بازی, عمومی, مقالات عمومی, یادداشت

بازی فورتنایت: ۱۰ دلیلی که باعث موفقیت آن شده است

بازی فورتنایت

هر زمانی که بحث از موفقیت یک بازی ویدئویی پیش بیاید، گزینه های زیادی به ذهن طرفداران می‌رسد؛ ولی هنگامی که بحث موفقیت، از نظر مالی و تعداد کاربران باشد یک بازی حرف اول و آخر را می‌زند، بازی فورتنایت (Fortnite)، پول ساز‌ترین سرگرمی تاریخ. با تیلنو برای بررسی ده دلیلی که به موفقیت بازی فورتنایت منجر شد همراه باشید.

اگر تا به حال اسم بازی فورتنایت را نشنیده‌اید احتمالا مدت زیادی را در فضای اینترنت نمی گذرانید، زیرا اکثر وبسایت‌ها و بلاگ‌ها به طور مرتب در مورد فورتنایت می نویسند و رسیدن به حداقل یکی از آن‌ها تقریبا اجتناب ناپذیر است و بالاخره به یکی از آن‌ها برخورد می‌کنید. فقط کافی است تصور کنید که فورتنایت در ماه ژانویه به رکورد ۴۰ بازیکن همزمان رسید، رکوردی که کسی تا به حال نزدیکش هم نشده است.

اپیک گیمز (Epic Games)، شرکت سازنده‌ی بازی فورتانیت، پشت این بازی به شدت موفق قرار دارد و پایان هر ماه مبلغی به حدود ۳۰۰ میلیون دلار به جیب می‌زند؛ و با توجه به ورود بازی به بازار‌های به شدت بزرگ چین، در حدود یک سال پیش، این مبلغ بازهم اضافه می‌شود، پس کافی است که خودتان یک حساب سرانگشتی بکنید.

اخیرا گزارش‌هایی از طرف پدر و مادر‌ها، در جهت اعتیاد شدید فرزندانشان به بازی به گوش می‌رسد، به طوری که باعث کم تحرکی و گوشه گیری آن‌ها شده است. برخی از اولیا هم با ورود به دنیای بازی تلاش می‌کنند که بفهمند دلیل این همه اعتیاد و عصبانیت چیست. در عین حال بازیکن‌های حرفه‌ای فورتنایت هم پول هنگفتی به جیب می‌زنند ‌(برای مثال بازیکنی به نام بوگا (Bugha) با قهرمانی در جام جهانی فورتنایت، به جایزه‌ی سه میلیون دلاری دست یافت) و سازمان جهانی بهداشت هم یک دسته بندی جدید به نام بازی‌های اعتیاد آور ایجاد کرده است که شک نکنید بازی فورتنایت، جایی در نزدیک به صدر لیست برای خود رزرو کرده است.

بنابراین چه دلیلی باعث می‌شود بازی فورتنایت به چنین موفقیتی برسد؟ جوا ساده است؛ برای موفقیت طراحی شده است. تعداد محدودی از محصولات، چه برسد به ویدیدئو گیم توانسته‌اند چنین رابطه‌ای با طرفداران برقرار کنند. البته اگر اعداد و ارقام جدیدی برای رونمایی داشته باشند، نام بازی فورتنایت تصادفی نیست. درست است که یک شبه به موفقیت نرسیده است، اما شهرت آن خیلی زود همه گیر شد و به نظر نمی‌رسد حالا حالا‌ها این شهرت قصد کم شدن داشته باشد.

بنابراین بدون حرف بیشتر، این شما و این هم  ۱۰ دلیل موفقیت فورتناینت که ثابت می‌کند بازی برای موفقیت طراحی شده است:

1- دنبال کردن یک فرآیند طراحی به صورت تکراری

فرآیند طراحی تکراری یک مفهوم و معیار ساده اما قدرتمند برای اعتبار سنجی و تکامل ایده‌ها است. این فرآیند به طراحان محصول اجازه می‌دهد تا عملکرد محصول خود را به طور منظم و مستقیم مشاهده کنند تا میزان اثربخشی ایده‌های خود (یا فقدان آن‌ها) مشخص شود. بنابراین، به موازات استفاده‌ی کاربران از محصول، طراحان قادرند در هر مرحله از راه (حتی پس از انتشار محصول) ایده‌هایی را به رگ‌های محصول خود اضافه کنند تا طراحی آن به مرور زمان تکامل یابد و تجربه‌ی کلی بازی بهتر شود.

