بازی, مقالات عمومی, یادداشت

تاریخچه سری بازی ‌های Hitman (قسمت اول)

Hitman

وقتی اسم ژانر مخفی کاری به گوش شما می‌خورد بلافاصله شما به یاد سه سری بازی Metal Gear Solid ،Splinter Cell و Hitman می‌افتید. چیزی که باعث ایجاد نقطه اشتراک در این سه عنوان می‌شود، شخصیت‌ها یا پروتاگونیست‌های اصلی معروفشان، ژانرشان و فراز و نشیب‌هایشان و شکست‌هایی است که در این سال‌ها با آن مواجه شده‌اند؛ اما چیزی که سری‌ بازی‌های Hitman را از رقبای خود متمایز می‌کند، این است که این سری بازی با تمام شکست‎‌هایی که در طول این سا‌ل‌ها خورده است توانسته با قدرت بیشتر به حیات خود ادامه بدهد.

این فراز و نشیب‌ها برای سری بازی‎‌های Hitman و استودیوی سازنده‌اش IO Interactive بسیار سهمگین بودند و حتی این استودیو را تا مرز تعطیلی کامل رساندند، اما موفقیت‌هایی که پس این مشکلات برای آن‌ها به وجود آمد داستان بسیاری قابل تاملی است و نشان می‌دهد که حتی در بدترین شرایط هم Agent 47 می‌تواند مأموریت خود با موفقیت انجام دهد. حالا با انتشار Hitman 3 تصمیم گرفتیم که به برسی تاریخچه سری‌ بازی‌های Hitman و همینطور استودیوی IO Interactive بپردازیم در ادامه با تیلنو همراه باشید.

 

Hitman آغاز می‌کند

سری بازی‌های Hitman

 

در سال 1998 استودیو دانمارکی Reto Moto که فقط هفت کارمند داشت، با استودیو Nordisk Film ادغام شد و استودیو IO Interactive شکل گرفت. در ابتدای کار استودیو Reto Moto  تصمیم داشت که یک بازی MMO RPG بسازد اما استودیو Nordisk Film آن‌ها را متقاعد کرد که به جای ساخت یک بازی عظیم که باعث می‌شود منابع آن‌ها و سرمایه‌شان را به طور کامل تمام کند، یک بازی اکشن سوم شخص الهام‌‌  گرفته از فیلم‌های جان وو بسازند. آن‌ها با استفاده از موتور بازی‌سازی Glacier engine که توسط  خودشان ساخته شده بود، می‌توانستند از تکنولوژی‌های شبیه‌سازی پارچه و همچنین Rag Doll استفاده کنند که در آن زمان در کم‌تر بازی دیده شده بود.

در همان زمان یکی از مسئولان Eidos Interactive با دیدن قابلیت‌های این موتور بازی‌سازی، استودیو IO Interactive را متقاعد کرد تا عنوان اکشن خود را تبدیل به یک بازی مخفی‌کاری کنند تا بتوانند پتانسیل موتور Glacier engine را به طور کامل به همه نشان دهند. با توجه به تجربه Eidos Interactive در ساخت عناوین مخفی‌کاری مانند Thief، اعضای استودیو IO Interactive قبول کردند که بازی خود را تبدیل به یک بازی مخفی‌کاری کنند.

در ایتدا کارکتر Agent 47 یک آدم‌کش عادی بود اما به دلیل محدودیت‌های آن زمان IO Interactive نمی‌توانست مو‌های این کاراکتر را به درستی روی سر او قرار بدهد و به همین علت تیم سازنده تصمیم گرفتند تا این شخصیت سری تاس باشد. برای جذابیت بیشتر، آن‌ها پشت سر او یک بارکد قرار دادند که باعث شد ایده کلون بودن Agent 47 به ذهن‌ آن‌ها برسد و در اینجا بود که کاراکتر Agent 47 متولد شد. پس از این تصمیم آن‌ها نام بازی خود را از Hitman: The Game به Hitman: Codename 47 تغییر دادند تا نظرات را به کاراکتر منحصر به فردی که خلق کرده بودند جلب کنند. شما می‌توانید همین الان جدیدترین نسخه‌ی این مجموعه را از فروشگاه ما برای PS4 و PS5 تهیه کنید. خرید بازی Hitman 3.

 

Hitman: Codename 47

سری بازی‌های Hitman

 

اولین بازی در سری بازی‌های Hitman در سال 2000 میلادی منتشر شد. داستان این بازی درباره دکتر آتو ولفگنگ اوتمایر و تلاشش برای ساخت یک ماشین کشتار بود. او و چهار نفر دیگر با اهدا خون خود می‌خواستند یک آدمکش بی نقص را به وجود آورند. پس از شکست‌های متعدد آوتمایر توانست در چهل و هفتمین تلاش خود موفق شود و Agent 47 را به وجود بیاورد. حالا با موفقیتش اوتنمایر تصمیم گرفت تا با کمک Agent 47 چهار شریک خود را حذف کند و از آن‎ها انتقام بگیرید و از اینجا داستان Agent 47 آغاز شد.

بازی Hitman: Codename 47 یک بازی جدید با مکانیک‌هایی بود که در کم‌تر بازی‌ای دیده می‌شدند؛ از شبیه سازی پارچه گرفته تا آینه‌های که به طور کامل انعکاس داشتند و گیم‌پلی‌ای که پتانسیل بسیار بالایی داشت. اما با تمام نقاط قوتی که این بازی داشت مشکلات زیادی نیز هم در ‌آن دیده می‌شد. از باگ‎‌های فراوان در بازی گرفته تا طراحی مراحلی نامتناسب که باعث شد این بازی نتواند به پتاسیل عالی خود دست پیدا کند.

اگر بخواهیم بیشتر وارد جزئیات شویم، چهار مرحله اول Hitman: Codename 47، از هویت قبلی خود یعنی یک بازی اکشن الهام گرفته از فیلم‌های جان وو را حفظ کرده‌اند و خود کارکترAgent 47 هم در این چهار مرحله بیشتر شبیه یک آدمکش مافیایی است تا یک هیتمن حرفه‌ای. اما از مرحله پنجم به بعد است که ما هویت واقعی این بازی را می‌بینیم. فضا‌های Sand Box و همینطور فرصت‌های مختلف برای حذف کردن افراد از المان‌های اصلی این ماموریت‌ها بودند اما باز هم به علت کمبود امکانات، این ایده‌ها به طور کامل در بازی پیاده نشده بودند. یکی دیگر از مشکلات این بازی نبود امکان Save کردن در میان بازی بود که باعث می‌شد اگر شما در انجام کارتان شکست بخورید دوباره آن مرحله را از اول شروع کنید. البته این ویژگی به سخت شدن بازی و جذاب‌تر کردنش کمک زیادی کرد.

Hitman: Codename 47 با واکنش‌های نسبتاً مثبتی از طرف منتقدین مواجه شد. آن‌ها از داستان ضعیف و همچنین گیم‌پلی نابرابر این بازی انتقاد کردند اما در عین حال از خیلی از جنبه‌های بازی تمجید کردند. مهمترین آن این بود که این بازی دارای پتانسیل بسیار بالا و مکانیک‌های گیم‌پلی قابل توجهی است اما هنوز نتواسته به حدی که باید باشد برسد؛ در واقع آن‌ها اعتقاد داشتند که این بازی می‌تواند شروع یک سری موفق باشد. برای مطالعه راهنمای تروفی بازی Hitman 3 می‌توانید به بلاگ تیلنو مراجعه کنید.

 

Hitman 2: Silent Assassin

سری بازی‌های Hitman

 

پس از انتقاداتی که به Hitman: Codename 47 وارد شد، IO Interactive با درس گرفتن از اشتباهات خود و ارتقا موتور بازی‌سازی خود در سال 2002 میلادی Hitman 2: Silent Assassin را عرضه کرد. این بازی از همه نظر از نسخه قیلی خود بهتر بود و به نظر می‌رسید که IO Interactive توانسته تا حد زیادی پتانسیل بازی قبلی را که نتواسته بود در Hitman: Codename 47 پیاده کند و در این کار بسیار موفق باشد.

داستان Hitman 2: Silent Assassin چند وقت بعد از وقایع بازی اول است و داستان Agent 47 را پس از کشتن خالقش دکتر آتو ولفگنگ اوتمایر دنبال می‌کند. او پس از وقایع بازی قبلی بازنشسته شده و در کلیسای کوچکی در سیسیل با یک کشیس زندگی می‌کند و به دنبال پیدا کردن معنای زندگی و همچنین جایگاهش در دنیا است، اما بعد از این که گروهی این کشیش را گروگان می‌گیرند Agent 47 مجبور می‌شود تا دوباره به زندگی قبلی خود برگردد.

در نگاه اول این داستان بسیار درگیر کننده ‌است، اما فقط در بخش ابتدایی بازی دنبال می‌شود و در ادامه بازی به طور کامل کنار گذاشته می‌شود و مانند بازی قیلی تمرکز اصلی تیم سازنده روی گیم‌پلی بازی قرار می‌گیرد. اما بر خلاف Hitman: Codename 47 آن‌ها توانسته بودند که فرمول بازی اول تقریباً بدون نقص پیدا کنند البته بدون نقص برای آن زمان، این بار طراحی مراحل بسیار بهتر و با تبحر بسیار بالا انجام شده بود، تیر اندازی و هندلیگ اسلحه‌ها آنقدر بهتر شده بود که خیلی‌ها آن را مانند یک شوتر سوم شخص بازی می‌کردند. مراحل بزرگتر بودند و امکان حذف اهداف بسیار راحت‌تر شده بود و همچنین کنترل Agent 47 به مراتب از نسخه قبلی خود بهتر بود. باید اضافه کرد که این بار قابلیت Save در میان بازی وجود داشت.

با تمام نکات مثبت بازی Hitman 2: Silent Assassin، چند ایراد بزرگ هم داشت یکی از آن‌ها دوربین بسیار نزدیک آن بود. دیگر ایرادش داستان ضعیفش و همچنین مشکلات هوش مصنوعی بود که هر بار Agent 47 را در حال دویدن می‌دیدند شروع به تیر اندازی می‌کردند. یکی دیگر از مشکلات بازی وجود قابلیت بیهوش کردن افراد به جای کشتن آن‌ها بود که ایده بسیار خوبی به شمار می‌رفت، اما به دلیل این که مدت زمان بیهوشی موقت بود، آن‌ها پس از به‌ هوش آمدن بلافاصله به نزدیک‌ترین نگهبان خبر می‌دادند. حالا همه آن‌ها به طور هم زمان مکان شما را می‌دانستند و اصلاً مهم نبود که شما کجای نقشه هستید و چه لباسی پوشیده‌اید نگهبان به سمت شما می‌آمدند و شروع به تیراندازی می‌کردند.

بازی Hitman 2: Silent Assassin بر خلاف نسخه قبلی با واکنش بسیار مثبتی مواجه شد و تمام منتقدان IO Interactive را برای یادگیری از اشتباهاتشان و بر طرف کردن بیشتر آن‌ها تحسین کردند.

 

Hitman: Contracts

سری بازی‌های Hitman

 

موفقیت Hitman 2: Silent Assassin باعث شد که استودیو Edios Interactive استودیو IO Interactive را به طور کامل خریداری کند. این نقل و انتقالات باعث شد که فشار روی IO Interactive بیشتر شود. Edios Interactive از آن‌ها می‌خواست که در عرض دو سال قسمت سوم این بازی را تولید کنند، اما IO Interactive که می‌دانست که نمی‌تواند یک بازی کاملاً جدید را در این مدت عرضه کند، تیم خود را به دو تیم بزرگ و کوچک تبدیل کرد و مسئولیت ساخت بازی Hitman: Contracts که یک بازی میانی بود یا به قولی قسمت 2.5 این بازی‌ها بود را به تیم کوچک‌تر داد.

داستان Hitman: Contracts  یک داستان  تقریباً مستقل است که داستان اصلی را پیش ‌نمی‌برد. این بازی در مورد Agent 47 که زخمی شده است و در خانه‌ای در که در محاصره پلیس است گیر افتاده و به همین علت خاطرات گذشته خود را مرور می‌کند. به طور کلی داستان این بازی چیز خاصی در خود ندارد اما از عناوین قبل تاریک‌تر است و کمی به کارکتر Agent 47 انسانیت می‌دهد و به ما اجازه می‌دهد تا با او کمی ارتباط برقرار کنیم و بتوانیم او را بیشتر بفهمیم.

Hitman: Contracts شامل دوازده مرحله بود که ۶ تا از آن‌ها کاملاً جدید بودند و شش‌تای دیگر ریمستر بهترین مراحل Hitman: Codename 47 بودند گیم‌پلی و همیطور گرافیک این بازی کاملاً مانند عنوان قبلی خود بود. البته باید به این نکته اشاره کرد که در گیم‌پلی بازی تغییرات کوچکی ایجاد شده بود به طور مثال دوربین بازی دیگر آن‌ حالت غیرقابل پیش بینی بودن را نداشت و همچنین دویدن جلوی نگهبانان باعث به گلوله بستن Agent 47 نمی‌شد سیستم بیهوش کردن افراد هم کمی بهتر شده اما باز هم به علت دائمی نبودن این حال باعث به وجود آمدن مشکلات زیادی می‌شد.

یک نکته جزئی اما بسیار جذاب Hitman: Contracts این بود که به علت این که Agent 47 در یک شب بارانی و در یک اتاق تاریک محبوس شده بود و همچنین زخمی است دچار توهم می‌شود و بین حالت نیمه هشیاری به سر می‌برد. تمام مراحل این بازی در یک شب بارانی اتفاق می‌افتد که این به اتمسفر بازی بسیار کمک می‌کند و به آن یک حالت فراواقعی می‌دهد.

Hitman: Contracts به اندازه عنوان قبلی خود مورد اقبال منتقدان قرار نگرفت، چون آن‌ها اعتقاد داشتند که این بازی یک بازی کامل نیست و بیشتر شبیه یک آلبوم بهترین‌هاست. اما با گذشت زمان و برداشته شدن انتظارات Hitman: Contracts تبدیل به یک جواهر پنهان شد.

 

Hitman: Blood Money

سری بازی‌های Hitman

 

دو سال پس از انتشار بازی Hitman: Contracts استودیو IO Interactive شاهکار خود، یعنی بازی Hitman: Blood Money را منتشر کرد. تمام تلاش‌های IO Interactive در قسمت‌های قیلی به ساخت این بازی ختم شد و آن‌ها به معنای واقعی کلمه توانستند به طور کامل پتاسیل، مکانیک‌ها و سیستم‌‌های گیم‌پلی را در Hitman: Blood Money پیاده کنند. ساخت Hitman: Blood Money که قسمت سوم سری بازی‌های Hitman محسوب می‌شد، حدود چهار سال طول کشید که طولانی‌ترین مدت زمان ساخت یکی از بازی‌ها بود. علت این زمان ساخت یک موتور جدید بازیسازی و همچنین تغییرات بزرگ و کوچک در گیم‌پلی بازی بود.

تغییرات ایجاد شده در مکانیک‌های بازی که به لطف این موتور بازی‌سازی جدید امکان پذیر شده بود، شامل یک دوربین کاملاً داینامیک با قابلیت چرخش 360 درجه به شمار می‌رفت. Agent 47 می‌توانست از مکان‌هایی قابل بالا رفتن بودند بالا برود، که این خودش باعث ایجاد موقعیت‌های متنوعی در حذف اهداف بود و بالاخره وقتی که Agent 47 کسی را بیهوش می‌کرد، آن‌ها برای همیشه بیهوش می‌ماندند. از دیگر تغییرات اساسی‌ای که در گیم‌پلی اتفاق افتاده بود، قابلیت پرتاب اشیأ برای پرت کردن حواس نگهبانان، مخفی کردن اجساد در صندوق‌ها و امکان مخفی شدن در کمدها بود که تنوع زبادی به گیم‌پلی می‌داد.

تمرکز اصلی Hitman: Blood Money روی قتل‌های تصادفی بود که باعث به وجود آمدن چالش‌های زیاد و همچنین انجام متعدد مراحل می‌شد. مراحلی در بازی وجود داشتند که به شما امکان مسموم کردن هدف یا رها کردن یک لوستر بزرگ روی سر اهداف را می‌دادند. این مکانیک جدید در بازی باعث شد که افراد جدید زیادی به طرفداران Hitman اضافه شوند و برای اولین بار پا جای پای این آدم‌کش بی رحم و بی احساس بگذارند و همین باعث شد که بازی در زمان عرضه خود بیشتر 1.5 میلیون نسخه بفروشد‌.

بعد از انتشار Hitman: Blood Money و واکنش‌های بسیار مثبت به این بازی، IO Interactive قصد داشت تا از کمی از این سری فاصله بگیرد و به ساخت بازی‌های جدید بپردازد. همین باعث شد طولانی‌ترین زمان میان این بازی‌ها و بازی بعدی ایجاد شود و در نهایت بازی بعدی در این سری با وجود انتظارات بالا برای خیلی‌ها بسیار ناامید کننده باشد.

با پایان این دوره از بازی‌های Hitman قسمت اول این مقاله ‌هم به پایان می‌رسد. در قسمت دوم این‌ مقاله به دوره جدید سری بازی‌های Hitman و هچنین مشکلات بزرگ و کوچک تیم سازنده آن خواهیم پرداخت.

نظر شما درباره سری بازی‌های هیتمن چیست؟ نظر خود را حتما با ما به اشتراک بگذارید.

 

بازگشت به لیست

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *