دههی ۷۰ میلادی همیشه یکی از کاملترین منابع الهام برای سازندگان بازی و فیلمهای مختلف بوده است که البته آنچنان که باید مورد توجه قرار نمیگیرد. حال اگر میخواهید بدانید که این بازهی زمانی برای روایت قصهی بازی Bioshock 4 نیز مناسب است یا خیر، با تیلنو همراه شوید.
همیشه زمانی که حرف از اتمسفر و دنیاهایی خاص میشود، ذهنمان خیلی سریع به سمت سری بازی Bioshock و جهانهای فوقالعاده زیبا و پیچیدهی آن میرود. شهرهایی پرعظمت و زیبا که زمانی با وعدهی ساخت یک آرمانشهر تاسیس شدند و رفته رفته انسانها، آنها را به جهنمهایی دیستوپیایی تبدیل کردند. البته تمام جذابیت و گیراییهایی که با یاد کردن از بایوشاک در ذهن ما زنده میشوند، قطعا بدون انتخاب یک بازهی زمانی درست به چنین موفقیتی دست نمییافتند.
نسخههای اول و دوم بازی در دههی ۶۰ میلادی و فقط سه سال پس از چاپ کتاب جنجال برانگیز اطلس شانه بالا انداخت (Atlas Shrugged) جریان داشتند و با بردن بازیکنان به شهر رپچر (Rapture)، به آنها تصاویر بسیار واضحی از مادیگرایی را نشان میدادند. بازی Bioshock: Infinite نیز در آمریکای سال ۱۹۱۲ و در میانهی بحرانهای نژادپرستی و استثناگرایی این کشور جریان داشت. حال اگر کمی با دقت به دنیای این دو بازی دقت کنیم، متوجه میشویم که کن لوین (Ken Levine) خالق این مجموعه برای ساخت این جهانها چقدر از بازهی زمانی انتخاب شدهاش الهام گرفته است و استودیوی Cloud Chamber نیز که وظیفهی ساخت نسخهی چهارم این مجموعه را بر عهده دارد اگر میخواهد به چنین موفقیتهایی دست بیاید، باید در انتخاب بازهی زمانی اثرش دقت بسیاری داشته باشد. در مقالهای دیگر از تی بلاگ، به تمام شایعات بازی Bioschock 4 نیز نگاهی انداختیم.
چرا دههی ۷۰ میلادی؟
در طول دههی گذشته، فرهنگ عامه تمرکز بسیار بالایی بر روی دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی و نوستالژی مخصوص به این دورهها گذاشته است. زیرا افرادی که در آن دوره به دنیا آمده و یا سن پایین داشتهاند، امروزه بخش بزرگی از فرهنگ عامه را پر کرده و در حال درآمدزایی از نوستالژیهای دوران کودکی خود و ارائهی آنها به اشکال مختلف به جوانان نسل جدید هستند. با این حال، جامعهی امروزی دیگر ظرفیت بیشتری برای پذیرش زیبایی شناسی نئونی مختص به دههی هشتاد و مواردی از این دست را ندارد، چون در چند وقت اخیر به وفور شاهد برخورد با آنها بوده است. اما در سوی مقابل، شاید کمتر کسی پیدا شود که سن زیر ۲۰ سال داشته و کاملا از اتفاقات، تمایلات و زیباییهای دههی ۷۰ آگاهی داشته باشد. این دهه همانند دیگر بازههای زمانی فرهنگ کشور آمریکا، دارای یک زیبایی شناختی بسیار قوی است که از پدید آمدن سبک ظاهری پانک تا موارد جذاب دیگری را شامل میشود.
در اواخر دههی ۶۰ و تا میانهی دههی ۷۰ میلادی، هوشیاری و دید مردم کشور آمریکا تغییر بسیار شدیدی را متحمل شد. به طوری که آرمانهای انقلابی دههی ۶۰ جای خود را به شورشهای دستهجمعی، فرقههای افراطی و کشتهشدن اعضای بلندپایهی این کشور دادند. پس از این زمان و اتفاقاتی که این کشور را تحت تاثیر قرار داد، مردم و به طور کلی جامعهی آمریکا متوجه شدند که چنین راهکار و دیدگاهی نمیتواند برای پیشرفت کشور مناسب باشد و باید به دنبال راههایی جایگزین بگردند.
مواردی که گفته شد، میتوانند منبع الهامهای بسیار خوبی برای فلسفه و روایت داستان بازی Bioshock 4 باشند. در کل دههی ۷۰ میلادی پر از اتفاقاتی است که کاملا با دنیای سری بایوشاک همخوانی داشته و اگر به درستی در بطن داستان به کار گرفته شوند، حتی میتوانند بر روی جامعهی امروز نیز تاثیر بگذارند.
نه تنها موارد بالا میتوانند در ساخت بازی Bioshock 4 کمک شایانی به استودیوی Cloud Chamber کنند، بلکه از لحاظ ظاهری نیز الهام گرفتن از زیبایی شناسی خاص و متمایز کنندهی دههی ۷۰ میتواند یک تم عالی برای شهر دیستوپیایی بعدی این سری به وجود بیاورد.
استودیوی Cloud Chamber برای ساخت دنیای بازی Bioshock 4 میتواند دست روی هر دورهای از تاریخ بگذارد و در انجام این کار نیز موفق ظاهر شود. اما وقوع داستان یک از نسخه از این سری در دههی ۷۰ میلادی میتواند دنیا و داستانی را خلق کند که تا به امروز با آن مواجه نشده باشیم. دقیقا مانند کاری که کن لوین در دو نسخهی اول این سری توانست با شهر رپچر انجام دهد و به دنیای اثرش هویت ببخشد.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا بایوشاک ۴ میتواند در غیاب خالق افسانهای خود یعنی کن لوین، باری دیگر به موفقیتهای هنری نسخههای قبلی خود دست یابد؟ دیدگاه خود را تیم تیلنو به اشتراک بگذارید.
منبع: وبسایت Gamerant