در بازی Fortnite، تقریبا همه چیز پس از عرضه‌ی بازی تغییر کرده است. با گذشت زمان اپیک گیمز، ناشر بازی، هموار اسلحه‌های مختلف، آیتم‌ها، حالت‌های بازی، قسمت‌هایی از نقشه، کاراکتر‌ها یا همان اسکین‌ها (Skin)، مکانیک بازی، وسایل نقلیه و موارد دیگر را به بازی اضافه یا حذف کرده است. اما این که بگوییم بازی به طور کامل با نقطه‌ی شروع خود از نظر محتوا فرق کرده و نسخه‌ای که امروز می‌بینیم از نسخه‌ی اولیه غیر قابل تشخیص است، دروغ است؛ اما به طرز شگفت‌اوری تغییر کرده تا به شکل و شمایل امروز‌ش رسیده است.

بازی فورتنایت

برگ برنده

بازی فورتنایت هر هفته، با انتشار یک به روز رسانی میزبان حداقل سه تغییر کوچک و بزرگ می‌شود. اگر چه این تغییرات تا ابد بر روی بازی باقی نمی‌ماند، ولی یک مدت زمان کوتاهی به سازندگان می‌دهد تا عملکرد آن تغییر را ارزیابی کنند تا متوجه شوند که تغییر می‌تواند بماند یا نیاز به حذف دارد. اپیک گیمز هم چنین به بهانه‌ی تعطیلات و مناسبت‌های مختلف، به روزرسانی‌هایی مرتبط با این اتفاقات عرضه می‌کند. (برای مثال با توجه به رسیدن تعطیلات سال نوی میلادی، به روزرسانی‌ای مرتبط با کریسمس عرضه می‌کند که حاوی محتوای مرتبط با آن است)

2- ساختن محیط با محوریت همکاری گیمر‌ها با یکدیگر

نیک پامگارتن (Nick Paumgarten) در مقاله‌ای با عنوان فورتنایت چگونه قلب و مغز نوجوانان را تسخیر کرد، گفت:

چه یک گیمر فصلی باشید و چه یک پدر تند و تیز، بر این مسئله تفاهم دارید که بازی فورتنایت در حال تشکیل دادن یک چیز جدید است، یک جامعه‌ی عظیم که همه‌ی اقشار جامعه را در بر می‌گیرد و این بزرگ تر از جامعه‌ی کاربری هر بازی‌ای است که تا به حال ساخته شده است. این جامعه یک فقدان صلح آمیز دارد، فقدان نژاد پرستی و سوء رفتار که بر بسیاری دیگر از بازی‌ها تاثیر مثبت می‌گذارد و این قضیه هم زمان اعتیادآور بودن و جذابیت بازی را افزایش می‌دهد.

اگر چه بازی فورتنایت در دسته بندی بازی‌های بتل رویال Battle Royale (سبک به نسبت جدیدی از بازی‌های ویدئویی که ۱۰۰ بازیکن را به تقابل با یکدیگر می‌فرستد) قرار می‌گیرد، ولی موفق به ابداع روش‌های تازه و عاری از خشونت شده که اتمسفر جالب و سرگرم کننده‌ای می‌آفریند.

یکی از کار‌هایی که می‌شود در بازی فورتنایت انجام داد، تغییر دادن اسکین است، جوری که شامل همه‌ی نژاد‌ها می‌شود: از هر بازی به بازی بعدی، این اسکین‌ها به صورت تصادفی تغییر می‌کنند، یک باره از یک مرد سیاه پوست به یک زن آسیایی تبدیل می‌شود و بعد از آن به یک مرد با مو‌های بند و چشم‌هایی بامزه؛ خلاصه به هر کسی که ذهنتان برسد.

علاوه بر این‌‌ها، دو تا از سه حالت اصلی بازی یعنی بخش دونفره (Duo) و چهارنفره (Squad)، بازیکنان را ترغیب می‌کند که برای زنده ماندن، به اشتراک منابع خود بپردازند و این دو حالت، گیم پلی بازی را به شدت متفاوت می‌کند زیرا بازیکنان مجبورند که برای برنده شدن یا به اصطلاح خود بازی ویکتوری رویال (Victory Royale) با یکدیگر همکاری کنند. هم چنین در حالت چهار نفره و دونفره یک سیستم استراتژیک به وجود می‌اید که در آن کسانی که باهم یار هستند به تقسیم وظایف می‌پردازند، برای مثال این که هر کدام به سراغ کدام دشمن بروند یا به صورت گروهی حمله کنند یا در مثالی دیگر هنگامی که میزان سلامتی یا Heath Bar یک بازیکن خالی می‌شود، به طور کامل نمی میرد و به اصطلاح Knocked Down می‌شود، در این حالت هم تیمی‌هایش می‌توانند به کمک او بروند و او را Revive کنند.

برگ برنده

در دنیای بازی‌های ویدئویی مدرن، رسم شده است که قبل از شروع بازی و در صفحه‌ی Loading Screen نکاتی در مورد بازی ذکر می‌شود، بازی فورتنایت هم به سراغ این قابلیت رفته و نکات بسیار مهمی را به بازیکن گوشزد می کند که می‌تواند در بهتر شدن بازی او بسیار مفید باشد؛ هر چند که حرفه‌ای شدن در فورتنایت به صبر و تمرین بسیاری نیاز دارد اما این نکات برای تازه وارد‌ها بسیار مفید است.

3- توجه به هماهنگی و مناسبات

یکی از جنبه‌های سرگرم کننده‌ی بازی فورتنایت، ارتباط آن با دنیای است که ما در آن زندگی می‌کنیم و از فرهنگ اینترنتی به عنوان ابزاری برای ارتباط برقرار کردن با مخاطبان بی‌شمار خود استفاده می‌کند. اپیک گیمز از برنامه‌های استعدادیابی مختلف و فیلم‌های کلاسیک هر نوع رقص و حرکات موزون (Dance) که به ذهنتان برسد را انتخاب و به بازی اضافه می‌کند. محبوبیت رقص‌های فورتنایت به حدی زیاد شده است که حتی ورزشکاران و به طور مخصوص فوتبالیست‌ها از رقص‌های بازی به عنوان خوش حالی بعد از گل اسفاده می کنند. برای مثال چند باری شده که آنتوان گریزمان از رقص Took The L و دله علی از معروف‌ترین رقص فورتنایت یعنی Floss، استفاده کرده‌اند.

علاوه بر Dance ها، اپیک گیمز از هر تعطیلاتی استفاده می‌کند و اسکین‌های جدید، اسلحه و رویداد‌های مختلفی به بازی اضافه می‌کند؛ مانند یک آر پی جی (RPG) که در رویداد هالووین با شکل و شمایل کدو تنبل یا اسکین نات کرکر (Nutcracker) که در کریسمس به بازی اضافه شد.

یکی از بهترین این به روز رسانی‌ها به مناسبت اکران فیلم اونجرز: اینفینیتی وار (Avengers: Infinity war) بود که در یکی از حالت‌های بازی به شما اجازه می‌داد به عنوان تانوس (Thanos)، بزرگ‌ترین شخصیت منفی سه فاز اول سینمایی مارول، بازی کنید.

برگ برنده

استفاده از میم‌ها (meme) و طنزپردازی در مورد موضوعات مهم جامعه، مسئله‌ای است که اپیک گیمز از آن به بهترین شکل ممکن استفاده می کند و ارتباط مناسبی را با کاربران خود تشکیل می‌دهد و کم‌تر کسی وجود دارد که از این طنزپردازی‌های مناسب (که هیچ گاه از مرز‌های خود فرارتر نمی‌روند و حد خود را حفظ می کنند)  استقبال نکند. هم چنین اپیک گیمز با این اقدامات حرفه‌ای، نام خود را به عنوان یک برند متشخص و مردمی ثبت کرده است.

4- داشتن عمق و تفکر

شما در موقعیتی قرارا دارید که باید با ۶ دشمن مبارزه کنید، دو تا مینی شیلد (Mini Shield)، یک اسکار یا همان اسالت رایفل (Assault) بنفش، چند تا نارنجک و یک رویا در ذهن دارید؛ یک سوپلای دراپ (Supply Drop) در مجاورت شما با شانس داشتن اسلحه‌های بهتر، در حال فرود آمدن است و استورم (Storm) درحال بسته شدن شما را مجبور به حرکت از منطقه‌ی ایده آلی که در آن حضور دارید، می‌کند و دو اسنایپر در طرفین شما کمپ کرده‌اند و منتظرند تا شما دست از پا خطا کنید تا به شما شلیک کنند؛ در این حالت شما چه می کنید؟

اگر شما در طول زندگی خود تجربه ی بازی کردن مناسبی داشته باشید، کلیت بازی برای شما آسان است و می‌توانید به سرعت در آن حرفه‌ای شوید، ولی سیستم ساخت و ساز (Build) و تیراندازی بازی به علت متفاوت بودن با هر بازی دیگری که تجربه کرده‌اید، برای یادگیری به تمرین و تکرار نیاز دارد. تازه اگر مکانیک‌های پایه‌ای بازی را فرا بگیرید، دنیایی از نکات برای یاد گرفتن وجود دارد؛ مانند این که کدام منطقه لوت بهتری دارد، یا برعکس برای ییروز شدن باید از چه منطقه‌هایی دوری کنید یا ترجیح می‌دهید از کدام شاتگان استفاده کنید که بیشتر به سبک بازی شما بخورد؟ یا بهترین نوع Build برای گرفتن High Ground کدام است؟ البته که این قضایا با گذاشن زمان و کسب تجربه بهتر می‌شود.

البته که یک بخش بزرگی از جذابیت بازی به یک مانع بر می‌خورد: فورتنایت فوق العاده سخت است! حتی اگر شما یک بازیکن خوب یا حتی عالی باشید، تضمینی برای پیروزی وجود ندارد و احتمال دارد که این دفعه هم یک پیروزی دیگر را است دست بدهید. حتی اگر بهترین بازیکن فورتنایت دنیا هم باشید، یک نبرد تک به تک می‌تواند بسیار دشوار باشد و شما را به زانو در‌آورد؛ همین ویژگی است که باعث شده مردم ساعات طولانی را صرف فورت نایت بازی کردن می‌کنند چون همیشه تشنه‌ی پیروزی هستند ولی احتمال پیروزی تنها یک درصد است.

برگ برنده

طراحی مناسب، نیازمند به وجود آوردن تعادل در میان مهارت‌ها و استراتزی است؛ یک لحظه به فوتیال، شطرنج یا هر ورزش دیگری که در طول زمان جان الم به در بردند و فراموش نشده‌اند نگاه کنید؛ یا به پلتفرم‌ها، رسانه‌ها، وب سایت‌ها و موارد دیگری که به راحتی قابل دسترس هستند نگاه کنید، شما به راحتی مجذوب آن‌ها می‌شوید چرا که همیشه تعادل را در میان اجزای خود حفظ کرده‌اند، بازی Fortnite هم می‌تواند از این قضیه پیروی کند و خود را در اوج نگه دارد.

5- رایگان بودن بازی

شاید بزرگ‌ترین دلیل استقبال گسترده از بازی فورتنایت، عدم وجود مانعی به نام پول برای شروع بازی است. در حالی که امروزه اکثر بازی‌های ویدئویی نیاز به خرید و پرداخت مبلغی معین دارند، اپیک گیمز در بازی Fortnite از سیاست بازی‌های رایگان موبایلی استفاده کرد و رویکردی به طور کامل رایگان در پیش گرفت و به جای کسب درآمد از مبلغ فروش بازی، از پرداخت‌های درون برنامه‌ای (In App purchase) بهره برد.

اگر بازی محبوب پولی مانند فیفا (Fifa) ، از طریق پرداخت‌های درون برنامه‌ای درآمد بیشتری نسبت به فروش خود بازی دارد، تصور کنید که بازی رایگانی مانند فورتنایت می‌تواند چه ثروت هنگفتی برای اپیک گیمز از طریق پرداخت‌های درون برنامه‌ای به ارمغان بیاورد.

اگر چه اکثر ناشران پرداخت‌های درون برنامه‌ای را به فروش آیتم‌هایی تخصیص می دهند که یک برتری را نسبت به حریفبه وجود می‌اورد؛ اما برخی ناشران مانند اپیک گیمز سیاستی متفاوت در پیش گرفته‌اند و این پرداخت‌ها را به آیتم‌های تزئینی خلاصه کرده‌اند. اگر فکر می‌کنید پرداخت ۱۵ دلار برای خرید یک اسکین که تنها در داخل بازی قابل استفاده است مسخره به نظر می‌رسد، باید بدانید که این کاری است که میلیون‌ها نفر اعم از پدر و مادر‌ها و خود بزرگسالان انجام می‌دهند.

نکته‌ی جالب دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد این است که بازی فورتنایت در ابتدای زمان انتشار خود دارای دیسک فیزیکی بوده است ولی اپیک گیمز به این نتیجه رسید که به جای دیسک فیزیکی، تنها از عرضه‌ی دیجیتالی قابل دانلود استفاده کند. نکته‌ی جالب‌تر این است که در حال حاضر قیمت نسخه‌های فیزیکی که که در وبسایت آمازون (Amazon) به فروش می رسد، به ۱۰۰۰ دلار هم می‌رسد. آیا هنوز نکته‌ی شگفت انگیز دیگری در مورد این بازی وجود دارد که بتواند ما را شگفت زده کند؟ ظاهرا خیر.

( شاید یک نکته ذهن شما را مشغول کند که یک بازی رایگان به چه صورت می‌تواند یک دیسک فیزیکی داشته باشد، قابل ذکر است که فورتنایت یک محتوای داستانی پولی هم به نام Save The World دارد که به ارزش ۴۰ دلار قابل خرید است و تنها بخش بتل رویال بازی به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است.

برگ برنده

روش‌های بی‌شماری برای کسب درآمد وجود دارد که بسیاری از آن‌ها شامل فروش مستقیم محصول شما نمی شود. در نظر گرفتن مدل‌های پرداخت مختلف، اغلب منجر به کشف روش‌هایی می شود که تا حالا در موردش فکر نکرده‌اید؛ مانند فروش یک ویژگی یا مزیت در داخل خود کالای مورد نظر. انجام این کار هم چنین می‌تواند به یک طراحی یک روش فروش خلاقانه‌تر منتهی شود؛ مانند اسپاتیفای (Spotify) که در حالت رایگان به شما اجازه نمی دهد که هر آهنگی که از یک پلی لیست انتخاب کردید را گوش دهید. یا برای مثال یوتیوب (You Tube) در نسخه‌ی اندروید (Android) یا آی او اس (IOS)، بدون اشتراک ویژه به شما اجازه نمی‌دهد که ویدیو‌هایی که قابلیت دانلود دارند را، دریافت کنید.

6- سیستم پاداش دهی هیجان انگیز

پرش از اتوبوس هوایی، صدای راه رفتن دشمنتان در ظبقه‌ی بالا، دمیجی (Damage) که از یک اسلحه با گلوله خفه کن دریافت می‌گنید، هیجانی که وقتی در میان سه نفر آخر هستید، استورم که هر ثانیه دو واحد از میزان سلامتی شما کم می کند؛ هر چه قدر که بازی حساس تر می‌شود ضربان قلب شما بیشتر و نفس‌هایتان عمیق‌تر می شود. بازی به نحوی طراحی شده است که شما همیشه حواستان به همه‌جای نقشه باشد و دست از پا خطا نکنید.

صداگذاری فوق العاده‌ی فورتنایت هم نقش مهمی در جذابیت بازی دارد، صدای چستی (Chest) که منتظر باز شدن است یا صدای پای دشمنی که در نزدیکی شما قدم می‌زند کاری می‌کند که شما همه‌ی کار هایتان را روی حساب و کتاب انجام دهید. هم چنین یک حس عجیبی هنگامی که در بیلد بتل (Build Battle) حضور دارید به شما دست می‌دهد، ترس از این که یک نفر زیر شما را بزند، یا این که یک نفر High Ground را از شما بگیرد یا این که از دور تک تیر انداز‌ها دخل شما را بیاورند همگی یک روح خاص و جذاب به کالبد بازی دمیده است.

بازی فورتنایت

البته این که بمیرید و به لابی بازگردید و باید منتظر شروع بازی بعدی باشید به هیچ وجه حس خوبی ندارد، ولی هنگامی که بازی قبلی به جمع ده نفر اصلی رسیدید اما کشته شدید یک عطش سیری ناپذیر در ذهن شما به وجود می‌آورد که باید دفعه‌ی بعدی از اشتباهات خود درس بگیرید و نفر اول بازی شوید.

برگ برنده

طراحی بازی بر طبق روندی که احساسات شما را برانگیرد، یک تجربه‌ی کاربری خوب ارائه میدهد. با اندکی دقیق‌تر شدن، می‌توانیم دریابیم که این مکانیک‌ها چگونه بر رفتار بازیکنان تاثیر می‌گذارد. ولی هنگام نگارش، یک نکته‌ در میان تجربه‌ی درگیر کننده‌ی بازی قابل توصیف نیست؛ این که طرحی نبوغ آمیز فورتنایت، این حس را بر شما تحمیل می‌کند که تجربه‌ی این بازی به نسبت هر بازی دیگری منحصر به فرد است و کاربر نمی‌تواند تشخیص دهد که چرا این گونه است بنابراین زمانی که می‌خواهد به یک نفر در این باره توضیح دهد، ناکام می‌ماند و چاره‌ای جز پیشنهاد دادن بازی به طرف مقابل ندارد و این زنجیره به صورت خودکار ادماه می‌یابد.

7- لحظه‌های قابل اشتراک

بر اساس گزارشات رسمی، فورتنایت بیشترین ساعات استریم شدن را در میان تمامی بازی‌های تاریخ را دارد. سایت PCGamesN گزارشی منتشر که که بر طبق آن این بازی در پلتفرم توییچ (Twitch) در عرض دو هفته، به اندازه‌ی پنج هزار سال، درست خواندید پنج هزار سال استریم شده است. بناربراین نه تنها تجربه‌ی بازی جذاب است، بلکه تماشای آن نیز جذاب است.

یک ترکیب غنی از استاندار‌های اینترنتی بین المللی همراه با گیم پلی رقابت آمیز، باعث شده حتی تماشای بازی هم به یک اعتیاد تبدیل شود. این باعث می‌شود افرادی که به کنسول یا کامپیوتر دسترسی ندارند یا می خواهند از افراد حرفه ای‌تر نکاتی یاد بگیرند، به تماشای بازی در پلتفرم‌های مختلف بشینند.

ولی صد در صد نکته‌ای که فورتنایت را به اندازه‌ای که الان موفق است رسانده، لحظه‌های قابل اشتراک است به این معنی که بعد از تجربه ی بازی می‌توانید آن را مانند داستان یک فیلم یا سرایل برای دوستان خود تعریف کنید. حتی می شود گفت که همین روند فصلی (Season) بازی، به خاطر همین به وجود آوردن لحظات خاطره انگیز و قابل اشتراکی است که می‌توانید برای دوستانتان تعریف کنید. این یکی از نبوغ اپیک گیمز را در طراحی فورتنایت نشان می‌دهد چرا که بدون صرف حتی یک دلار، به تبلیغ گسترده‌ی بازی می‌پردازد.

لحظات جالب بازی فورتنایت

بازی فورتنایت یک حالت بازبینی هم دارد که ری پلی مود (replay mode) نامیده می شود. جای که شما می‌توانید چند بازی قبلیتان را، از هر زاویه‌ای که می‌خواهید تماشا کنید. این قابلتی باعث می‌شود که مانند نکته‌ای که بالا‌تر ذکر شد، به یادگیری از اشتباهاتی که انجام دادید بپردازید و حتی می‌توانید بعضی از آن ها که به نظرتان جالب می‌رسد، به اشتارک بگذارید.

برگ برنده

حضور در بازار تبلیغات ویدئویی به طور ناخواسته، یک روش نادر و به شدت موثر در مارکتینگ (Marketing) است. زیرا بدون صرف هیچ گونه هزینه‌ای به تبلیغات بازی خود پرداخته است و اگر اسمی به نام فورتنایت هم در این میان باشد، این تبلیغات سر به آسمان می‌کشد.

8- همواره متفاوت و متنوع بودن

لوت کردن چست‌ها (Chest)، خودش‌ می‌تواند یک مینی گیم به حساب بیاید، شما مطمئن هستید که پس از باز کردن این صندوقچه یا به اصطلاح خود بازی، چست، یکاسلحه به دست می‌آوردید ولی هیچ ایده‌ای ندارید که این سلاح چیست. و این روند تا قبل از باز کردن چست، یک معمت باقی می‌ماند، زیرا ممکن است که یک شات گان طلایی به شما بدهد یا یک پیستول (Pistol) خاکستری که ضعیف‌ترین سلاح بازی است.

علاوه بر این، پیدا کردن جای چست‌ها هم به شانس مربوط است، ولی هر چه قدر که بیشتر بازی می‌کنید جای چست‌های بیشتری را یاد می گیرید و سعی می‌کنید که مکان آن‌ها را به خاطر بسپارید. ولی باز هم جای همین چست‌ها در هر بازی متفاوت است و ممکن است در بازی بعدی در جای موردنظر نباشد و خود این یک داستان دیگر را به وجود می‌اورد، پس شما باید همواره الگو‌های بازی را برای پیدا کردن چست پیدا کنید تا دفعه‌ی بعد لوت (Loot) بهتری نصیب شما شود.

راستی، نباید لاما‌ها (llama) را فراموش کنیم ( لاما‌ها گونه‌ای از خانواده‌ی شتر‌ها هستند که اندازه‌ای کوچک‌تر نسبت به آن‌ها دارند و ظاهری شبیه به گوسفند دارند). در پیدا کردن لالما‌ها هیچ گونه از الگویی وجود ندارند و شانسی هستند، ولی اگر شما بتوانید یکی از این لاما‌ها را پیدا کنید، یک حجم عظیمی از متریال (Matterial) و تیر و آیتم‌های دیگر دریافت می‌کنید.

علاوه بر این، سیستم استورم (Storm) بازی هم بازیکنان را مجبور می‌کندکه پس از گیرافتادن در آن، موقعیت خود را تغییر دهند تا از کم شدن میزان سلامتی شان جلوگیری کنند. هم چنین این استورم بازی علاوه بر بزرگ‌تر شدن (تا جایی که کل نقشه‌ی بازی را در بر بگیرد)، تغییر زاویه هم می‌دهد تا هیچ کس نتواند حدس بزند که جای بعدی استورم کجا خواهد بود.

این به معنی این است که، همان طور که برای شما تعریف شد هر بازی حس متفاوتی دارد و هیچ گاه شما شاهد تجربه‌ای یکسان نخواهید بود. در عین حال که در بازی عنصر‌های یکسانی وجود دارد، عنصر‌های متغییر نیز هست که تعادل را در میان اجزای بازی برقرار می‌کند و این باعث می‌شود که شانس شما به همراه مهارت‌هایتان (که صد البته مهارت مهم‌تر است) شما را به سمت پیروزی پیش ببرد.

برگ برنده

اگر سازنده‌ی بازی هستید و می‌خواهید که یک عنصری که به نظر منطقی می رسد را در بازی خود پیاده سازی کنید، دنبال راه‌هایی بگردید که کاربران خود را سردرگم نکنید، بلکه سعی کنید عناصری اضافه کنید که آن‌ها را بیشتر به چالش بکشد تا تجربه‌ی عمیق‌تری حاصل شود. کاربران باید یک ایده‌ی کلی از این که چه بازی‌ای انتظارشان را می‌کشد داشته باشند ولی غافلگیری نکته‌ای است که جذابیت اثر را چند برابر می کند. این به طور دقیق کاری است که اپیک گیمز در مورد بازی فورتنایت انجام داده است.

9- تاثیرات روش FOMO

فومو (FOMO) مخفف عبارت (fear of missing out)، که به معنی “ترس از دست دادن” است. یکی از راهبرد‌های هوشمندانه ی اپیک گیمز که به کسب درآمد فوق العاده زیادی می‌شود، به طور خلاصه اپیک گیمز در آیتم شاپ‌های روزانه (Item Shop) ( یک فروشگاه در بازی که در آن جا می توانید اسکین رقص و پیک اکس (Pick Axe) بخرید) به فروش محتویات تزئینی خود می‌پردازد و این فروشگاه به طور دائم به تغییر کالا‌ها می‌پردازد و هر روز تنها تعداد محدودی از این اسکین‌ها و پیک اکس‌ها در آن یافت می شود. این جایی است که ترس از دست دادن معنی پیدا می کند، زیرا اپیک گیمز روزانه محصولات خود را تغییر می‌دهد و بازیکنان از ترس این که ممکن است این آیتم را از دست بدهند (چون که تاریخ بعدی ظاهر شدن یک آیتم در فروشگاه اعلام نمی شود) مجبور به خرید آن می آیتم می شوند.

موضوع جایی هوشمندانه تر می‌شود که بعضی از این آیتم‌ها مناسبتی هستند (مانند مناسبت‌هایی که بالاتر در مورد آن صحبت کردیم) و ممکن است دیگر هیچ زمانی شاهد آن‌ها نباشیم، بنابراین مخاطبان به خرید آن آیتم خاص تشویق می شوند. درست مانند اسکین بیو‌ه‌ی سیاه (Black widow) و استار لرد (Star Lord) که هنگام اکران پرفروش‌ترین فیلم تاریخ، یعنی انتقام جویان: پایان بازی (Avengers: Endgame)، در ایتم شاپ ظاهر شدند و دیگر آن‌ها را ندیدیم و این یک عطش در میان مخاطبان ایجاد می‌کند که باید این آیتم را بخرند چون ممکن است که برای همیشه آن را از دست بدهند.

برگ برنده

در بسیاری از موارد، عدم وجود یک طیف گسترده در آیتم شاپ می‌تواند به نفع بازی ساز باشد، ولی به شرط این که خود را با رویداد‌ها در سراسر جهان هماهنگ کنند تا یک حس ارتباط فرهنگی، بین بازی ساز و مخاطب ترویح شود. به همین روند، اپیک گیمز می‌تواند که با آیتم‌های دارای محدودیت زمانی، هم درآمد کسب کند و هم مخاطبان در دچار ترس از دست دادن بکند.

10- ساخت یک زیربنای محکم

فورتنایت با الهام گرفتن از دو سبک عظیم از بازی‌های ویدئویی ساخته شده است، اول از سیستم ساخت و ساز بازی ماینکرفت (Minecraft) و دوم از عنصر تیر اندازی به شدت جذاب بازی هایی مانند کال آو دیوتی (Call of Duty) و بتلفیلد (battlefield)؛ که ترکیبی غنی و متمایز درتست می‌کند که تا به حال در سطح جهان دیده نشده است.

درست است که بازی فورتنایت یک تجربه ی بدیع و منحصر به فرد است، ولی بازی لزوما همه‌ی ایده‌ها را از خود طراحی نکرده است، بلکه ذره ذره از سایر سبک‌ها وام گرفته و به یک بازی مستقل تبدیل شده است. همان طور که در شماره‌ی ۸ ذکر شد، احساسات یکسان ولی در عین حال جدیدی دارد. لوت کردن چست‌ها، مبارزه با دشمنان، ساخت و ساز، تخریب پذیری محیط و حرکت سریع‌تر با استفاده از وسایل نقلیه جزئیاتی است که در خیلی از بازی‌ها دیده‌ایم و شاید نسخه ی بهترش را، ولی اپیک گیمز همه‌ی این جنه‌ها را در یک بازی جمع آوری کرده است.

با این که بازی Fortnite اولین بتل رویال تاریخ نیست، ولی با توجه به ۱۰ نکته‌ای که به شما درباره‌ی دلایل موفقیت فورتنایت گفتیم، اپیک گیمز نه تنها موفق شده اعتیاد آور‌ترین بازی تاریخ را درست کند، بلکه یک دوره‌ی جدید در زمینه‌ی طراحی به وجود آورده است.

بازی فورتنایت

برگ برنده‌ی آخر اپیک گیمز

همیشه اولین کالا یا تولید کننده‌ که یک محصول جدید درست می‌کند، بهترین آن‌ها نیست، کسی تبدیل به بهترین تولید کننده یا بهترین کالا می‌شود که از اصول صحیح استفاده، و مشکلات را برطرف کند. نیازی به صبر طولانی نیست ( همانگونه که عجله کار درستی نیست)، اپیک گیمز با استفاده از روش دنبال کردن یک روش طراحی تکراری، که در مورد اول به آن پرداختیم، به مرور زمان از اشتباهات خود درس گرفته است و ایده‌های جذاب خود را به بازی اضافه کرده و با توجه به جذابیت بالای هسته‌ی اصلی بازی، عظیم ترین سرگرمی تاریخ متولد شده است.

پایان بندی

واضح است که فورتنایت نه تنها به عنوان یک بازی، بلکه به عنوان یک تجربه‌ی جمعی و فرا گیر، یک راه طولانی در پیش دارد و می‌تواند بازهم رکورد‌هایی که در دست خودش است، بزند. اپیک گیمز با ساخت فورتنایت، یک تاریخ جدید در عمر بازی‌های ویدئویی شروع کرد و الهام بخش بازی‌های فراوانی پس از خودش شد و نام خود را به عنوان یک غول رسانه‌ی جمعی جاودانه کرد.

نظر شما در مورد بازی فورتنایت چیست؟ آیا به عنوان یک بازی عظیم در جریان پویای بازی‌های ویدئویی حرکت می‌کد یا در خلاف جریان و ضد ارزش‌های هنری آن است؟ نظرات خود را با تیم تیلنو در میان بگذارید.

منبع: Medium

بازگشت به لیست

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *