بازی, یادداشت

بازی Death Stranding: دلایلی برای تجربه کردن این اثر

بازی Death Stranding

بازی Death Stranding اثری متفاوت با آن چه که امروزه در دنیای بازی‌هایی ویدویی می‌بینیم، است و مخاطبان آن به طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند؛ طرفداران و مخالفان. اما آن‌هایی که جزء طرفداران بازی هم هستند، بر روی یک سری نقاط منفی بازی، اتفاق نظر دارند. با تیلنو همراه شوید تا دلایل دوست داشتنی بودن و منفور بودن دث استرندینگ را مرور کنیم.

بازی Death Stranding

بازی Death stranding یک مورد استثنا است و کم پیش می‌آید که آثاری را مانند آن ببینیم. همان طور که گفته شد مخاطبان این بازی به دو دسته‌ی طرفداران و مخالفان تقسیم می‌شود. این بازی به قدری عجیب و دو قطبی بود که حتی کار منتقدان را هم برای بررسی و نمره دادن به آن را سخت کرد، اما در آخر هم هیچ کس نتوانست که دسته‌ی مقابل را متقاعد کند که این بازی یک شاهکار است یا یک افتضاح. جواب این سوال یک موضوع شخصی است و کسی نمی‌تواند به طور کامل آن را ثابت کند. بنابراین دث استرندینگ، بر روی لبه‌ی یک تیغ قرار می‌گیرد. اما به هر حال، در ادامه‌ی این مقاله، به بازبینی نقاط ضعف و قوت این بازی کالت، می‌پردازیم.

بازی Death Stranding بدون شک اثری است که مفهوم مشخصی دارد. می‌داند که در حال انجام چه کاری است و دلیل انجام آن کار را هم می‌داند. اما همین دلیل است که بسیاری از بازیکنان آن را به عنوان یک اثر عجیب می‌دانند. شاید با خود بپرسید که چگونه ممکن است چنین اتفاقی رخ دهد؟ پاسخ ساده است؛ دث استرندنگ یک بازی کند و طولانی است که سعی می‌کند با وسایلی که در اختیار دارد، بازیکن را سرگرم نگه دارد. همین مورد، دث استرندینگ را به عنوان یکی از «به یاد ماندنی‌ترین» بازی‌های دهه‌ی پیش، تبدیل می‌کند. اما باید بدانید که به یاد ماندنی،تنها معنی یک خاطره‌ی خوب را نمی‌دهد و ممکن است از آن، به عنوان یک خاطره‌ی بد یاد شود.

حال ما قصد داریم با یک نگاه بی‌طرفانه و به صورت موردی، به بررسی نکات مثبت و منفی این بازی پر حاشیه، بپردازیم.

دقایق ابتدایی دث استرندینگ با شکوه است

سکانس مقدمه یا افتتاحیه‌ی دث استرندینگ با نشان دادن جلوه‌‌های سینمایی خود آهسته، مستحکم و یکپارچه عمل می‌کند و در نهایت به یک غافگیری بزرگ از داستان اصلی می‌رسد. توصیف دقایق ابتدایی این بازی غیرقابل توصیف است و تنها هنگامی متوجه آن خواهید شد که خودتان به تجربه‌ی بازی بپردازید. آن هم نه با نگاه یک تجربه‌ی معمولی، دث استرندیگ در دسته‌ی بازی‌هایی قرار می‌گیرد که باید برای فهم داستان آن حتی به صورت سطحی، تمام تمرکز و حواس خود را به کار ببندید. سکانس مقدمه‌ی دث استرندینگ هم از این موضوع جدا نیست و باید با چشمان خود داستان را دنبال کنید. کوجیما، کارگردان بازی Death Stranding، در مورد دقایق ابتدایی اثر کار متفاوت و فوق العاده‌ای انجام می‌دهد. او با یک مفهوم مناسب به سراغ این قسمت می‌رود و سعی می‌کند که از لحظه‌ی ابتدایی بازی، مهم بودن داستان آن را به مخاطب منتقل کند.

بازی Death Stranding

اپیزود سوم بیش از حد کند است، ولی ارزشش را دارد

با این که دو اپیزود اول دث استرندینگ، با روند آهسته‌ی خود نوید از یک بازی پر از غافلگیری را می‌دهند، اما اپیزود سوم بازی به طرز اذیت کننده‌ی کند پیش می‌ر‌ود. درست است که اپیزود سوم با اختلاف زیاد طولانی‌ترین اپیزود بازی است و قصد دارد که بازیکنان را بیشتر در جنبه‌ی Sand Box گونه‌ی بازی قرار دهد، اما این روند بیش از حد طولانی می‌شود و رویکرد روایت داستان، با یک سکته‌ی طولانی متوقف می‌شود و به وجهه‌ی سینمایی بودن بازی، لطمه می‌زند.

اپیزود سوم با قصد آشنا کردن بازیکنان با مفهوم کلی، در بازی قرار داده شده است. اما این وقفه پس از مدتی این حس را به شما می‌دهد که سم از قصد در حال کند‌تر راه رفتن است و به طور کلی، حوصله‌ی شما را سر می‌برد. درست است که این اپیزود به عنوان یکی از مهم‌ترین بخش‌های بازی قصد دارد مکانیک‌های مختلف را به بازیکن آمورزش دهد، اما کند بودن بی‌مورد آن را نمی‌توان انکار کرد.

لحظه‌ی برخورد با BTها، نفس را سینه‌ها حبس می‌کند

بی تی‌ها، یکی از بهترین بخش‌های بازی Death Stranding هستند و تا مقدار زیادی به جذابیت‌های بازی می‌افزایند. کوجیما از بی تی‌ها برای طراحی اتمسفر و اسلحه‌های بازی، کمک بسیاری گرفت. ایده‌ی این که سم نمی‌تواند به طور مشخص بی تی ها را ببیند و فقط به وسیله‌ی BB خود می‌تواند آن را حس کند، لحظات برخورد کردن با بی تی‌ها را به طرز نفس گیری ترسناک می‌کند. درست است که با ادامه در روند داستان سم موفق به کسب اسلحه‌هایی می‌شود که می‌تواند با استفاده از آن‌ها به سمت BT ها شلیک کند، اما این مورد به هیچ وجه از جذابیت نبرد با دشمن‌های نامرئی، کم نمی‌کند.

با وجود تعداد زیاد Hemetic Grenadeها و Assault Rifleها در دنیای بازی Death Stranding، برخورد با بی تی‌ها به هیچ وجه جنبه‌ی چالش برانگیز خود را از دست نمی‌دهند. با این که برخورد با بی تی‌های معمولی شما را مجبور به استفاده از حالت مخفی کاری می‌کند، اما طراحان بازی اطمینان حاصل کرده‌اند که به محض برخورد با Bossها، از حالت مخفی کاری درآیید و به مبارزه‌ی با آن‌ها بپردازید. با وجود این مکانیک، سیستم مبارزه و مخفی کاری بازی به شکل مناسبی متعادل شده است و شما در هیچ کجای بازی احساس کمبودی نخواهید کرد.

بازی Death Stranding

برخورد با Muleها، به هیچ عنوان جالب نیست

بر خلاف حضور بسیار جذاب بی تی‌ها، برخورد با Muleها (به خصوص در بخش‌های ابتدایی بازی) به هیچ عنوان جذاب و چالش برانگیز نیست. کمپ Muleها، در سراسر نقشه‌ی بازی پخش شده است اما مشکل این است که اگر بخواهید از دست آن‌ها فرار کنید، هیچ کاری از دست آن‌ها بر نمی‌آید. به عبارتی دیگر، آن‌ها به دلیل هوش مصنوعی به نسبت ضعیف خود، نمی‌توانند دردسر خاصی را برای شما ایجاد کنند. علاوه بر این، شما در طی روند بازی تفنگی به نام ‌Bola Gun به دست می‌آورید. هنگامی که شما این اسلحه را در دست بگیرید، هیچ میولی نمی‌تواند حریف شما شود و این موضوع، هوش مصنوعی ضعیف آن‌ها را بیشتر از هر زمان دیگری، مشخص می‌کند. البته که با پیش روی در داستان، گروهی به نام «تروریست‌ها» به بازی اضافه می‌شود. تروریست‌ها از شرایط بهتری نسبت به میول‌ها برخوردارند اما مشکل این جا است که آن‌ها خیلی دیر به جمع دشمنان بازی اضافه می‌شوند و شما نیمی از بازی را بدون مشاهده‌ی یک دشمن انسان قابل احترام تجربه می‌کنید.

البته تروریست‌ها هم مشکلی مانند میول‌ها دارند. برخورد با آن‌ها تنها زمانی مشکل می‌شود که بخواهید در یک نبرد مستقیم با آن‌ها برخورد کنید، چرا که آن‌ها می‌توانند به وسیله‌ی تفنگ‌های خود، آسیب چشم گیری را به شما وارد کنند. اما اگر تلاش کنید که تنها از دست آن‌ها فرار کنید، کاری از دست تروریست‌ها بر نمی‌آید.

بازی Death Stranding

در بخش‌هایی که از مخفی کاری استفاده می‌کنید، شاهد یک گیم پلی شیک و کلاسیک هستید.

اگر تریلر‌های بازی Death Stranding را دیده‌اید یا این که خود بازی را تجربه کرده‌اید، به احتمال خیلی زیاد متوجه محوریت بازی بر اساس راه رفتن و طی کردن مسافت‌های طولانی، شده‌اید. به طور کلی، همین مکانیک راه رفتن است که دث استرندینگ را جذاب می‌کند. هر چند که جذابیت استفاده از مخفی کاری به هیچ وجه در حد و اندازه‌ی بازی‌های سابق سابق کوجیما نیست، اما به طور کلی سم  و دث استرندینگ کار خود را به خوبی انجام می‌دهند. از جمله‌ی این مخفی کاری‌های جذاب، لحظه‌ی برخورد با بی تی‌ها است. هنگامی که BB حضور BT ها را حس می‌کند، بازی با یک روند نامحسوس بازیکن را به سمت استفاده از Stealth سوق می‌دهد. بخش مخفی کاری دث استرندینگ در حدی شما را مجذوب خودش می‌کند که دیگر تمایلی به مبارزات تن به تن نخواهید داشت و همواره سعی می‌کنید که طول شهر‌های متحده‌ی آمریکا را، با مخفی کاری پشت سر بگذارید.

علاوه بر موراد ذکر شده، سیستم بار رسانی دث استرندینگ، تعامل ظریف و متعادلی را با حالت مخفی کاری برقرار می‌کند. از آن جایی که شما باید سعی کنید که بار خود را در بهترین حالت ممکن به دست صاحبش برسانید، پس وارد شدن به نبرد‌های شلوغ کار یک آدم عاقل نخواهد بود. چرا که اگر یکی از میول‌ها یا ترویست‌ها یک ضربه‌ی کوچک به شما بزنند، بار شما به زمین خواهد افتاد و در ادامه، از خط سلامتی آن کاسته خواهد شد.

مرگ، تاثیر و نتیجه‌ی جدی و ملموسی ندارد

بر خلاف آن چه که در نمایش‌ها بازی دیدیم، مرگ آن طور که باید مجازات خاصی را برای بازیکن به وجود نمی‌آورد. از آن جایی که هسته‌ی اصلی داستان بازی Death Stranding مربوط به مرگ و مردن است، انتظار پیچیدگی بیشتری از این مکانیک می‌رفت. هنگامی که سم جان خود را از دست می‌دهد، پس از یک مینی گیم چند ثانیه‌ای، خیلی سریع و راحت به همان جایی که مرده، باز می‌گردد. در واقع این رویکرد، حتی فلسفه‌ی Game Over را که در تمامی بازی‌های ویدیویی می‌بینیم، زیر سوال برده است. همان طور که گفته شد، هنگامی که جان خود را از دست می‌دهید پس از یک مینی گیم کوچک به بازی بر می‌گردید.در واقع شما تنها زمانی به Checkpoint قبلی باز می‌گردید که مینی گیم ذکر شده را بیش از حد طول بدهید. بنابراین، مرگ هیچ گونه اثر خاصی ندارد و اگر در طول ماجراجویی خود Game Over شدید، به هیچ وجه نگران نشوید چرا که هیچ زمانی را از دست نخواهید داد.

بازی Death Stranding

دیالوگ‌ها و نوشته‌های بازی، روح را نوازش می‌کنند

کوجیما، کسی است که زیاده نویسی می‌کند و متن‌هایی را که می‌تواند با چند جمله‌ی کوتاه تمام کند، از قصد طولانی می‌کند. به هر حال، این یکی از خصلت‌های او است که باعث شده تا طرفداران بی‌شماری را دور خود جمع کند. در واقع، اگر احساس کردید که نوشته‌ها و دیالوگ‌های بازی خیلی طولانی شد، باید بدانید که این مورد به هیچ وجه یک ضعف نیست، بلکه یک نکته‌ی قوت و سبک خاص خود کوجیما است. دیالوگ‌های رد و بدل شده‌ی طولانی، به عمق پیدا کردن هر چه بیشتر جهان بازی کمک می‌کند. به عبارتی دیگر، اگر تعداد و طول این اطلاعات کم‌تر بود، دث استندینگ قادر به روایت داستان انقلابی خود نبود. دنیای بازی آن قدر پیچیده و پر جزئیات است که اگر قرار بود یک نویسنده‌ی معمولی آن را بنویسد، صد در صد به مشکل بر می‌خورد. بنابراین، حجم زیاد نوشته‌ها و دیالوگ‌ها بازی، نشان از ذهن فوق العاده‌ی کوجیما دارد.

البته لازم به ذکر است که اگر در یک بازی، تعداد و حجم بازینامه کم بود، به هیچ وجه خبر از ضعیف بودن روایت آن بازی نمی‌دهد، بلکه اگر همان بازینامه‌ی کوتاه به خوبی پردازش شود می‌تواند بسیار جذاب‌تر و مفید‌تر واقع شود. به عبارتی دیگر، طولانی یا کوتاه بودن عمق نوشته‌ها را مشخص نمی‌کند و هر کدام از آن‌ها می‌تواند با توجه به شرایط، مفید و مضر واقع گردند.

رونند درجه‌ی سختی بازی Death Stranding تاثیر چندانی ندارد

درجه‌ی سختی دث استرندینگ در ابتدای بازی، حالت سخت و نا آشنایی را برای بازیکنان تداعی می‌کند. در واقع قبل از این که بازیکن با مکانیک‌های اثر آشنا شود، خود را درون دنیایی می‌بیند که هر گوشه از آن، به مرگ منتهی می‌شود. اما با پیش روری در روند بازی، همه‌ی شرایط به نفع سم بر می‌گردد و همه‌ی چالش‌های بازی، برای او آسان می‌شود و این شرایط، تا لحظه‌ی پایانی بازی ادامه پیدا می‌کند. حتی جالب است که بدانید Boss Fight نهایی بازی، یکی از آسان‌ترین بخش‌های دث استرنیدنگ است و می‌توانیم از این مورد با نام یکی از عیب‌های اثر، یاد کنیم.

در واقع در بخش‌های پایانی بازی هیچ اکشنی وجود ندارد که بازیکن را وارد یک چالش تمام عیار کند. اما در طرفی دیگر، این موضوع می‌تواند منطقی هم دانسته شود چرا که تجهیزات سم و قدرت بدنی او، با پیش روی در روند بازی بیشتر می‌شود. اما اگر بخواهیم چشمان خود را بر روی منطق داستان ببندیم، انتظار مبارزه‌ی چالش برانگیزتری را در لحظات پایانی بازی، می‌کشیدیم.

موسیقی بازی Death Stranding پر از معنا و مفهوم است

همان گونه که می‌دانید، Low Roar نام یک آلبوم موسیقی معروف است که دارای قطعه‌های زیبا و فوق العاده‌ای است. در واقع، در لیست موسیقی‌های بازی‌های ساخته شده توسط هیدئو کوجیما، همیشه اثری از قطعه‌های دنیای واقعی بوده است و این قطعه‌ها، در کنار Track های Original یا اصلی بازی، ترکیب گوش نوازی را درست کرده‌اند. این روند (موسیقی‌های واقعی در کنار موسیقی‌های بازی) از بازی Metal Gear: Gun of Patriots شروع شد. بازی Metal Gear Solid V از قطعه‌های فیلم «میان ستاره‌ای» و بازی Death Stranding هم از چند Track سریال Suit، استفاده کرده است.

به هر حال بر خلاف بازی‌های مجموعه‌ی Metal Gear، در دث استرندینگ سم دارای یک پخش کننده‌ی موسیقی مانند یک Ipod نیست. در مجموعه بازی‌های Metal Gear، شخصیت اصلی همواره یک پخش کننده‌ی موسیقی یا به عبارتی یک دستگاه Music Player همراه خود داشت که می‌توانست با آن، قطعه‌ی دلخواه خود را هر زمانی که خواست، گوش دهد. اما در بازی Death Stranding خبری از چنین مکانیکی نیست و قطعات مختلف موسیقی در حین گیم پلی و زمانی که کارگردان صلاح می‌داند، پخش می‌شوند.

بازی Death Stranding به طور معمول بازیکن را هنگام طی کردن مسیر نقشه، با سکوتی خاص تنها می‌گذارد و سعی می‌کند مخاطب خود را هر چه بیشتر در محیط بازی غرق کند و به همین دلیل، از پخش کردن موسیقی مضمن، اجتناب می‌کند. اما در این بین استثنا‌هایی هم وجود دارد. در بخش‌هایی از سفر‌های سم، شما می‌توانید به موسیقی انتخابی کارگردان گوش فرا دهید که هر کدام از آن‌ها، معنا و مفهوم خاص خود را دارند و همین مورد، باعث می‌شود که ماجراجویی سم، به نوعی به یاد ماندنی شود.

هولوگرام‌های (Hologram) دث استرندینگ، مضحک به نظر می‌رسند

بدون شک هر بازیکنی هنگام شنیدن دیالوگ‌ سکانس‌های مختلف، بیش از پیش پیش به نبوغ کوجیما پی می‌برد. اما کوجیما انگار هنگام نوشتن دیالوگ‌ هولوگرام‌ها، به آدم دیگری تبدیل می‌شود. شما در طی ماجراجویی خود در دنیای دث استرندینگ، به آدم‌های مختلفی بر می‌خورید که در پناهگاه خود زندگی می‌کنند. این افراد، بیشتر مواقع ترجیح می‌دهند که به صورت فیزیکی به ملاقات سم نیایند و با استفاده از هولوگرام‌ها و از دور، با او صحبت کنند. اما هنگامی که صحبت این افراد را می‌شنوید، فکر می‌کنید که نویسنده‌ی این گفت و گوها، یک نویسنده‌ی مبتدی است. این پایان کار نیست و سم به ۹۰ در صد از حرف‌های این افراد، هیچ گونه واکنشی نشان نمی‌دهد. این مورد، مانند یک نقطه‌ی ننگین در میان داستان سرایی درخشان اثر است و  استحکام و ثبات روند بازی را از آن می‌گیرد. اما خوش بختانه، در پلن پایانی بازی خبری از این هولوگرام‌ها نیست و شما می‌توانید با خیال راحت، به شنیدن داستان گوش فرا دهید.

بازی Death Stranding

در پایان اگر دوست دارید که خود شما از نزدیک نقاط قوت و ضعف بازی Death Stranding را تجربه کنید، می‌توانید با کلیک بر روی لینک، به صفحه‌ی خرید بازی Death Stranding بروید.

نظر شما در مورد بازی Death Stranding چیست؟ آیا به نظر شما نقاط قوت بازی توانسته عیوب آن را بپوشاند و اثر را به یک بازی به یاد ماندنی تبدیل کند؟ نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.

منبع: Game Rant

بازگشت به لیست

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *