن برخی صحبتها، کریتوس متوجه میشود که در تمامی این مدت اشتباه میکرده و بلندترین نقطه تمام دنیاها اصلا در میدگارد نیست و باید در سرزمین یوتنهایم (Jotunheim)، دنیای غولها، به دنبال آن بگردد. ولی رفتن به یوتنهایم آنقدرها هم ساده نیست و اودین چند وقتی است که به علت دلایل نامشخصی، راههای رفتن به این سرزمین را مسدود کرده. میمیر به کریتوس میگوید که میتواند آنها را به یوتنهایم ببرد و در این راه به راهنما تبدیل شود. اما در این میان یک مشکل وجود دارد، میمیر در یک درخت زندانی شده و هیچ راهی هم برای آزاد کردن بدن او وجود ندارد. بنابراین، روح اسپارتا تصمیم میگیرد که سر میمیر را قطع کرده و با بردنش نزد فریا، شانس کوچکی را برای زنده ماندن او بخرد.
این اتفاق هم رخ میدهد و کریتوس با بردن میمیر پیش فریا، او را زنده نگه میدارد. اما پس از رد و بدل شدن چندین دیالوگ، متوجه میشویم که فریا و میمیر رابطه خوبی نداشته و داناترین مرد دنیا باعث بروز برخی از مشکلات در زندگی الهه زیبایی شده است. نکته دیگری که باید به آن اشاره کنیم، این است که کریتوس در این نقطه از داستان متوجه هویت اصلی فریا میشود. کریتوس میفهمد که فریا پیش از این همسر اودین به شمار میرفت و قبل از این که به ازگارد برود، جزو خدایان ونیر (Vanir) محسوب میشده. در مقابل، فریا و میمیر هم معتقد هستند که کریتوس باید هویت واقعی و گذشته خود را برای فرزندش روشن کند و به آترئوس بگوید که او هم یک خدازاده به شمار میرود. اما پیرمرد محبوب داستان بازی God of War با این موضوع مخالفت میکند و اعتقاد دارد که آترئوس به عنوان یک فرد عادی زندگی بهتری را در پیش رو خواهد داشت.
حال در این نقطه بهتر است اشارهای به گذشته داشته باشیم. تیرهای سبز رنگی که سیندری به آترئوس داد را به یاد میآورید؟ این تیرها که از گیاه Mistletoe ساخته شدهاند، تا زمان ملاقات مجدد فریا در تیردان آترئوس باقی مانده و کار خود را در کشتن دشمنان به خوبی انجام دادهاند. اما هنگامی که فریا این تیرها را در پشت آترئوس میبیند، به شدت عصبی شده و آنها را از آترئوس میگیرد و تیرهای دیگری به او میدهد. تا اینجای داستان هنوز هویت این تیرها و دلیل عصبانایت فریا مشخص نیست؛ اما باید یک نکته کوچک داستانی را به شما یادآوری کنیم. در میانه داستان و پس از این که که آترئوس این تیرها را از سیندری میگیرد، هنگام یکی از مبارزات متعدد بازی God of War که کریتوس و پسرش درگیر آن میشوند، بندی که تیردان آترئوس را نگه میدارد، پاره میشود. در این موقع، کریتوس با استفاده از قسمتی از تیرهای سبز رنگ سیندری، بندهای تیردان آترئوس را به یکدیگر گره زده و از محکم بودن آن اطمینان حاصل میکند. دانستن این نکات برای فهم داستان بازی گاد آف وار به شدت مهم است؛ پس آنها را به یاد داشته باشید.
حالا به خط زمانی اصلی داستان بازی God of War و زمانی که میمیر دوباره زنده میشود باز میگردیم. پس از شکل گرفتن مکالمهای به نسبت طولانی میان شخصیتها، میمیر به کریتوس گوشزد میکند که به احتمال زیاد یورمنگاند (Jörmungandr) از راه ورود به یوتنهایم خبر داشته و آنها باید برای ادامه ماجرا نزد ورلد سرپنت (World Serpent) بروند. به همین دلیل میمیر، آترئوس و کریتوس راه Lake of the Nine را در پیش میگیرند تا با مار عظیم الجثه ملاقات کنند. هنگامی که این دیدار شکل میگیرد، میمیر با یک زبان باستانی با ورلد سرپنت صحبت کرده و متوجه یک سری نکات و راهحل میشود. در ابتدا یورمنگاند به میمیر میگوید که آترئوس برای او به شدت آشنا بوده و احساس میکند که پیش از این او را دیده است. در ادامه، ورلد سرپنت متذکر میشود که هنوز میشود با استفاده از بایفراست به یوتنهایم سفر کرد و موانعی که اودین آنها را به وجود آورده، از راه برداشت. اما آنها برای به واقعیت پیوستن این موضوع، به چندین آیتم مختلف نیاز خواهند داشت که در دنیای بازی پخش شدهاند.
در این نقطه به پایان قسمت دوم از داستان بازی God of War میرسیم. قسمتهای بعدی این مجموعه مقاله به زودی در وبسایت تیلنو منتشر خواهد شد. نظر شما درباره داستان گاد آف وار چیست؟ نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.